عضو فراکسیون امید گفته است: فراکسیون امید خوداتکایی و خودباوری خود را از دست داده است. بنده در همان ابتدای روز رایگیری عنوان کردم ما در دو سال گذشته آرزوی رسیدن چنین روزی را داشتیم. ما از قبل با آقای عارف و اعضای فراکسیون امید صحبت کرده بودیم که اگر آقای عارف قصد حضور در انتخابات هیئترئیسه را ندارد، بنده قصد کاندیداتوری دارم. با این وجود در روزهای قبل از رایگیری به من اعلام شد که آقای عارف در انتخابات هیئترئیسه شرکت خواهند کرد. به همین دلیل نیز من کنارهگیری کردم. در سال دوم مجلس نیز بنده به شدت با ائتلاف مخالف بودم. آقای عارف نیز نه خودشان قصد داشتند در انتخابات هیئترئیسه شرکت کنند و نه اجازه دادند شخص دیگری شرکت کند. این در حالی بود که در سال دوم فراکسیون امید و فراکسیون مستقلین آقای لاریجانی را به عنوان کاندیدای مشترک خود معرفی کردند. به نظر من این یک تصمیم کاملا اشتباه بود و بنده به هیچ عنوان با این تصمیم موافق نبودم. به هر حال فراکسیون امید برای خود هویت و هدفگذاری مستقلی دارد که با فراکسیونهای دیگر مجلس متفاوت است.
وی میافزاید: به نظر من تأثیر 40 نماینده منسجم اصلاحطلب در مجلس هشتم به مراتب از 120 نماینده غیرمنسجم مجلس دهم بیشتر است.
وی درباره انتخابات هیئت رئیسه مجلس گفت: آقای لاریجانی در وضعیتی قرار داشت که یک طرف آن اصلاحطلبان بودند و یک طرف آن اصولگرایان و به همین دلیل اگر هر کدام از این طرفها کنار میرفتند، توازن به وجود آمده از بین میرفت. ایشان به دنبال این است که هم محبوبالقلوب اصلاحطلبان باشد و هم محبوبالقلوب اصولگرایان. با این وجود فایده انتخابات هیئت رئیسه اخیر این بود که به نظر میرسد کارت ایشان در بین اصلاحطلبان سوخت و اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که نباید در انتخابات ریاست جمهوری آینده به فکر گزینهای به جز گزینه تشکیلاتی خود باشند.
نوع معامله اصلاحطلبان با لاریجانی در انتخابات مجلس و تلاش برای کشیدن زیر پای او در حالی است که همین طیف پیاپی به طیفی از اصولگرایان که آنها را معتدل میخوانند، پیغام دادهاند که بیایید با هم باشیم و ائتلاف کنیم اما ماجرای مواجهه آنها با لاریجانی نشان داد که نمیتوان روی دوستیشان کمترین حسابی باز کرد. افراطیون مدعی اصلاحات رفتارهای مشابه را با کسانی چون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، عارف (و حتی خاتمی در دوره اصلاحات) داشتهاند.