مرتضی غرقی در جدیدترین برنامه «بدون مرز»، پای صحبتهای فلیپ جرالدی، افسر سابق سیا نشسته است. جرالدی به سوالات مختلفی درباره توطئههای سازمان جاسوسی آمریکا در منطقه، اقدامات آن علیه جمهوری اسلامی ایران، حادثه ۱۱ سپتامبر و ماجرای حمله آمریکا به صدام پاسخ داد. به گفته او، حادثه ۱۱ سپتامبر، سناریویی برای حذف صدام از عراق بود و اتهام سلاحهای کشتار جمعی کاملا دروغ و ساختگی بود.
در زیر متن کامل این گفتگو منتشر میشود.
شما نقش سازمان سیا را در دولت آمریکا چگونه تعریف میکنید؟
به نظر من رسانهها در مورد نقش دولت آمریکا و سیا اغراق کردهاند. من فکر میکنم حقیقتی که اغلب مردم و رسانهها آن را فراموش میکنند این است که سیا برای رئیسجمهور کار میکند و رئیس سیا همکاری نزدیکی با رئیسجمهور دارد و نقش سیاسی مهمی ایفا میکند. بیشتر اعضای سیا افرادی شبیه من هستند که کار آنها جمعآوری اطلاعات و تحلیل آنها است و نقش سیاسی ندارند. با این حال، علت سیاسی شدن آن این است که برخی از سیاستمداران خاص در رأس آن قرار گرفتهاند.
چه تفاوتی میان سیا و افبیآی در آمریکا است؟
تفاوت بین آنها این است که وظیفه سیا جمعآوری اطلاعات تنها در خارج از آمریکا است، اما وظیفه افبیآی برعکس است. افبیآی وظیفه جمعآوری اطلاعات در داخل آمریکا را دارد. اما در طول ۱۵ سال گذشته، به دلیل ترس و نگرانی در مورد تروریسم، وظایف سیا و افبیای تداخل پیدا کرده است. بدین مفهوم که سیا کارهای بیشتری در داخل آمریکا انجام میدهد و در حال حاضر افبیآی هم در بیشتر سفارتخانههای آمریکا دفتر دارد؛ بنابراین نقش آنها کمی پیچیدهتر شده و با اشتراک گذاشتن اطلاعات با دیگر سازمانها، همواره نگران از دست رفتن اطلاعات هستند.
سازمان سیا از گذشته تاکنون به عنوان ابزاری برای مقابله و سرنگونی دولتهای ملی در دیگر کشورها همچون ایران بهکار گرفته شده است. چه کسی تعیینکننده این نقش برای سازمان سیا است؟
بله. این موضوع یکی از مشخصههای مهم سازمان سیا است. نزدیک به ۷۵ درصد از کارمندان سازمان سیا، مسئولیتشان جمعآوری و تحلیل اطلاعات و نوشتن گزارشها است. اما گروهی در سیا وجود دارند که گروه «اقدامات مخفی» نامیده میشوند و وظیفه اعضای این گروه نفوذ به دولتهای خارجی و تحت تأثیر قرار دادن انتخابات آنها و همچنین در برخی موارد مثل ایران، آلبانی و گواتمالا و دیگر کشورها دخالت برای تغییر حکومت است. این موضوع یکی از نقشهای سیا است که بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است. از نظر من آمریکا نباید دخالتی در دیگر کشورها، تغییر دولتها و یا انتخابات خارجی داشته باشد.
معمولاً سیا از چه تاکتیکهایی برای تغییر حکومتها استفاده میکند؟
تاکتیکهایی که مورد استفاده قرار میگیرند معمولاً تاکتیکهای قدیمی و سنتی هستند. شما میتوانید در هر دولتی افراد فاسد را پیدا کنید و با پرداخت پول و یا هر چیزی که مدنظرشان باشد آنها را بخرید و سپس این افراد تبدیل به مأموران و عاملان شما در داخل دولت مذکور میشوند. در کودتای ۲۸ مردا، د. تاکتیکهایی که در ایران مورد استفاده قرار گرفت بیشتر نمایشی و عملی بود. سیا برای انجام یک کودتا برنامهریزی کرد و از نظامیان، طرفداران شاه و افراد کمسواد استفاده کرد. این گروهها توسط انگلیسیها و آمریکاییها هدایت میشدند تا حکومت را تغییر دهند و موفق هم شدند. موفقیت آنها فقط به این خاطر بود که افرادی در ارتش ایران از کودتا حمایت میکردند.
