به گزارش تابناک، فصل انتخابات نزدیک است و کسانی که خود را لایق نمایندگی دانستهاند برای رسیدن به کرسیهای مجلس، خود را در معرض رای مردم خواهند گذاشت. اما نمایندگی مستلزم مجموعهای از تواناییها است که نبود آنها نمایندگان را به روزمرگی در مجلس خواهد کشاند و از نماینده، فردی خواهد ساخت که بیش از آن که برای ۴ سال نمایندگی خود برنامه و طرح مشخصی داشته باشد، پیرو و گوش به دهان این و آن در خارج و داخل مجلس است.

برای نامزد انتخابات مجلس شدن، دسته‌ای از شرایط و صلاحیت‌ها تعیین شده ولی هیچ شرط تخصصی برای نامزدی لازم نیست. احتمالا در هیچ جای دنیا هم شرط گذاشته نمی‌شود که برای نماینده شدن تخصص و یا مدرک دانشگاهی مخصوصی لازم است. برای فرد آمریکایی قابل تصور نخواهد بود که بیل گیتس چون مدرک دانشگاهی خاصی ندارد، نتواند نماینده شود.

این که در ایران مدرک دانشگاهی(کارشناسی ارشد) برای نمایندگی لازم دانسته شده است ناشی از ضعفی است که در تخصص نامزدهای نمایندگی و احتمالا خود نمایندگان مجلس دیده شده است. باید این واقعیت را پذیرفت که دسته‌ای از نمایندگان مجلس هستند که جدای از این که با رای مردم حوزه انتخابیه خود به مجلس راه پیدا می‌کنند و نماینده واقعی شهر خود هستند، اما از صلاحیت تخصصی برای این که در یکی از کمیسیون‌های مجلس منشا خدمت شوند برخوردار نیستند.

این مشکل در کنار مشکلی دیگری قرار می‌گیرد که آن نیز عدم وجود احزاب با خط‌کشی‌های فکری و برنامه‌های دقیق است. به عبارت دیگر احزاب و گروه‌ها، برای انتخابات مجلس، لیستی از نامزدها را معرفی می‌کنند و مورد پشتیبانی قرار می‌دهند بدون این که گفته شود این نامزدها در صورتی که به مجلس بروند چه برنامه‌های مشخصی را در مجلس پی خواهند گرفت. حالت بدتر وعده‌های نمایندگانی خواهد بود که به صورت فشار غیر اخلاقی بر قوه مجریه با ابزارهای نظارتی و یا به صورت روابط ناسالم بین دستگاه‌های اجرایی و نمایندگان مجلس بروز خواهد کرد.
تا وقتی که چنین احزاب و چنین برنامه‌هایی وجود ندارد، توجه به صلاحیت‌های فردی معیار اصلی انتخاب خواهد بود. بخشی از این صلاحیت‌های فردی را نهادهای نظارتی باید احصا کنند، اما تواناییها و صلاحیت‌های تخصصی بیشتر در ترازوی مردم سنجیده می‌شود. اما واقعا چه تخصص‌هایی بیشتر مورد نیاز است؟

قانون‌نویسی و علم حقوق
چندی پیش، در شرایطی که تنها یک سال به پایان کار مجلس هشتم مانده بود، لازم دیده شده بود که برای نمایندگان مجلس کلاس قانون‌نویسی برگزار شود و از نمایندگان خواسته شده بود که در این کلاس‌ها ثبت‌نام کنند.


