رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیست و نهمین سالگرد ارتحال امام (ره) در تبیین مشابهات امیرالمؤمنین علی (ع) و امام خمینی (ره) به جبهه دشمنان مقابل این دو شامل «ناکثین»، «قاسطین» و «مارقین» و ویژگیهای هر یک از این جریانات در دوره حیات طیبه امام علی(ع) و امام امت(ره) پرداخته و اشاره کردند: «این سه گروه و دشمنی این سه گروه، مخصوص زمان امام هم نبود، بعد از امام هم استمرار پیدا کرده است. امروز هم همین سه گروه در مقابل نظام اسلامی و میراث بزرگ امام که جمهوری اسلامی است، صفآرایی کردهاند و مبارزه و مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی از تعرض آنها جلوگیری کرده است. البتّه این جبهه مختلط، با همه توانشان سعی میکنند در مقابل جمهوری اسلامی اخلالگری کنند؛ مشکلاتی درست میکنند، حرکت ملّت ایران را دشوار میکنند، کند میکنند، امّا نمیتوانند جلوی پیشرفت ملّت ایران را بگیرند. » با توجه به اینکه این جبههبندی همچنان در مقابل انقلاب اسلامی و ولایت برپا است، ضروری به نظر میرسد مختصات و مصادیق این جریانات در عصر حاضر موردمطالعه بیشتر قرار گیرد که در ادامه بهاختصار هر یک بررسی خواهد شد:
1- قاسطین امروز: قاسطین یا دشمنان بنیادین انقلاب و نظام، جریاناتی هستند که از ابتدا با این انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن مخالف بودند و اصولاً خیزش مردم انقلابی برای کنار زدن بخشی از اینها رخ داد. اینان که وابستگان و دستنشاندگان نظام سلطه بر این کشور بودند تمام منافع و ظرفیتهای کشور را در اختیار زورمداران بینالمللی و مستکبران عالم قرار داده بودند و طبیعی است که سلطهگرانی همچون رژیم ایالاتمتحده امریکا و متحدانش همچون رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه هدایتگر و پشتیبان اصلی این جبهه بوده و جریاناتی که امتداد سلطه هستند نقش مجری و پیادهنظام آن را ایفا میکنند.
2- ناکثین امروز: همراهان سستنهاد و سستکمربند و بیعت شکنان در دوره معاصر کسانی بودند که ابتدا در صف انقلابیون و همراه با امام بودند ولی به دلایل مختلفی از این قطار پیاده شدند: گروهی از ابتدا دچار ضعف معرفتی بوده و همراهیشان با جریان انقلاب هیجانی و احساسی بود و بهتدریج و با کمفروغ شدن شعله هیجانات راه دیگری را برگزیدند؛ جمعی به زخارف دنیا و آلودگیهای دیگر مبتلا شده و دنیازدگی و رفاهطلبی را جایگزین انقلابیگری و جهاد نمودند؛ برخی دچار قدرتطلبی و جاهطلبی شده و منافع فردی و جناحی خود را بر مصالح ملی و اسلامی مقدم شمردند و ... بسیاری از این طیفها کسانی بودند که اتفاقاً در دهه دوم انقلاب و پس از امام راه خود را از ملت و انقلاب جدا کرده و حتی به رویارویی با نظام کشیده شدند.
بروز پدیدههایی همچون رسوخ اشرافیتری در میان مسئولان، پشیمانی از انقلاب و شعارهای آن در میان برخی نخبگان سیاسی، ضربه زدن به منافع ملی و امنیت ملی در وقایع تلخی همچون فتنه 88 و ... نشانههای بارزی از شکلگیری و صفبندی ناکثین علیه انقلاب اسلامی است.
3- مارقین امروز: کجفهمها، نادانها و جاهلهایی که به نام انقلابیگری و اسلام، کژراهه را در پیش گرفتند و با پرچم انقلاب و حتی ادعای گفتمان انقلاب مقابل ولایت و نظام ایستاند. حکایت اینان همان «بر شاخه نشستن و بن بریدن» است، بهگونهای که خطرناکترین ضربهها را به انقلاب و نظام هماینان وارد میکنند. پیچیدگی و مخاطره این جریان ازآنروست که اینان در لباس نیروهای خودی ظاهرشده و با شعارهای فریبندهای همچون «عدالت» و دم زدن از مشی انقلابی، در مقابل ناخدای کشتی انقلاب ایستاده و به بهانه انتقاد و دلسوزی پازل دشمن را تکمیل میکنند. البته به تعبیر دقیق و زیبای رهبر معظم انقلاب «کجفهمی مربوط به تودههای مارقین بود و رؤسای آنها احتمالاً با دشمنان بیزدوبند نبودند» و بسیاری از هواداران و پیروان اینگونه جریانات در واقع نمیدانند به دست خود چه خدمت بزرگی به دشمنان میکنند و به خیال خام خود دلسوز انقلاب و نظام هستند. در مقابل هدایت پنهان چنین جریاناتی در اختیار همان دو گروه پیشگفته یعنی «قاسطین» و «ناکثین» بوده و برنده اصلی جهالتهای اینان در واقع همان صحنهگردانان اصلی هستند.
در نهایت باید گفت برآیند کلی این صفبندیهای بهظاهر مجزا است که جبهه وسیع ستیزندگان با ولایت و انقلاب اسلامی را شکل میدهد و چهبسا در این میان افرادی سادهلوح و سطحینگر که عمق این صحنه را درک نکرده و به هواداری هر یک از جریانات فوق به میدان تخاصم با نظام و انقلاب میآیند و بازیچه دست قدرتمندان و بدخواهان ملت ایران قرار میگیرند.
محمد جواد اخوان