موضع آینده، هاشمی، خاتمی وحسن خمینی؟!

به گزارش فارس،انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی در ۱۲ اسفند امسال و در حدود ۶۰ روز دیگر برگزار خواهد شد.
این در حالی است که در فرآیند برگزاری نخستین انتخابات پس از روزهای غبارآلود فتنه، دست برتر در میان گروه‌های سیاسی از آن کسانی است که در مبارزه با فتنه و نفی آن حرکتی صریح داشته‌اند و در مقابل، جایگاه به شدت کمرنگ نیز جایگاه کسانی است که یا در فتنه ۸۸ جزو مسببان پشت پرده به شمار می‌رفتند و یا به نحوی در مقابل آن موضع گرفتند که مورد قبول مردم نبود.
این داستان اما ابعاد دیگری هم دارد که برای دانستن لزومات آینده، واکاوی نشانه‌های آن از هم اکنون یک ضرورت است.

***
در روند فتنه سال ۸۸ که چندین ماه همانند یک بیماری بر جان کشور ما پنجه انداخت، پیرامون سه شخصیت سیاسی نزدیک به اصلاح‌طلبان اتفاقاتی افتاد که به هر دلیلی در آن مقطع آنطور که باید و شاید مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفت. در واقع مثلاً اگرچه پیرامون اقداماتی همچون تشویق اغتشاشگران به مقاومت از سوی خاتمی، نامه مشهور آیت الله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) به مقام معظم رهبری قبل از برگزاری انتخابات که در آن خبر از دود و آتشفشان داده بود و نشست و برخاست‌های سیدحسن خمینی با افراد معلوم‌الحالی مثل موسوی و کروبی مخالفت‌ها و اعلام برائت‌های فراوانی صورت گرفت اما نکته آنجا بود که این سه نفر فعالیت‌هایی انجام دادند که در حالتی خوشبینانه باید برای آنها پرونده ویژه‌ای برای بررسی و تحلیل باز کرد.

در واقع عده‌ای بودند که در آن ایام پرغبار، اقداماتی انجام دادند که فعلاً در قبال آنها علامات سؤال بسیاری وجود دارد.

علامات سؤالی که البته بهتر است به دنبال پاسخ برای آنها باشیم. در واقع عرصه‌های خطیر پیش رو همچون انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی و یا انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم در کنار تجربیاتی که همه ما از فتنه ۸۸، اندوخته‌ایم، این طور حکم می‌کند که یافتن پاسخ برای این علامت‌های سؤال و همه رفتارهای سؤال‌برانگیز در مقطع سال ۸۸ ضرورت دارد.

*مردی با قبای شکلاتی
از میان این سه نفر که رفتارهای آنان در سال ۸۸ و قبل از آن در علن و در خفا در حمایت از یک کاندیدا(میرحسین موسوی) ارزیابی می‌شد؛ سیدمحمد خاتمی در منصه آشکارتری حضور داشت.

او که خود در ابتدا کاندیدای چهره‌های معارض نظام بود، در یک بازی سیاسی و پس از به صحنه آمدن برگه رو نشده‌ای به نام «میرحسین موسوی»، از صحنه انتخابات کنار کشید و به حمایت علنی از موسوی پرداخت. او کسی بود که قبل از اعلام نتایج آرای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی در روز جمعه و در حین برگزاری انتخابات طی نامه‌ای که به صورت علنی به موسوی نوشت، پیروزی را به او تبریک گفت. حرکتی که از اجزای مقوّم برای آغاز یک ماجرای هشت ماهه فتنه‌آلود محسوب می‌شد.

هشت ماهی که بزن و در روهای خاتمی در حرکاتی مثل تشویق اغتشاشگران به «مقاومت»،(نکته‌ای که در تیتر یک برخی از روزنامه‌های اصلاح طلب نیز قرار گرفت)، بیانیه‌های خاتمی در راستای بیانیه‌های سران فتنه، طرفداری از اغتشاشگران دستگیر شده و تأکید بر معذرت خواهی نظام از دستگیرشدگان در یاد همه ماند.

از آن روزها بیش از ۲ سال می‌گذرد و اهداف اغتشاشگران و سران آنها حتی به میزان ذره‌ای هم تحقق نیافت. اغتشاشگران تا آنجا که توانستند مقاومت! کردند اما دست ملت آنان را کنار زد. نظام نیز از بر هم زنندگان امنیت مردم و خواص آلت دست دشمن عذرخواهی نکرد و تمام آنها را با حمایت مردم به سزای عمل خود رساند.

