دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «چشمانداز اقتصاد پس از خروج آمریکا از برجام» گفت: دولت روحانی تعهد کرد به دنبال سیاست تنشآفرینی نرود ولی از سوی دیگر بام افتاد و شروع به اغراق گویی در مورد تنشزدایی کرد. اگر به تحریمها عمیق نگاه کنیم، همگی پاشنه آشیل اقتصاد ایران یعنی «تولید ملی» را هدف قرار دادهاند، یعنی کالاهای لوکس و تجملی مشمول تحریمها نبوده و ظرفیتهای تولیدی را هدف قرار دادهاند.
وی افزود: وقتی که مقامهای رسمی به صراحت میگویند که در یک دوره کوتاه، هفت هزار بنگاه صنعتی ما تعطیل شده و واحدهای هنوز تعطیل و ورشکسته نشده با یک سوم ظرفیت خود کار میکنند. به عنوان تولید نباید هیچ دلاری تخصص داده شود مگر اینکه از یک صافی کارشناسی گذشته باشد.
باید یک برنامه با انسجام و با کیفیت ریخته شود و فقط در آن کادر دلار نفتی خرج شود. اما شما مشاهده کردید که متاسفانه ولنگاریها در زمینه واردات افسارگسیخته ضدتوسعهای مصرفگرا و عمدتا لوکس و تجملی حتی در بعضی از سالها افزایش هم پیدا کرده است.
وی خطاب به رئیسجمهور گفت: تا این لحظه براساس گزارشهای منتشر شده توسط دولت، متوسط واردات در دوره پنجساله از متوسط واردات در دوره احمدینژاد بیشتر بوده است و باید بیایند پاسخ دهند چرا به این همه ولنگاری و بیبرنامگی تن دادند و چرا هنوز هم دارند این کار را میکنند.
مومنی افزود: در آن موقع تذکر هم دادیم، به فاصله نه چندان دوری، مقامات دولتی آمدند روی این فشار گذاشتند که راه نجات ایران از طریق اتکاء به سرمایهگذاری خارجی میگذرد.
مؤمنی افزود: دولت و وزارت نفت به جای تمرکز بر نقاط خوب قابل اعتماد کشور، بازی IPC (قراردادهای جدید نفتی) راه انداختند و تمام تمرکز خودشان را بر روی دلبستن به سرمایه خارجی گذاشتند، آن هم توسط وزیری که در دوره خودش سنگینترین لطمهها را به بنیه کارشناسی داخلی زده بود و ولنگارانهترین امتیازات قراردادی را به خارجیها داده بود که ما در دوره آقای خاتمی به اندازه کافی درباره آثار ذلتبار و پرخسارت آن ولنگاریها هم گزارش داده بودیم، در دوره حسن روحانی هم آن گزارشها را یادآوری کردیم.
وی گفت: ما در دوره روحانی شاهد بودیم که مثلا واردات خودروهای لوکس رکورد دوره احمدینژاد را هم شکست، ما که از این فرصت میتوانستیم بنیه پشتیبانی ارزی کشور را از طریق تمهیداتی مثل صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی تقویت کنیم، متاسفانه این فرصتها را به طرز فاجعهآمیزی دوباره از دست دادهایم.
وی گفت: در سال اول روی کار آمدن دولت دوم حسن روحانی شخصا به عنوان انجام وظیفه ملی دانشگاهی کتابی منتشر کردم تحت عنوان عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز، که در آن گوشزد کردم که ایران از طریق یک رویکرد متکی به برنامه میتواند از شرایط خطیر و پیچیده کنونی عبور کند و بعد خطوط کلی آن برنامه را هم مشخص کردیم و در چارچوب آن هم گفتم که این برنامه باید یک برنامه توسعه عادلانه باشد و در آن جا توضیح دادم که بیاعتنایی نابخشودنی دولت روحانی به مسئله عدالت اجتماعی درست مثل دفاع بد دولت احمدینژاد از مسئله عدالت اجتماعی میتواند برای ایران فاجعه ساز باشد، ولی متاسفانه عزیزان اعتمادی به هیچ یک از توصیههای مشفقانهای که اقتصاددانهای علاقهمند به توسعه ایران کرده بودند، نشان ندادند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: دولت بیبرنامه، دولتی است که قادر نیست اولویت خودش را صحیح تشخیص بدهد.
یک نگاه سرانگشتی به میزان تجارت خارجی نشان میدهد که نباید دوباره دفع الوقت کنیم.
مقامات ایرانی به خصوص وزیر خارجه و هم مقامات اروپایی اعلام کردند به هیچ وجه هزینه فرصت مراودات اقتصادی همه کشورهای طرف تجاری ایران با آمریکا قابل مقایسه با هزینه فرصت تجاری آنها با ایران نیست.
بنابراین در حال حاضر نباید توهمآلود حسابهای غیرعادی روی منازعه بین اروپا و آمریکا یا شرق آسیا با آمریکا و یا بعضی اعراب با آمریکا بکنیم. اینها از نظر اقتصادی روشن و شفاف است و شخصا تردیدی ندارم که مطلقا هیچ کدام از آنها هزینهای از بابت ایران نخواهند پرداخت.
مومنی ادامه داد: آنچه اساس ماجرا است این است که ما اگر میخواهیم نجات پیدا کنیم باید رویه برنامه تعدیل ساختاری را تغییر دهیم.
وی خاطرنشان کرد: اگر خطاهای بدیهی راهبردی در اداره اقتصاد را که من اسم آن را گذاشتم شیوه بازارگرایی مبتذل، ما فقط آن بازارگرایی مبتذلگرایی را بگذاریم کنار و به مبانی قانون اساسی خود و به تحلیلهای سطح توسعه برگردیم، شما خواهید دید که میتوانیم کشور را بسیار کارآمدتر و کمهزینهتر اداره کنیم.