برای بسیاری از مردم مخصوصاً مردم ایران جالب است که بدانند در سازمان سیا اتفاقات چگونه است؟ آیا شما میتوانید خاطرهای از اتفاقات سیا را تعریف کنید؟
بله، من هم در این داستان دخالت داشتم. زمانی که انقلاب اسلامی ایران و بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا اتفاق افتاد، من در سازمان سیا فعالیت میکردم. سیاست دولت آمریکا در برابر ایران تا مدتها تحت تأثیر مسئله گروگانگیری در سفارت بود و همین موضوع باعث شد تا افراد زیادی در دولتهای آمریکا همیشه بر ضد ایران باشند. به عنوان مثال زمانی که جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد، دولت آمریکا، سازمان سیا و پنتاگون در کنار عراق ایستادند چرا که آنها به خاطر گروگانگیری در سفارت، از ایرانیها متنفر بودند.
حمایت آنها از صدام حسین چگونه بود؟
خب قضیه صدام تفاوت داشت. صدام یک دوست خوب بود و بعد تبدیل به یک دشمن خوب شد. بعد از حادثه یازدهم سپتامبر، آمریکا دنبال مقصر بود و صدام گزینه خوبی برای این هدف بود. اگرچه او زمانی برای آمریکا بهعنوان یک دوست محسوب میشد، اما اکنون به یک شخصیت بد تبدیل شده بود.
این کار سیاست کلی آمریکا است. سیا میدانست که صدام سلاحهای مورد ادعای آمریکا را ندارد، اما رهبر سیا که در آن زمان جرج تنت بود میخواست رضایت بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا را جلب کند و به همین خاطر به بوش گفت: صدام دارای سلاحهای خطرناکی است.
سیا کار تغییر رژیم قذافی را چطور انجام داد؟
در کجا؟
در لیبی. آنها چطور در لیبی رژیم را تغییر دادند و قذافی را سرنگون کردند؟
خب این نکته جالبی است. اقدامی که در لیبی صورت گرفت، کار سیا نبود و توسط کاخ سفید و وزارت امور خارجه آمریکا انجام شد. زمانی که هیلاری کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه در راس وزارت امور خارجه قرار داشت و کاخ سفید در اختیار اوباما بود، آنها بر این عقیده بودند که یک بحران انسانی در لیبی در حال رخ دادن است و قذافی قصد دارد همه مردم خود را بکشد. اما این هم یک دروغ بر اساس اطلاعات غلط بود. این اطلاعات از طرف سیا ارائه نشده بود و بیشتر آن از طرف فرانسه و بریتانیا ارائه شده بود که پیگیر این قضیه بودند؛ بنابراین آمریکا با فرانسویها و بریتانیاییها برای انجام این کار همکاری کرد و شرایط ناگوار کنونی لیبی هم نتیجه همین اقدام است.
شما در کدام بخش سیا و در مورد کدام کشورها فعالیت داشتید؟ آیا ایران هم شامل آنها میشد؟
در سازمان سیا دفاتری هستند که وظیفه اعضای آنها بررسی، تحلیل، صحت ومیزان اهمیت اطلاعات است که این دفاتر با مراکز سیا در سفارتخانههای خارج از کشور همکاری میکنند. من یکی از افراد این بخش بودم. من جاسوس بودم و در سفارتخانههای اروپا و خاورمیانه فعالیت داشتم و با ماموران و عاملان، در مورد جمعآوری اطلاعات همکاری میکردم و گزارشها را به واشنگتن ارسال میکردم.
