پایگاه تحلیل استراتژیک آمریکایی فارین پالیسی در مقالهای با اشاره به تحولات دو ماه اخیر سوریه، رفتار پوتین را به «تغییر مهرههای بازی» تشبیه کرد و «تهران» و «بشار اسد» را بزرگترین بازندههای رویکرد جدید کرملین دانست.
«جاناتان سپایر» خبرنگار و نویسنده مشهور بریتانیایی اسرائیلی در مقاله جدیدی که پایگاه تحلیل استراتژیک فارین پالیسی منتشر کرده، نوشته است: «پوتین سوریه را وارد مرحله جدیدی کرده که آن را با عبارت "تداوم بحران و رکود سیاست" توصیف میکنم. او پیشتر از همین روش در اوکراین، گرجستان و مناطق دیگر استفاده کرده است.»
جاناتان اسپایر که در خلال بحران سوریه، با هویتهای جعلی و مجازی در این کشور حضور داشت، نتیجه این تغییر رویکرد را میز بازی را اینگونه بیان میکند: «بازیگران دوره جدید، اسرائیل، آمریکا، ترکیه، معارضین باقیمانده که شرایط جدید را پذیرفتهاند و بالاخره بخش وفادارا و تابع روسیه در نظام سوریه خواهند بود. بزرگترین بازندههای این بازی نیز ایران و شخص بشار اسد میباشند!»
در ادامه این گزارش، بخشهایی از یادداشت جاناتان سپایر را میخوانیم:
• در جریان سفر محرمانه اخیر بشار اسد به سوچی و دیدار با پوتین، رئیس جمهور روسیه صراحتا خطاب به خبرنگاران گفت: «بعد از پیروزیهای بزرگ نظام [سوریه] در مبارزه با تروریسم و پیشرفت روند حل سیاسی بحران سوریه، عملیات خروج نظامیان خارجی از این کشور باید آغاز شود.» این اظهارات به وضوح نشان میداد پوتین جنگ علیه تروریسم را تقریبا پایان یافته تلقی میکند؛ در حالی که نزدیک به نیمی از خاک سوریه خارج از سیطره حکومت دمشق قرار دارد و بشار اسد میخواهد با نیروی نظامی این مناطق را فتح کند.
• روسیه به وضوح از ضرورت خروج نیروهای نظامی خارجی از سوریه صحبت میکند، در حالی که خودش قراردادهای بلندمدت برای پادگانهای نظامی تأسیس کرده و به بهانه پاسداری از صلح، در مذاکرات سیاسی رسما نیروهای انتظامی روس را با عنوان «صلحبان» در مناطق مختلف سوریه مستقر کرده است.
• الکساندر لاورینتف، نماینده ویژه پوتین در پرونده سوریه صراحتا تفسیر کرملین از سخنان رئیس جمهور روسیه را بیان کرده است: «کشورهای آمریکا، ترکیه، ایران و نیروهای وابسته به ایران مانند حزب الله باید سوریه را ترک کنند.» لاورینتف به خوبی میداند که نظامیان آمریکایی و ترک در مناطق تحت سیطره نظام قرار ندارند. پس اگر قرار است طی مذاکرات سیاسی، حاکمیت سوریه بتواند در سرتاسر سوریه اعمال شود، این تهران و نیروهای وابسته به آن هستند که باید در گام نخست از سوریه خارج شوند...
• اظهارات پوتین و لاورینتف با واکنش صریح و قاطع تهران مواجه شد. بهرام قاسمی به عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی صراحتا گفت تا زمانی که تروریسم همچنان در سوریه حضور دارد و دولت این کشور خواستار حضور ماست، احدی نمیتواند ایران را از سوریه خارج کند. این اظهارات به وضوح نشان دهنده صفآرایی مسکو و تهران در برابر یکدیگر است.
• ترکیه در شرایطی در شمال سوریه منطقه حائل تحت سیطره خود تشکیل داد که دمشق صراحتا آن را اشغالگری خوانده بود و حتی در جریان عملیات عفرین، تهران به مقابله نظامی نیابتی علیه ترکیه روی آورد؛ اما این روسیه بود که در عملیاتهای درع الفرات و غضن الزیتون به ترکیه چراغ سبز نشان داد و امروز هم انتظار دارد ترکیه مسئله تروریسم در ادلب را حل و فصل کرده و عملا این منطقه را اداره کند!
• این رویکرد را پوتین عینا در اوکراین دنبال کرد. ایالت دنباس همچنان بلاتکلیف مانده و روسیه نیروهای (نیابتی) خود را از ایالتهای دونتسک و لوهانسک خارج نکرده است. پوتین این اقدامات را ضروری میداند تا پرونده اوکراین حل نشده و معوق بماند.
• امروز به خوبی میتوان درک کرد که ایده ائتلاف ۴+۱ که در سپتامبر ۲۰۱۵ به صورت ویژه توسط هواداران اسد و حزب الله تبلیغ میشد، صرفا یک دوره گذار برای پوتین بوده و به پایان خود رسیده است.
• اکنون مسکو در سطح استراتژیک نیازمند اختلافات میان آنکارا و واشنگتن است. یکی از نقاط ویژهای که می تواند گره اختلاف میان آنها را کورتر کند، پرونده سوریه است که آمریکا متحد اصلی خود را کردها یافته و ترکیه نیز بیشترین دشمنی و نگرانیاش از ناحیه همین کردهاست. لذا روسیه میخواهد به ترتیبی حافظ هر دو کشور در سوریه باشد تا اختلاف میان این دو به پایان نرسد!
• در جنوب نیز روسیه هیچ محدودیتی برای عملیاتهای اسرائیل قرار نداده است. در این زمینه حتی پوتین به شخص نتانیاهو در مسکو اطمینان داد که ارتش سوریه به سامانه ضدموشکی اس۳۰۰ تسلیح نخواهد شد؛ زیرا چندی قبل با اس ۲۰۰ جنگندههای اسرائیلی را هدف قرار داده بود! سامانههای اس۳۰۰ و اس۴۰۰ که پیش از این در مورد تحویل آنها تبلیغات شده بود نیز در پایگاه حمیمیم ارتش روسیه قرار دارد و ارتش سوریه به هیچ عنوان به آنها دسترسی ندارد.
• روسیه برای عملیات علیه معارضین در استانهای درعا و قنیطره نیز شرط خروج ایران از این منطقه را قرار داده است؛ زیرا به خوبی میداند با کنار رفتن معارضین مسلح، نیروهای نزدیک به ایران به اسرائیل نزدیک خواهند شد و تلآویو زیر بار این وضعیت نخواهد رفت.
• مجموع این شرایط نشان میدهد روسیه خواستار تجزیه غیررسمی سوریه است؛ به طوری که خودش به عنوان کشور بزرگتر در سوریه بوده و کشورهای مختلف از آمریکا و اسرائیل تا ترکیه و ایران را در بخشهای مختلف این کشور درگیر سازد. در این چهارچوب، قدرت ژئوپلتیکی روسیه در معادلات منطقهای و جهانی افزایش بیسابقهای مییابد.