امام و داعشی‌های دهه ۶۰
کشور در شرایط حساس و خطیری بسر می‌برد! جبهه‌ها در شرایط ویژه‌ای قرارگرفته! امام جام زهر نوشیده و قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته است (۲۷ تیر ۶۷)! صدام به‌رغم پذیرش قطعنامه و ازآنجایی‌که ایران را در موضع ضعف دیده همانند همه گرگ‌ها دوباره هوس حمله به سرش زده و برای اشغال خوزستان به جنوب حمله کرده و در حال جولان دادن است (۳۱ تیر ۶۷)! آیت‌الله خامنه‌ای نه به‌عنوان رئیس‌جمهور بلکه به‌عنوان امام‌جمعه تهران با درک شرایط خطیر کشور علاوه بر دعوت همه ائمه جمعه به جبهه، خود از امام اجازه و همچون روزهای نخست جنگ رهسپار جبهه‌های جنوب شده تا با حضور در یگان‌ها عزم سست شده برخی رزمندگان را دوباره جزم کنند و روحیه رزمندگان را بالا ببرند (۲ مرداد ۶۷)!

در این اثنا ناگهان اتفاق عجیب و غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد!

عملیات "فروغ جاویدان"از سوی منافقین آغاز می‌شود. عملیاتی با پشتیبانی کامل عراق و غرب و به‌منظور فتح ۴۸ ساعته تهران (۳ مرداد ۶۷)!

مسعود رجوی طی یک سخنرانی حماسی در جمع چند هزارنفری میلیشیا در پادگان اشرف ضمن اعلام عملیات و اهداف آن، توصیه‌هایی به فرماندهان خود دارد. ازجمله این توصیه‌ها حمله به زندان شهرهای در مسیر تهران و خود تهران، آزاد کردن زندانیان و مسلح کردن آنان برای حمله به بقیه نقاط حساس شهرهاست! در این سخنرانی متوهمانه، رجوی به‌طور مشخص از برخی زندان‌ها ازجمله زندان دیزل آباد کرمانشاه و اوین تهران نام می‌برد! تیپ فرشید مسئول حمله به زندان اوین در تهران می‌شود!

قسمتی از سخنرانی مسعود رجوی بدین قرار است:" در این عملیات نیروهای زیادی به ما کمک خواهند کرد. از طرفی درب زندان‌ها که باز شود آن‌ها هم با ما هستند و با ما خواهند آمد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند..."!

از طرف دیگر دو گروه از اعضای سازمان منافقین در زندان بسر می‌برند. گروه اکثریتی که در زندان به انحراف و جنایات سازمان پی برده‌اند و از سازمان بریده‌اند و اصطلاحاً" توابین نامیده می‌شدند؛ و گروه اقلیتی که همچنان دل‌بسته سازمان بودند و اصطلاحاً" سرموضع! این گروه تشکیلاتی‌ترین و منسجم‌ترین زندانیان بودند.

در همین ایام اخباری حاکی از برنامه‌ریزی به‌منظور برپایی شورش در برخی زندان‌ها توسط منافقین بگوش می‌رسید! منافقینی که به‌حق باید آن‌ها را داعشی های دهه ۶۰ نامید! نیروهای ددمنشی که در آن مهروموم‌ها حدود ۱۷ هزار نفر را در شهرهای مختلف کشور به شهادت رساندند. از شهید بهشتی و باهنر و رجایی تا سبزی‌فروش و بقال و مکانیک. توسط بمب یا تیغ موکت بری؛ یک‌مرتبه یا با شکنجه و زنده‌زنده سوزاندن یا کندن پوست سر و کوبیدن میخ در سر!

منافقین در عملیات نظامی تا نزدیک کرمانشاه پیش‌آمده بودند و در مسیر خود جنایات زیادی ازجمله حمله به بیمارستان اسلام‌آباد و کشتار فجیع در این شهر را به ثبت رسانده بودند. از شرط‌بندی راتبه‌گیر دختر یا پسر بودن جنین یک زن باردار و پاره کردن شکم او تا بریدن سر نوزاد و اعدام مادر!

در برابر عملیات منافقین، رزمندگان اسلام وارد عمل می‌شوند و "مرصاد" خلق می‌شود و منافقین در کمند نیروهای اسلام کشته، اسیر و متواری می‌شوند. فروغ جاویدان به کرمانشاه نرسیده خاموش می‌شود!

در وسایل بازمانده از منافقین اسناد و مدارکی دال بر هماهنگی‌های انجام‌شده با برخی منافقین درون زندان کشف می‌شود لذا خطر همچنان باقی است.

مجموع این شرایط و گزارش‌ها پیش روی امام راحل بود و عمق نگرانی از تهدیداتی که امنیت کشور را هدف قرار داده بود. مسئولان امنیتی کشور نگران از تهدیدات بالقوه بودند و از امام برای دفع این تهدید درخواست داشتند.