توضیحات شما برای مردم جالب است. آیا هیچ تماس و ارتباطی با سازمانهای اطلاعاتی کشورهای عربی و یا ایران هم داشتید؟
نه نداشتم. حرفم را پس میگیرم. من ارتباطاتی با ماموران اطلاعاتی در کشورهای خاورمیانه داشتم، اما زیاد نبود. بیشتر سعی میکردم تا از مردم کشور شما و یا مردم مصر و یا اردن اطلاعاتی به دست بیاورم تا بتوانم آن اطلاعات را در اختیار واشنگتن قرار دهم. کار من این بود.
زمانی که برای مأموریت در ترکیه بودید، با سازمان اطلاعاتی ترکیه همکاری داشتید؟
بله؛ برخی از افسران اطلاعاتی با سرویسهای اطلاعاتی داخلی در ارتباط هستند. من هم در آن زمان یعنی در سال ۱۹۸۰ با میت که سازمان اطلاعاتی ترکیه است در ارتباط بودم.
چه نوع اطلاعاتی از مردم ایران کسب میکردید؟ چه نوع اطلاعاتی برای شما جالب بود تا به واشنگتن گزارش کنید؟
این سؤال همیشه سؤال جالبی است. ما یعنی سیا، اطلاعات زیادی جمعآوری میکردیم که بیاستفاده بود و باید در نظر داشته باشید زمانی که من به این کار مشغول بودم چند سال بعد از انقلاب ایران بود و ما اطلاعات زیادی در مورد ایران و اتفاقاتی که در ایران رخ میداد، نداشتیم؛ بنابراین همیشه به دنبال مردم و مسافرانی بودیم که به ترکیه میآمدند و ما هم در آن زمان در ترکیه و تمام کشورهای دیگری که ایرانیان برای سفر به آن کشورها نیازمند ویزای آمریکا بودند، فعالیت داشتیم. ما میتوانستیم در ترکیه به راحتی با ایرانیان صحبت کنیم و اطلاعات بگیریم و از آنها بپرسیم که در شهر شما چه اتفاقاتی رخ میدهد و یا اینکه آیا مردم از حکومت راضی هستند یا خیر؟ اینها سؤالاتی بودند که سیا و دیگر سازمانهای اطلاعاتی به دنبال پاسخ آنها بودند.
آیا شما هیچگونه همکاری با سازمانهای اطلاعاتی دیگر کشورها در ایران داشتید؟ به عنوان مثال کاناداییها برای فراری دادن برخی از گروگانهای داخل ایران به شما کمک کردند. آیا هیچ کشور دیگری به منظور دریافت اطلاعات بیشتر در مورد ایران به شما کمک کرد؟
تنها کسانی که ممکن بود اقداماتی به منظور کمک کردن انجام دهد، ترکها بودند. چرا که من با آنها در ارتباط بودم و از نظر آنها، ما با همکاری یکدیگر این عملیات را انجام میدادیم؛ بنابراین فقط ترکها کمکهایی میکردند.
چرا از سازمان سیا جدا شدید؟
من مدت کوتاهی بعد از جنگ عراق از سیا جدا شدم و جنگ عراق هم دلیل جدایی من از سیا بود. من از طریق برخی از دوستانم که از تحلیلگران بودند و اطلاعات را مورد بررسی قرار میدادند میدانستم که کاخ سفید دروغ میگوید و صدام حسین سلاحهایی که آنها میگویند را در اختیار ندارد. این قضیه من را نگران کرده بود به همین خاطر از سیا جدا شدم. نمیخواستم از دروغهایی که میدانستم منجر به ایجاد جنگ خواهد شد، حمایت کنم و به همین دلیل از این سازمان جدا شدم.
اما برای افراد اطلاعاتی آسان نخواهد بود که به راحتی از سازمانی که کار میکنند، جدا شوند. شما چطور این کار را انجام دادید؟
در آمریکا این کار راحت است. شما استعفا میدهید.
آنها شما را تهدید نکردند؟
خیر. قطعا آنها دیگر به شما اعتماد نخواهند کرد، اما شما را تهدید هم نمیکنند. تهدیدها بعدها صورت گرفت.