این موضوع متاسفانه نشان‌دهنده این است که علم حقوق و قانون آن گونه که باید مورد توجه و احترام قرار نمی‌گیرد. همین عدم تخصص است که کمیسیون قضایی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد و باعثمی‌شود قوانین مصوب دائما نیاز به اصلاح پیدا کنند و یا این که خلاهای قانونی زیادی برای سوء استفاده وجود داشته باشد. برای درک اهمیت موضوع، به لیست نمایندگان پارلمان‌های کشورهای پیشرفته مراجعه کنید و ببینید که اکثر نمایندگان سابقه وکالت، حقوقی و یا قضایی دارند.
ارتباط تخصص نمایندگان با شرایط حوزه انتخابی آنها
کمی جستجو و مطالعه نشان می‌دهد که بین ویژگی‌های یک منطقه و تخصص و سابقه نمایندگان آن باید ارتباط مستقیم وجود داشته باشد. به همین خاطر است که برای مثال، در آمریکا نماینده‌های آلاسکا سابقه کار و تخصص در حوزه معادن، انرژی و مانند آن دارند. یا این که نمایندگان ایالاتی که بخش کشاورزی قدرتمندی دارند، اصلی‌ترین صاحب‌نظران در مورد سیاست‌های کشاورزی و حامی اصلی حقوق کشاورزان هستند.

در مقام مقایسه اگر به لیست نمایندگان استان کرمان در مجلس دقت کنیم، هیچ یک از نمایندگان استان عضو کمیسیون صنایع و معادن نیستند و در این حوزه نیز از تخصصی برخوردار نیستند، در حالی که این استان، بیشترین ذخایر معدنی کشور را دارد. در مقابل آیا قابل تصور است کسی که دارای دکترای ریاضی است عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی باشد؟

حال وقت مطرح کردن این سوال دوگانه است که ۱) چند درصد نمایندگان مجلس، صلاحیت تخصصی ورود به یکی از کمیسیون‌های مجلس را دارند و ۲) آیا در مجلس افراد متخصص کافی برای همه کمیسیون‌ها وجود دارد؟

شاید یک دلیل این باشد که بسیاری از نمایندگان به صورت مستقل نامزد نمایندگی مجلس می‌شوند بدون این که طرح و برنامه لازم برای دوران نمایندگی در دست داشته باشند و در بسیاری موارد به مسائل از دریچه منافع ملی نگاه نمی‌کنند.

دلیل دیگر، نگاه صرفا سیاسی و از زاویه احتمال رای‌آوری به نامزدهای مورد حمایت گروه‌ها و جریانات سیاسی است. برای مثال توجه به فهرست بیش از ۵۰ نفری که به عنوان نامزدهای احتمالی اصولگرایان در تهران مطرح شده‌اند، جالب است. از این بین، حداکثر یک و یا دو نفر برای عضویت در ۶ کمیسیون‌ انرژی، بهداشت، عمران، صنایع و معادن، کشاورزی و قضایی - حقوقی از صلاحیت تخصصی کافی برخوردارند.

برای روشن شدن ابعاد وحشتناک مساله به موارد زیر توجه کنید:

از بین نمایندگان مجلس هشتم، ۲۸ نفر تحصیلات حوزوی، ۷نفر از آنها تحصیلات زیر لیسانس، ۸۲ نفر از آنها تحصیلات لیسانس(کارشناسی)، ۹۱ نفر از آنها تحصیلات فوق لیسانس و ۸۲ نفر نیز دکترا دارند.

تفکیک رشته‌های تحصیلی نمایندگان مجلس جالب است

مجلس هشتم، ۲۷ تحصیلکرده پزشکی و تخصصی پزشکی و دندانپزشکی، یک نفر تحصیل‌کرده علوم آزمایشگاهی، دو پرستار و یک نفر دامپزشک دارد. این خیل طبیبان(۳۱ نفر) کدام درد ملت را در مجلس درمان می‌کنند؟

بیشتر درآمد ارزی کشور را صادرات نفت و گاز تشکیل می‌دهد، باور می‌کنید که از بین ۲۹۰ نماینده مجلس، فقط یک نفر ژئوفیزیک و یک نفر مهندسی نفت خوانده است.

مجلس، ۴ نفر فلسفه خوانده، ۴ تاریخ‌دان، ۷ ریاضی‌دان، یک شیمی‌دان و حداقل ۶ فیزیک‌دان دارد. قصد اسائه ادب نیست ولی چرا؟
شاید این بار باید از هر کسی که نامزد نمایندگی مجلس است، بپرسیم قصد دارد بیشتر در کدام حوزه تخصصی فعالیت کند.