امام چه باید می‌کرد؟! دست روی دست می‌گذاشت و شاهد به ثمر نشستن حرکت یکی از جنایتکارترین و وحشی‌ترین گروه‌های تروریستی می‌شد یا برای تأمین امنیت، پیش از گسترش بحران آنرا مدیریت می‌کرد؟

نظریات پیشرفته علم مدیریت می‌گوید یکی از مهم‌ترین اقدامات برای مدیریت بحران، پیشگیری از تسری و گسترش بحران به حوزه‌های دیگر و اصطلاحاً"مهار بحران است.

امام با شجاعت برای مهار بحران و اجرای یک حکم الهی درباره اعضای مرتد و محارب منافقین، فتوایی تاریخی صادر کرد:"...کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم‌به اعدام می‌باشند..."دقت کنید!"کسانی که...راتبه‌گیر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند ". معنی این عبارت یعنی کسانی که نه‌تنها از گذشته خود پشیمان نبودند بلکه از جنایات داعش گونه سازمان حمایت می‌کردند. کسانی که موافق و حامی حمله سازمان برای فتح تهران با پشتیبانی صدام و غرب بودند و بالاخره کسانی که آمادگی کامل داشتند تا دوباره به سازمان ملحق و علیه نظام به اقدامات جنایت‌کارانه‌ای که پیش‌تر اشاره شد ادامه دهند.

این فتوای قاطع را همان کسی صادر کرد که قائل به احتیاط در حکم اعدام مفسدین و مخالف نبرد مسلحانه سازمان در دوران انقلاب بوده. روح‌الله خمینی، صاحب این فتوا همان شخصیت بی‌بدیلی است که به شهادت رهبر انقلاب در اظهارنظر در مورد افراد هم به‌شدت محتاط بوده چه برسد در صدور حکم اعدام! و صاحب این فتوا، همان کسی است که رزمندگان اسلام به فتوای او انسانی‌ترین و مهربانانه‌ترین رفتارها را با اسرای جنگی عراق داشتند!

انتشار فایل صوتی آقای منتظری که خود دلیل آشکاری بر صحت تشخیص امام مبنی بر نفوذ منافقین در بیت ایشان است، پیش و بیش از هر چیز به دنبال خاک پاشیدن به چهره خورشید است. دشمن می‌داند تا زمانی که خمینی و خط و مکتب او زنده باشد جایی در این کشور و نهضت به یادگار مانده از امام نخواهد داشت و بقیه نقشه‌هایش نقش بر آب خواهد شد. لذا روزی پس از حدود چهار دهه، ناگهان اسناد ارتباط او با آمریکا را کشف و منتشر می‌کند و روز دیگر با تمسک به صوت انسان ساده‌لوحی که تحت نفوذ منافقین و لیبرال‌ها قرارگرفته بود و خود از جنایات فردی مثل مهدی هاشمی حمایت می‌کرد، به دنبال خدشه به امام خمینی (ره) است.

دشمن همچنین با انتشار فایل صوتی که مهروموم‌ها پیش متن مکتوب او منتشرشده بود، به دنبال احیا و مظلوم‌نمایی یکی از جنایتکارترین گروه‌های تروریستی است. گروهکی که دامنه جنایتش به ملت ایران محدود نشده و اکراد و شیعیان عراقی نیز طعم تلخ وحشیگری آن‌ها را چشیده‌اند. گروهکی که همواره در کنار خبیث‌ترین دشمنان ملت ایران بوده است. دیروز کنار صدام و در حال خیانت به رزمندگان اسلام از طریق نفوذ و لو دادن عملیات‌هایی که منجر به شهادت و مجروح شدن هزاران رزمنده شده و امروز کنار وهابیان سعودی که نزد مردم ما جزو منحوس‌ترین حکومت‌هاست.

بی‌بی‌سی نیز بداند با اقدامات این‌چنین خود، انزجار مردم ایران از دولت متبوعش را فزونی می‌بخشد.

و سخن آخر با منسوبان به امام (ره) و آنانی که همه اعتبارشان را مدیون امام راحل هستند. همان‌هایی که هرگاه منافعشان ایجاب کند، از امام و خاطره‌های آن‌چنانی‌شان خرج می‌کنند و آنانی که روزهایی با خط امامی بودن خود را معرفی می‌کردند؛ چرا ساکت‌اند و یا باصلابت از امام دفاع نمی‌کنند؟ و چرا به دهان نفوذی‌هایی که پیشنهاد عذرخواهی به‌نظام می‌دهند نمی‌کوبند؟!

انقلابیون هرروز در معرض امتحان و آزمونی جدید قرار می‌گیرند و فقط آنانی سرافراز و راست‌قامت از این میدان بیرون می‌آیند که شکیبایی بر آن‌ها ببارد و ثابت‌قدم بمانند.