چگونه تهدید میکنند؟
زمانی که شما شروع به نوشتن و یا بازگو کردن مطالبی میکنید که برای سازمان سیا و یا دولت اهمیت زیادی دارند، آنها به شما هشدار خواهند داد، در صورت ادامه این کار با مشکلات قانونی مواجه خواهید شد. تنها در این صورت است که بعد از جدا شدن از سازمان سیا مشکلاتی پیش خواهد آمد.
اخیراً خبرهای زیادی منتشر شده است مبنی بر اینکه سیا با داعش همکاری دارد و عامل ایجاد داعش است. نظر شما در این مورد چیست؟
به نظر من دولت آمریکا با حمله به عراق و ایجاد بیثباتی در عراق وسیلهای برای ایجاد داعش بود. بسیاری از افسران سابق نظامی که اکثراً سنی بودند و از حکومت جدید رضایت نداشتند به داعش ملحق شدند؛ بنابراین میتوان گفت: دولت آمریکا در ایجاد چنین شرایطی مسئول است، اما سیا ارتباطاتی به منظور ایجاد داعش نداشته است و چنین سیاستی را هم در پیش نخواهد گرفت. من چنین چیزی را باور نمیکنم.
اما در حال حاضر سیا با داعش همکاری دارد، این مشکلی نیست؟
شرایط تغییر کرده است، اینکه سیا داعش را ایجاد کرده قبول ندارم، اما حالا قضیه فرق داردو با داعش همکاری میکند. کاری که آمریکا انجام میدهد این است که با منطقه تحت اشغال خود از داعش محافظت میکند؛ بنابراین میتواند در سازمان ملل مدعی شود که آمریکا بدین خاطر در سوریه حضور دارد که داعش همچنان پابرجا است. این یک حقه سیاسی است. گفته میشود برای نابودی داعش در سوریه هستیم، اما بعد به داعش اجازه میدهیم که بقا داشته باشد. چرا که تنها در این صورت است که میتوانیم در منطقه بمانیم.
در زمان جنگ افغانستان و بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، بسیاری از مردم به ظن همکاری با القائده دستگیر و به گوانتانامو فرستاده شدند. آیا شما در گوانتانامو بودهاید؟
خیر من هیچوقت در آنجا نبودهام.
هیچ اطلاعاتی در مورد آنها داشتید؟
به این کار بازگردانی گفته میشود. مردم بازداشت میشدند و به زندانهای مخفی فرستاده میشدند. گوانتانامو یکی از زندانهای مخفی سیا بود. یکی هم در تایلند بود که بسیار هم مشهور است. در لهستان و آلبانی نیز این زندانها وجود دارد. برخی از افراد و بازداشتیها نیز به سوریه و یا مصر فرستاده میشدند تا تحت شکنجه قرار بگیرند. سیا در این کارها دخالت داشت، اما من هیچوقت هیچ ارتباطی با اینها نداشتم.
من اخیراً خبری شنیدهام مبنی بر اینکه در حال حاضر بیشتر زندانیان گوانتانامو با سازمان سیا همکاری دارند. این درست است؟
من هم این داستانها را شنیدهام و فکر میکنم درست باشند. زندانیها تلاش میکنند تا آزاد شوند. بعد از تمام این سالها که در زندان بودهاند و هیچگاه هم متهم به انجام جرمی نشدهاند، میدانند که تنها راه برای آزاد شدن و دیدن خانوادهشان این است که همکاری کنند. البته آنها دیگر اطلاعاتی در دست ندارند. این خوب است که بعد از گذشت ۱۵ سال، شما به عنوان یک زندانی دیگر اطلاعاتی ندارید؛ بنابراین من خیلی باور نمیکنم که این کار چندان تأثیرگذار باشد.
چرا زندانهای سیا در گوانتانامو است و در داخل آمریکا نیست؟
در واقع زندان گوانتانامو یک زندان نظامی بود و توسط نیروی دریایی مدیریت میشد. زمانی که یک زندانی در آنجا باشد و سیا بخواهد از او بازجویی کند، افرادی را برای انجام این کار به آنجا میفرستد. من خیلی از جزییات این کار خبر ندارم و هیچگاه با این قضیه در ارتباط نبودم و دخالتی نداشتم.
