بر اساس گزارشهای منتشر شده دور جدید مذاکرات میان ایران و اعضا باقی ماندن در گروه ۱+۵ فردا برگزار میشود. این نشست در حالی برگزار شود که در صحنه جهانی چند نکته قابل توجه مشاهده میشود. نشست گروهک تروریستی منافقین در حالی در پاریس برگزار شد که مقامات ارشد آمریکایی از جمله جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ نیز از دعوتشدگان به این نشست بود. حمایت آمریکا از این گروه تروریستی در شرایطی است که این گروه در کنار به شهادت رساندن ۱۷ هزار ایرانی، کارنامهای سیاه در اجرای حملات تروریستی در اروپا دارد لذا حمایت آمریکا از این گروهک در حالی که اروپا به دنبال رسیدن به امنیت است نکتهای قابل توجه مینماید.
نکته دیگر آنکه آمریکا در حوزه اقتصادی در حالی افزایش تعرفههای تجاری برای واردات آهن و فولاد را صورت داده که همزمان ترامپ طی نامهای به سران اروپا خواستار افزایش بودجه این کشورها برای هزینههای ناتو شده است. به عبارتی آمریکا همزمان دو فشار اقتصادی یعنی تعرفههای سنگین اقتصادی و تامین هزینههای سنگین ناتو را به اروپاییها متحمل میسازد.
نکته دیگر آنکه آمریکا از یک سو از کشورها از جمله اروپاییها خواسته تا از حضور در بازار ایران خودداری کنند و از سوی دیگر به خرید نفت ایران پایان دهند. این درخواستها در حالی مطرح شده که به اذعان بسیاری از تحلیلگران، ایران به دلیل داشتن بازار ۸۰ میلیونی و نیز امنیت و ثبات فراگیر، بهترین مولفه برای سرمایهگذاری است.
شاید کشورهایی مانند عربستان و امارات بتوانند برای مدتی تامینکننده نیازهای اروپا و یا چین باشند اما در نهایت توان تحقق این اهداف را ندارند چرا که از یک طرف دارای امنیت پایدار نبوده و از طرف دیگر کاملا به آمریکا وابسته بوده و اگر زمانی از آنها بخواهد که دیگر صادرات نفت به سایر کشورها نداشته باشند این امر را اجرا میکنند.
با توجه به مسائل ذکر شد میتوان دریافت که به رغم خدمات گستردهای که اروپا در چند دهه به آمریکا داشته این کشور به جای قدردانی از عملکردهای اروپا، سیاست تضعیف و حتی گرفتارسازی آنها در بحرانهای اقتصادی و امنیتی را دنبال میکند. حال این سوال مطرح میشود که راهکار جهانی از جمله کشورهای اروپایی برای مقابله با این تحرکات آمریکا چیست؟
هر چند که برخی بر این عقیدهاند که تسلیم شدن در برابر خواستههای آمریکا نظیر کوتاه آمدن در برابر تعرفههای آمریکایی و یا تحقق اهداف آن در اعمال فشار بر کشورهایی مانند ایران با تحریم نفتی و خروج شرکتها از ایران، زمینهساز کاهش فشارهای آمریکا به اروپا میشود اما بررسی کارنامه آمریکا نشان میدهد که هر قدم عقبگرد در برابر آمریکا برابر با پیشروی و افزایش مطالبات آن است.
زمانی که آمریکا خروج از پیمان پاریس را اعلام کرد کشورهای اروپایی تسلیم زیادهخواهی آمریکا شدند تا در این پیمان بماند که نتیجه آن تکرار این روند با اعلام خروج از برجام و سپس شورای حقوق بشر سازمان ملل بود. زمانی که ترامپ عدم تعهدش به پیمان تجارت آزاد میان اروپا و آمریکا و نفتا را اعلام کرد امتیازدهی اروپا برای ماندن آمریکا، باجخواهی بیشتر واشنگتن را رقم زد که اعمال تعرفههای واردات و نیز درخواست افزایش هزینهپردازی اروپا برای ناتو را از آن جمله است.
با توجه به این سوابق به صراحت میتوان دریافت که تسلیم شدن اروپا در برابر مسائلی همچون عدم همگرایی اقتصادی و یا نخریدن نفت ایران، نه تنها از فشارهای آمریکا بر اروپا نخواهد کاست بلکه زمینهساز درخواستهای جدید واشنگتن از آنان میشود که قطعا هزینههای بسیاری برای این کشورها خواهد داشت.
در این شرایط در آستانه نشست ایران و باقی ماندگان در گروه ۱+۵، کشورهای اروپایی برای مقابله با زیادهخواهیهای آینده آمریکا به جای صادر کردن بیانیههای ظاهری پایبند بودن به برجام، یک گزینه بیشتر ندارند و آن همراهی با ایران در حفظ برجام با دادن تضمینهای عینی مبنی برتحقق تعهداتشان است که میتواند آغاز راهی برای جلوگیری از استمرار باجخواهیهای واشنگتن باشند. واقعیت آن است که اروپا بیش از همیشه به ظرفیتهای ایران نیاز دارد لذا این نیازمندان باید دست به جیب شوند و هزینههای این نیاز را نیز تمام و کمال بپردازند نه آنکه برگزاری مذاکرات را امتیازدهی به ایران عنوان و در ازای آن طلب امتیاز کنند و یا فشارهای آمریکا مبنی بر عدم خرید نفت ایران را بهانهای برای باجگیری از جمهوری اسلامی قرار دهند.
قاسم غفوری