روز دوشنبه 31 اردیبهشتماه، مایک پمپئو وزیر خارجه جدید امریکا طبق اعلام قبلی در اندیشکده هریتیچ از مجموعه سیاستها، تهدیدات و درخواستهای امریکا از ایران در قالب آنچه استراتژی جدید امریکا در قبال ایران نامیده میشد، پردهبرداری و زیادهخواهی شیطان بزرگ را در 12 بند اعلام کرد.
در سخنان پمپئو چند نکته برجسته بود: 1 - وی تلاش میکرد افکار عمومی جهانی را علیه ایران ساماندهی و ایران را مسبب نابسامانیهای موجود در منطقه معرفی کند؛ 2- نگاه صفر و صدی در مجموعه سخنان او موج میزد؛ 3 - استیصال از اقتدار منطقهای ایران را به هیچ وجه نتوانست پنهان کند؛ ٤ - سعی زیادی داشت به مسئولان ایرانی خطر بروز جنگ را القا نماید؛ 5 - از سخنان وی استراتژی دیو و دلبر استنباط میشد و مشخص بود که تلاش میکند تا چنین وانمود کند که اگر ایران به گفتوگو با اروپاییها تن ندهد، بروز جنگ قطعی است؛ 6 - دونکیشوت وار به در و دیوار میزد که امریکا را بهعنوان هژمون مسلط معرفی کند؛ 7 - در عین حالی که تلاش میکرد که نشان دهد باب گفتوگو باز است، عملاً هدف اصلی امریکا را تغییر حکومت ایران اعلام کرد؛ 8 - وی به دنبال تقویت اتحاد منطقهای علیه ایران بود؛ 9- با داد مظلومیت مردم ایران خط اختلافافکنی در بین مردم ایران را پی میگرفت؛ 11 - با اعلام این نکته که امریکا کشورهایی را هم که به تجارت با ایران بپردازند، تنبیه و تحریم خواهد کرد عملاً خط بطلان بر دیپلماسی اخذ تضمین ادامه برجام از سوی اروپاییها کشید؛ 12 - پمپئو با این سخنان به صورت رسمی پایان برجام را اعلام کرد و عملاً بعد از خط و نشانهای وی ادامه دادن مسیر گفتوگو با اروپاییها به یک لطیفه بیمزه شبیه خواهد بود. سخنان پمپئو همچنین خط بطلانی بر برخی دیدگاههای رسانههای داخلی همسو با غرب بود که تلاش میکنند با طرح دوگانههای شیطانی «معیشت/گفتوگو» ضرورت گفتوگو با غرب را القا کنند و 13 - این سخنان به شکل واضح نشان داد که عربدهکشهای جدید امریکایی فاقد یک استراتژی مدون و مشخص در منطقه و در ارتباط با ایران هستند و صرفاً با عربدهکشی و هلمن مبارز طلبی ابلهانه سعی دارند خود را مسلط بر اوضاع منطقه نشان دهند.
پس از سخنان وزیر خارجه جدید امریکا، بسیاری از شخصیتهای امریکایی، اروپایی و... نسبت به سخنان وی عکسالعملهای متفاوت و بعضاً متناقضی نشان دادند: 1 - جفری پرسکات، مشاور ارشد ژوزف بایدن، معاون اول اوباما بهعنوان بال کمکی پمپئو وارد میدان شده و با بیان این مطلب که شباهت قابل اعتنایی بین سخنان پمپئو و سخنان دیک چنی، معاون اول جرج بوش در سال 2002 و قبل از حمله به عراق وجود دارد، سعی کرد که با این قیاس معالفارق خطر بروز جنگ را به مسئولان ایرانی گوشزد و آنان را وادار به پذیرش مذاکره بر سر درخواستهای امریکا کند. 2 - موگرینی (نماینده اروپا در سیاست خارجی) و بوریس جانسون (وزیر خارجه بریتانیا) تلویحاً مهر تأییدی بر درخواستهای امریکا زده و صرفاً درخواستهای امریکا را بسیار بزرگ خواندند. 3 - جیک سالیوان مشاور امنیت ملی اوباما با تأکید بر این نکته که سیاست تحریم و فشار باید یک هدف مشخص و معین داشته باشد اعلام کرد که دولت ترامپ فاقد هدفی روشن بوده و فقط به دنبال اعمال حداکثر فشار بر ایران است.
٤ - نشریه هافینگتون پست معتقد است که مواضع جدید واشنگتن در قبال ایران باعث میشود تا امریکا با اروپا بیگانهتر شده و عملاً این جدایی به ضرر امریکا تمام خواهد شد.
به نظر میرسد که امریکاییها از نتیجهبخش بودن استراتژی دیو و دلبر و واداشتن ایران به قبول مذاکره با اروپاییها بر سر خواستههای استکباری و مداخله جویانه غرب در مسائل ایران به شدت ناامید و نگران شده و با راهاندازی این شوی تبلیغاتی قصد دارند چند هدف مهم را به دست آورند: 1 - جنگ هراسی و اعمال فشار شدید بر افکار عمومی مردم ایران تا از این طریق ضرورت مذاکره با غرب به مطالبه ملی تبدیل شود؛ 2 - اعمال فشار بر مسئولان و دولتمردان نظام اسلامی در راستای قبول مذاکره با اروپا؛ 3 - اطمینان دادن به وهابیون و صهیونیستها که امریکا در کنار آنهاست و ٤ - بزرگنمایی خطر ایران برای برخی کشورهای عربی منطقه با هدف ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران و رونق بخشی به بازار فروش سلاح و مهمات.
نتیجه اینکه باید بدانیم همانطور که در آیه 120 سوره مبارکه بقره میخوانیم:
وَلَن تَرضى عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدى وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
هر گونه تلاش برای راضی کردن غرب و اصطلاحاً رفع نگرانی نظام سلطه کاری بیهوده و در مسیر ذلت پذیری بوده و دشمن را نسبت به اثربخش بودن فشارهای خود امیدوارتر خواهد کرد. مسئولان و دولتمردان ایران باید همانطور که طی دو روز گذشته مشاهده کردیم، قاطعانه در برابر این موج و بازی احمقانه تبلیغاتی غرب ایستاده و با تبدیل تهدید به فرصت رسماً به سازمان ملل پایان برجام و لغو تمامی تعهدات ایران از جمله اجرای معاهده اختیاری ان. پی. تی را به دلیل مشخص و روشن موجود اعلام داشته و به سازمان ملل فرصت محدود بدهند تا نسبت به زیادهخواهی غرب و ضرورت واداشتن آنها به انجام تعهدات برجامی خود تصمیمگیری نماید که در غیراینصورت جمهوری اسلامی ایران هیچ تعهدی نسبت به اجرای برجام نخواهد داشت. تنها در این صورت است که به عقبنشینی نظام سلطه و شیطان بزرگ از زیادهخواهی خود میتوان امیدوار بود.
سید عبدالله متولیان