زمانی که میشنیدید تعداد زیادی از مردم بیگناه و حتی جنگجویان و تروریستها توسط سیا شکنجه میشوند، چه احساسی داشتید؟
من احساس میکنم که این کار بسیار بد است. کارهای امنیتی به منظور حفظ امنیت کشور انجام میشود، اما باید بسیار مراقب باشید که فردی که میخواهید با او ارتباط برقرار کنید واقعاً یک تروریست است. به عنوان مثال تعداد زیادی از مردم در گوانتانامو و یا جاهای دیگر تروریست نبودند و مردمی شبیه به من و شما بودند و تنها در زمان نامناسب در محل نامناسب قرار گرفته و گرفتار شده بودند، در حالی که کار اشتباهی مرتکب نشده بودند؛ بنابراین بسیاری از این مردم بیگناه هستند و مشکل اصلی سیستم هم همین است. مشکل این است که آمریکا فکر میکند برای حفظ امنیت خود این حق را دارد که مردم را زندانی کند و یا بکشد و از نظر من این خیلی بد است.
در حال حاضر شما نمیترسید که سیا شما را نیز بکشد و یا شکنجه کند؟
خیر. تنها چیزی که من از آن میترسم این است که آنها از حرفهای من عصبانی شوند و در این صورت من را به دادگاه خواهند کشاند. شاید سعی کنند من را مجبور به پرداخت جریمه کنند و یا شاید هم من را به مدت مثلاً سه ماه و یا بیشتر زندانی کنند. احتمال اینکه چنین اقداماتی انجام دهند وجود دارد. اما مدت زیادی از جدایی من از سیا گذشته و فکر نمیکنم که دیگر علاقهای به پیگیری داشته باشند چراکه آنها با مشکلات بزرگتری نسبت به پیگیری من مواجه هستند.
من خبری در مورد سیا شنیدهام مبنی بر اینکه سیا بخشی از مسئولیتهای خود را به بخش خصوصی واگذار میکند. چرا یا شما هم این خبر را شنیدهاید؟
منظور شما ملحق شدن بخش خصوصی به سازمان سیا است؟
بله
این اتفاق مدتی پیش رخ داد.
امکان انجام این کار وجود دارد؟
این ایده خوبی نیست. کسانی که فکر میکردند با واگذار کردن کارها به افراد خصوصی هزینهها کاهش پیدا خواهد کرد، کاملاً در اشتباه بودند، چرا که هزینه این کار بیشتر هم میشود و موفق هم نخواهد بود. آنها مدعی هستند هزینه چنین کاری کمتر خواهد بود. اما حقیقت این است که هزینه یک پیمانکار نسبت به یک کارمند سه برابر خواهد بود. این کار به لحاظ اقتصادی نامناسب است و راه اشتباهی برای صرفهجویی در هزینهها به شمار میرود.
در رابطه با این خبر شنیدهاید که بعضی از این افراد، جزو سازمانهای اطلاعاتی عربی خواهند بود.
شما در مورد آدمهای اجیر شده صحبت میکنید؟!
بله
آنها میخواهند ارتشی از آدمهای مزدور و اجیر شده در سوریه ایجاد کنند. فکر میکنم این کار بیشتر تحت رهبری ارتش و پنتاگون باشد. اما افراد سیا نیز حضور خواهند داشت. لیکن من فکر میکنم کار اصلی آنها آموزش دادن به سربازها است و اینکار توسط ارتش انجام خواهد شد.
از نظر شما در حال حاضر مشکل سازمان سیا با ایران چیست؟ آنها دقیقاً دنبال چه چیزی هستند؟
من میدانم که سیا مدت زیادی این احساس را داشته که اطلاعات زیادی در رابطه با ایران و اتفاقاتی که در این کشور رخ میدهد در دست ندارد. به نظر من به جای فرستادن جاسوس بهتر بود که آنها روزنامههای شما را میخواندند تا به خوبی متوجه حوادث و اتفاقاتی که رخ میدهد، باشند. اما در هر صورت فرستادن جاسوس شیوهای از عملیات سازمانهای اطلاعاتی است. آنها اول از جاسوس و بعد از روزنامهها استفاده میکنند. من از طریق روزنامههای آمریکا متوجه شدم که رئیس سیا یعنی مایک پمپئو که اخیراً وزیر امور خارجه آمریکا شده است، بیان کرده که جمعآوری اطلاعات در مورد ایران از اولویتهای مهم است.
