سحر مهرابی نماینده نشریات دانشجویی پشت تریبون میآید. محور سخنرانیاش را گذاشته بر قانون و توجه به قانون اساسی. کنایههایی هم درباره حصر فتنهگران میزند و آن را نادرست میداند. دانشجویان، اما با شعار «مرگ بر فتنهگر» همراهیش میکنند. او که اتفاقاً ترجیعبند سخنانش رعایت مّر قانون است، بر خلاف دیگران به جای ۷ دقیقه وقت قانونی، ۱۰ دقیقه صحبت میکند و به تذکر مجری هم توجهی ندارد! چند نفر از آن وسط داد میزنند «مدعی قانون؛ بیشتر از ۷ دقیقه صحبت کردن بیقانونی است» آقا دستشان را بالا میآورند به نشانه آنکه بگذارید صحبتش را بکند. صحبتش که تمام میشود مجری با کنایه میگوید: «خوب نیست از قانون صحبت کنید و خودتان بیقانونی کنید» جمعیت برای اولین بار جدی جدی به مجری «احسنت» میگوید!
مهرابی هم مانند بقیه دانشجویان بعد از صحبتش پیش آقا میرود. آقا میگویند متنی را که خواندید به من بدهید. متنش را میدهد. آقا میگویند «دانشجوها همه بچههای من هستند». به آقا میگوید شیرازی است و درخواست یک هدیه میکند. آقا میگویند قرآن بهتان هدیه میدهم.