آمریکا از برجام خارج شد ولی بعضیها هنوز معتقدند رشته دراز این توافق به سر نرسیده. روحانی پس از نطق ترامپ درمورد خروج از برجام، در قاب رسانه ملی از مذاکره کوتاه «چندهفتهای» با 5کشور اروپایی خبر داد. چندهفتهای که ظریف نیز در پایان نشست با وزرای خارجه کشورهای اروپایی بار دیگر از آن سخن گفت. اما این «چند هفته» دقیقا چند هفته است؟
این ابهام در زمانبندی دقیق مذاکرات کافی است که هرکس از ظن خود زمانی اعلام کند.
حسامالدین آشنا گفته: «حداکثر در دو هفته آینده مشخص میشود که اروپا اجراى این توافق را ادامه میدهد یا خیر!
این درحالی است که عراقچی در کمیسیون امنیت ملی مجلس از فرجهای 45تا 60روزه به اروپاییها برای ارائه تضمین حرف میزند. و هیچکس نمیداند که نفر بعدی، این چندهفته را به چند ماه یا حتی چند سال تعبیر خواهد کرد.
این تناقضگویی و سردرگمی دولتیها در حالی است که طرف مقابل، پیش از تصویب برجام، ضربالاجل کوتاهی را برای پایان مذاکرات تعیین کرده بود؛ و در داخل هم عدهای از ضررهای روزشمار عدم امضای برجام میگفتند.
همان روزها بود که رهبر انقلاب فرمودند: «به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما 3 ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا 3 ماه بشود 4 ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کما اینکه آنها در یک برهه دیگری 7 ماه زمان را عقب انداختند».
اما ماجرا جور دیگری رقم خورد. مذاکرهکنندگان، نگران از پایان ضربالاجل، توافقی را امضا کردند که یکشبه همهچیز را به «تقریبا هیچ» فروخت.
اکنون طرفین ماجرا جا عوض کردهاند. طبق اذعان کشورهای اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران به تمام تعهدات برجامی خود پایبند بوده و اکنون اروپاییها هستند که باید بگویند «طلبهای ملت ایران از برجام را «دقیقا» کی صاف میکنند؟!».
این بار وظیفه طرف ایرانی است که با تعریف ضربالاجلی مشخص، طرف مقابل را ملزم به رعایت آن کند. موقعیتی که اگر مسئولین دستگاه دیپلماسی درک کرده و با زمانبندی، برنامهریزی و راهبرد مشخص وارد عرصه شوند، میتوانند نه تنها وارد بازی احتمالی اروپاییها نشوند، بلکه چِکی از آنها بگیرند که در این آشفتهبازار بینالمللی قابل نقد کردن باشد.