احتمالاً آنها پرسنل زیادی را به کار گرفتهاند و در تلاش هستند تا اطلاعات لازم را به دست بیاورند. مطمئن هستم که این چنین اقدامی صورت گرفته است، اما فکر میکنم مسئله اساسی این است که آنها فکر میکنند اطلاعات کافی در مورد آنچه در ایران اتفاق میافتد ندارند و همین موضوع باعث عصبانیت آنها میشود؛ بنابراین تلاش میکنند تا اقدامات بیشتری انجام دهند و این اقدامات الزاماً منجر به کسب اطلاعات نمیشود.
در حال حاضر برنامه آمریکا در سوریه چیست؟ ترامپ بعضی وقتها میگوید که خواهان خارج کردن نیروهای آمریکا از سوریه است و گاهی اوقات میگوید نیروهای آمریکا باید در آنجا حضور داشته باشند. برنامه آنها چیست؟
من هم چیزی نمیدانم. در حال حاضر مشکل سیاست خارجه آمریکا این است که هیچ هماهنگی و برنامه منسجمی در آن وجود ندارد. آن چیزی که شما در سوریه و در سیاستهایی که در مورد ایران در پیش گرفته شده است شاهد هستید، تصمیماتی هستند که بر اثر بیبرنامگی گرفته شدهاند. بدون اینکه به خوبی در مورد آنها تأمل شود و بدون اینکه در مورد عواقب آنها نگرانی وجود داشته باشد. این مشکل بزرگی است. آمریکا در حال حاضر در سوریه در دام افتاده است، چراکه نمیتواند به اهدافش برسد. بدون شک آمریکا ایران را بخشی از مشکل سوریه میداند و بخشی از این هم به این خاطر است که اسرائیل از ایران متنفر است.
سیا برخی اوقات از جوانان به عنوان طعمه خود استفاده میکند. شما چه نصیحتی برای این جوانان دارید؟ تاکتیک سیا برای انجام چنین کاری چیست؟
نصیحت من به شما این است که اگر جوانی از کشورهای خاورمیانه و یا اروپا هستید و کسی خواست لطفی برای شما انجام دهد مواظب و هوشیار باشید. در میان طعمهها ۲ گروه اصلی وجود دارند که ترغیب آنها برای همکاری با سیا موفقیت آمیز است. برخی از آنها از طریق پول یا مطالبات مادی دیگر جاسوسی میکنند و گروه دوم افراد ناراضی هستند که انگیزههای سیاسی دارند. البته دانشجویان و مدیران دولتی طعمههای خوبی برای سازمانهای اطلاعاتی هستند. نه تنها برای سرویسهای اطلاعاتی آمریکا بلکه برای سازمانهای امنیتی سایر کشورها مانند عربستان، ترکیه و اسرائیل نیز گزینه مناسبی هستند.
دانشمندان ایرانی هوشیار باشند زمانی که به خارج از کشور سفر میکنند، وقتی فردی تلاش کرد به آنها نزدیک شود و با آنها هم کلام شود این احتمال جدی را بدهند که آن فرد میتواند یک مامور امنیتی باشد و اجازه ندهند که مکالمهای جدی بین آنها شکل بگیرد. این را با توجه به سالها تجربه کار امنیتی میگویم. این تصور را از خود دور کنند که بعد از همکاری با سازمانهای اطلاعاتی، آنها اهمیتی برای شما و یا خانوادهتان قائل باشند. بلکه زمانی که اطلاعات را از شما گرفتند شما یک مهره سوخته و یک عنصر بیارزش تلقی میشوید و رهایتان میکنند، از این رو مواظب باشید. همانطور که در تجارت گفته میشود ماهی را در قلاب به دام میاندازند.