سرانجام نیز کار به جایی رسید که همه آ‌نها رسماً و علناً اعلام کردند تمام حرف‌هایشان بهانه بود تا ریشه کشور را بزنند اما نتوانستند!

مشخص نیست اگر شخصیتی مثل خاتمی در یک کشور دیگر چنین اقداماتی انجام می‌داد، با او چه برخوردی می‌شد…؟! اما واقعیت این است که به هر دلیلی، در پیرامون خاتمی اتفاقی رخ نداد و او اکنون در آستانه انتخابات مجلس نهم، آزاد و مشغول فعالیت‌های خویش است.

این در حالی است که برادر خاتمی در جایی با اشاره به انتخابات پیش رو تأکید می‌کند " اصلاح‌طلبان بدون اجازه برادرم هیچ کاری نخواهند کرد " و ابطحی معاون خاتمی در دولت اصلاحات نیز در هنگام بازدید از نمایشگاه مطبوعات با اشاره به مواضع خاتمی درباره انتخابات گفته بود که " خاتمی برای حضور در انتخابات شرط تعیین نکرده است. "
و البته این در حالی بود که اتفاقاً نصّ صحبت‌های خاتمی که از برآیند خبرهای مربوط به صحبت‌های او درباره انتخابات به دست می‌آمد، این بود که او برای فعالیت‌های سیاسی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس نهم شرط گذاشته است.

*یک خاتمی، این همه سؤال…
خاتمی در انتخابات مجلس نهم چه خواهد کرد و آیا آنچه که او در فتنه ۸۸ صورت داد، در انتخابات مجلس نهم نیز تکرار می‌شود…؟!
رفتارشناسی سیدمحمد خاتمی برای پاسخ به این سؤال ضروری است.

او نشان داده است که برای هر گذرگاه سیاسی همواره دو رفتار را از خود بروز خواهد داد. نخست ایفای نقش مؤثر در آن مقطع سیاسی که ممکن است به هر شکلی اعم از موافق یا مخالف بروز یابد و دوم دست برنداشتن از همه عقایدی که شخصیت خاتمی را تشکیل داده است.

خاتمی بر سر راه مشی سیاسی که آن را دنبال می‌کند، شاید راه‌های متفاوتی را انتخاب کند اما هدف و مطامع سیاسی که نشان داده آنها را دوست دارد، هیچگاه توسط خاتمی فراموش نشده‌اند.
او به غرب تمایل زیادی دارد. در مقابل هجمه‌های دشمنان، تسلیم و رضا را بیشتر می‌پسندد و طیف رفتارهای سیاسی‌اش نیز آنقدر گسترده است که هرکس و ناکسی می‌تواند مدعی باشد قبای رفاقت او را بر تن کرده است.

خاتمی برای انتخابات پیش رو به دلیل آنچه که می‌توان آن را فروپاشی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان به دلیل ایفای نقش مؤثر در فتنه نامید، قصد بازی مطرح را ندارد.

در واقع خاتمی دیگر ابزاری برای رقابت سیاسی در اختیار ندارد و این مسئله، این فعال سیاسی اصلاح‌طلب که کارنامه‌ای متمایل به سمت فتنه‌گران دارد را مجبور می‌کند تا به جای اندیشیدن به حضور در انتخابات به ادامه حیات سیاسی خود فکر کند.

خاتمی اخیراً طی مصاحبه‌ای اینطور از فعالیت‌های سیاسی آینده خود خبر می‌دهد که: " سخن از تحریم انتخابات نیست و اصلاح‌طلبان با تحریم موافق نیستند. "

وی می‌افزاید: " من درباره شرکت در انتخابات حرفم را زده‌ام و انتظار هم داشتیم که شرایطی فراهم شود تا اصلاح‌طلبان بتوانند در انتخابات شرکت کنند اما این شرایط فراهم نشد. "

محمد رضایتی، دبیر سیاسی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل نیز در زمینه برنامه‌های آینده خاتمی و آینده سیاسی او در میزگردی سیاسی در خبرگزاری فارس اینطور تحلیل می‌کند که: " اصلاح‌طلبان اگر بخواهند به حیات سیاسی خود ادامه دهند، ناچاراً باید نسبت به عملکرد خود توبه کنند و چنین چیزی پایگاه اجتماعی ساختارشکن مورد نظر آنها را از بین می‌برد، بنابراین برای حل این پارادوکس باید با تقسیم کار، یکسری به بحث‌های ساختارشکنانه بپردازند تا آن پایگاه را نگه دارند و یکسری هرچند با توبه سوری به قدرت برگردند و آن کسی که می‌تواند در این معادله موازنه برقرار کند، شخصی تردیدگرا به نام محمد خاتمی است که این روزها نه حرف‌های ساختارشکنانه می‌زند و نه خیال بازگشت به قدرت دارد. "

* اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی)، مردی که گم شده است
آیت‌الله ‌اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) با نامه بدون سلامی که ۳ روز قبل از برگزاری انتخابات برای مقام معظم رهبری نوشت و در آن خبر از دود! و آتشفشان! داد، خود را به یکی از پررنگ‌ترین چهره‌هایی تبدیل کرد که مردم در جریان بلوای سال ۸۸، آنها را به وضوح دیده و در خاطر سپردند.

البته این نامه اگرچه ابتدای ماجرا بود اما پایان آن نبود. خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ تیرماه و برخی سخنرانی‌های دیگر، منصه‌های بارز دیگری بودند که هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) در آنها به گونه‌ای سخن گفت که نه تنها هیچ رایحه‌ای از رد فتنه و پیگیری مطالبات در کف خیابان‌ها از آنها استشمام نمی‌شد بلکه شواهد و آنچه که هر ذهنی از صحبت‌های پدر فائزه و مهدی هاشمی می‌فهمید، چیزی نبود که همه از هاشمی معروف یار امام(ره) انتظار داشتند.

او در بخشی از خطبه معروف ۲۶ تیر ماه‌ سال ۸۸ خود گفته بود " اواخر دوران تبلیغات ما دچار تردید شدیم، یعنی یک عده‌ افرادی پیدا شدند، تردید کردند. "

او در بخش دیگری از همین خطبه‌ها نیز گفته بود: " لازم نیست در این شرایط، ما افرادی را که به این نامی که الان هست!(فتنه و یا شاید اغتشاش) در زندان داشته باشیم. "

آقای هاشمی همچنین در هنگام به پایان بردن صحبت‌های خود و با علم به ماهیت عده کثیری از کسانیکه که برای استماع صحبت‌های او آمده بودند و در پاسخ به شعار هاشمی هاشمی خدانگهدار تو گفت: " خداوند شما را نگه دارد و به شما توفیق بدهد که محفوظ باشید و همیشه با همین روحیه در صحنه باشید. "

وی ای کاش هاشمی رفسنجانی معروفی که رزمنده‌های سال‌های جنگ می‌شناختندش در این لحظه گفته بود که منظورش از به کار بردن لفظی به نام " صحنه " چیست…؟!

ادامه ماجراهای فتنه ۸۸ اما از هیچیک از سازوکارها و راه‌حل‌هایی که آیت‌الله ‌اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) آنها را در همان خطبه ۲۶ تیرماهش بیان کرده بود، پیروی نکرد.

غبار فتنه فرو خوابید، اغتشاش‌گران ماهیت واقعی خود را افشا کردند و وابستگی سران فتنه به نسخه‌های پیچیده شده توسط استکبار جهانی بر همه آشکار شد. بعدها که غبار فتنه فرو خوابید، همه فهمیدند که ایجاد تردید برای شبهه در انتخابات نقشه دشمن بوده است و خواصی که در این دام پهن شده، گرفتار آمدند یا از بصیرت نافذ برخوردار نبودند و یا اینکه همگرایی با سران فتنه راه آنها را از کنار انقلاب به سمتی دیگر تغییر داده بود.

آیت‌الله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) پس از حوادثسال ۸۸، ترجیح داد در سکوت به سر ببرد و جز چند دیدار با خانواده‌های زندانیان فتنه اقدام خاص دیگری انجام نداد.

در پاسخ به این سؤال که دیالوگ‌های هاشمی برای مقاطع حساس پیش رو چیست و موضوع او در چه جایگاهی قرار خواهد گرفت، باید دانست که انتظار سکوت همیشگی از جانب کسی که همواره مایل است در وقایع سیاست داخلی کشور نقش مبرّزی را ایفا کند، انتظاری نزدیک به منطق نیست.

