اظهارات آقای عراقچی درباره تبدیل برجام از یک موضوع «ملی» به «فروملی» کاملا با واقعیات جاری در قبال «رویکرد دستگاه دیپلماسی نسبت به منتقدان» و «نوع رفتار دولتمردان» همخوانی دارد.
عصاره کلام منتقدان برجام - از سال 92 تاکنون - کاملا مشخص بوده است. نوع انتقادات مطرح شده از سوی آنها نیز معطوف به «راهبرد مذاکره»، «تاکتیک مذاکره» و «محتوای توافق هستهای» بوده است، بنابراین مباحث محتوایی مطرح شده از سوی منتقدان برجام نه تنها مصداق تبدیل یک موضوع «ملی» به «فروملی» نبوده، بلکه مصداق عینی «تقویت یک دغدغه ملی» در حوزه سیاست خارجی کشورمان بوده است. با این حال سوال اصلی اینجاست: چه کسانی برجام را از یک موضوع بزرگ ملی به موضوعی «فروملی» تبدیل کردند؟ فراتر از توهینهای مستقیم شخص آقای رئیسجمهور به منتقدان از جمله بیسواد و بیشناسنامه خواندن آنها و حوالهشان به جهنم! رویکرد دستگاه سیاست خارجی کشورمان نیز مقوم و مکمل روند سلبی اتخاذ شده از سوی دولت محترم بود! در ادبیات مسئولان محترم دستگاه دیپلماسی، «دلواپسان» به مثابه «ناقضان منافع ملی» و در مقابل، «مدافعان مطلق برجام»- دلآرامان!- به عنوان «قهرمانان دیپلماسی» مورد شناسایی و تفسیر قرار گرفتند.
این عبارات و گزارهها، به اندازهای از سوی رسانههای وابسته به جریان دولت و اصلاحات مورد تاکید و ترویج قرار گرفت که در میان بخشی از جامعه تبدیل به یک «باور» شد. به عبارت دقیقتر، برجام زمانی به یک موضوع «فروملی» تبدیل شد که «منتقدان توافق هستهای» با سختترین تعابیر گفتاری و سلبیترین نوع رفتار ممکن از سوی مقامات دولت یازدهم مورد عتاب و خطاب قرار گرفتند.
اگر هدف دکتر عراقچی از بیان موضوع تبدیل برجام از یک موضوع «ملی» به «فروملی»، اعتراف دولت و دستگاه دیپلماسی نسبت به برخورد و مواجهه سلبی و غیرقابل توجیه خود با منتقدان توافق هستهای است، باید از این اظهارات استقبال کرد؛ چنین رویکردی میتواند ضمن جبران بخشی از خسارات گذشته، زمینه را برای شکلگیری یک «تعامل پویا» در حوزه سیاست خارجی کشورمان مهیا کند؛ با این حال اگر خدای ناکرده هدف معاون سیاسی وزارت امور خارجه کشورمان از این سخنان، تخطئه صدباره منتقدان دلسوز توافق هستهای است، نمیتوان از کنار آن گذشت! چنین اقدامی مصداق بارز «سوءاستفاده از سکوت دردمندانه منتقدان برجام» محسوب میشود.