سعداله زارعی کارشناس مسائل استراتژیک در همین زمینه و در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس می‌گوید: " باید اذعان کرد نامه‌ای که آقای هاشمی سه روز قبل از ۲۲ خرداد به مقام معظم رهبری نوشت، اولین استارت حرکت آشوب و اغتشاش را زد و پس از آن هم دیدیم که وی فرزندانش را به میدان فرستاد و حتی در خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ تیرماه نیز عملاً از این جریان حمایت کرد و حتی با وجود آنکه بهانه بودن حرف‌های فتنه‌گران هویدا شده بود اما از آنها حمایت کرد. "

او در مورد نحوه شطرنج بازی هاشمی برای مقاطع حساس پیش رو نیز اینچنین می‌گوید: " آنها(اشاره به خاتمی، هاشمی و سیدحسن خمینی) مترصد فرصت‌هایی هستند تا نظام یا مردم به آنها روی بیاورند و این در حالی است که این یک خیال نادرست است. نظام دیگر به این افراد روی نخواهد آورد و نسبت به آنها احساس نیاز نخواهد کرد کما اینکه مردم نیز به عقب باز نخواهند گشت. "

این کارشناس مسائل استراتژیک تأکید می‌کند: ‌ " همچنین بسیار بعید است که این افراد بازگردند زیرا رسوخی که انحراف در خانه آنها دارد، اجازه اصلاح را به آنها نمی‌دهد. "

*از بیت امام(ره) تا سرزمین شکلات و قباهای سرخ رنگ
سیدحسن خمینی در فضای سیاسی ایران آنگونه عمل کرده است که امروز روز همه او را اصلاح‌طلب می‌دانند.

نوه پسری امام خمینی(ره) اگرچه همواره ترجیح داده است با اخذ مواضع دو پهلو اما نزدیک به اصلاح‌طلبان کمتر در فضای سیاست داخلی کشور نقش قابل نقد شدن بازی کند اما ماجرای فتنه ۸۸، سبب شد تا سیدحسن خمینی نیز از پرده بیرون بیاید و نشست و برخاست‌های او با سران فتنه و یا انتقادهای او از مستند " شاخص " که توسط صدا و سیما در برهه‌ای حساس پخش شد و بافته‌های فتنه‌گران را تاراند؛ نگاه مردم و خواص دلسوز کشور را به او دستخوش برخی تغییرات کرد.

اما نکته در آن است که فرقی که سیدحسن خمینی با هاشمی و خاتمی دارد، این است که سیدحسن جوان‌تر از دو نفر قبل است.
مسئله‌ای که تحلیلگران سیاسی را در زمینه فعالیت‌های سیدحسن و برنامه‌ریزی‌های آینده او حساس می‌سازد.

او برای گذرگاه‌های آینده نظام و مردم چه افکاری در سر دارد؟
پاسخ به این سؤال دچار یک نقطه عطف مهم است. نقطه عطفی به نام عملکرد و مواضع سیدحسن خمینی در انتخابات دولت دهم و فتنه سال ۸۸.

در حقیقت، این نقطه عطف از دو سال قبل تا همیشه، سمت و سویی را از کارها و تفکرات سیدحسن خمینی مشخص کرد که به نظر می‌رسد او دیگر هیچگاه نخواهد توانست با هیچ پروپاگاندایی آنها را پنهان کند.

در واقع این آشکارسازی که در سال ۸۸ از رفتارهای سیدحسن خمینی رخ داد تا همیشه تحلیل‌ها درباره نحوه چینش پازل حرکات سیاسی او را ساده خواهد کرد.

سعدالله زارعی در مورد این شخصیت سیاسی می‌گوید: " آقای سیدحسن خمینی(در سال ۸۸) عملاً تمام مراکزی که در اختیارش بود ‌را در خدمت فتنه قرار داد و در واقع از این ظرفیت‌ها به نفع فتنه استفاده شد. یا مثلاً در آن مقطع هنگامیکه صدا و سیما در یک اقدام منطقی و هوشمندانه اقدام به بازخوانی مواضع و سخنان امام راحل در مستند " شاخص " کرد، شاهد اعتراض آقای سیدحسن خمینی به این مسئله بودیم در حالیکه چیزی که پخش شد، متن کامل کلام امام راحل و بدون تقطیع بود. "

این کارشناس مسائل استراتژیک در مورد روند تعاملات سیدحسن خمینی با بزنگاه‌های حساس نظام و مردم نیز پیش‌بینی شبیه آنچه که در مورد هاشمی بیان کرد را دارد و تأکید می‌کند که سیدحسن خمینی نیز همانند هاشمی و خاتمی دیگر هیچگاه جایگاه قبلی خود را در نزد مردم به دست نخواهد آورد.

او در عین حال از این نکته نیز سخن میراند که راه بازگشت به نظام و آغوش مردم همواره باز است و هرکسی میتواند با براعت از اشتباهات خود به این بازگشت امیدوار باشد.