علی یونسی مشاور و دستیار روحانی اظهار داشت: نهضت آزادی یا ملیگراها در اینکه نباید تروریستها باشند، با مذهبیها هم عقیده بودند، اما میگفتند که نحوه برخورد نباید طوری باشد که هزینه اضافی بر کشور بار شود. اما بخشهایی از مذهبیها که در قدرت بودند، به شدت به جبهه ملی و نهضت آزادی شک داشتند و معتقد بودند که این دو جریان سیاسی، با تروریستها یا همان مجاهدین خلق، یکی هستید.
وی میافزاید: آنان یعنی نهضت آزادی هم اشتباه بزرگی کردند، که بعد از تسخیر لانه جاسوسی از قدرت قهر کردند، در حالی که باید با این اقدام که با اقبال مردمی مواجه شده بود، همراهی میکردند. مذهبیها هم تصور میکردند با تسویه آنان، مشکل حل میشود. اما اشتباه میکردند. چون استراتژی حذف و تحمل نکردن همیشه بیشتر از فایده، هزینه داشته است. با اتخاذ استراتژی حذف صددرصدی مخالفان خود، حتی مخالفان غیرمسلح، تصور این بود که مشکل حل شده است، در حالی که حذف جریانهای سیاسی با مشی مبارزه مدنی، نه ممکن است و نه به مصلحت. ما باید میگفتیم، تنها منطق، انتخابات است و بگذاریم مردم در انتخابات تصمیم بگیرند که چه کسی در قدرت باشد و چه کسی نباشد. براین اساس، رد صلاحیت اشتباه است، باید بگذاریم مردم با انتخاب خود، رد صلاحیت کنند. اشکالی ندارد که چند کمونیست هم یا مخالفان ما هم در مجلس باشند، زیرا اساسا مجلس جای چنین مخالفتها و تفاوتها است.
یونسی همچنین گفته است اصلاحطلبانی که حرف مردم را میزنند، به غیرانقلابی و غیراسلامی بودن متهم میشوند، اما کسانی که در سال 56، 57 و حتی 58 اصلا با انقلاب ارتباطی نداشتهاند و غیرانقلابی بودهاند، امروز نماد انقلاب شدهاند.
برخی نهادها با رد صلاحیتهای خود، مانع حضور نمایندگان مردم در مجلس و سایر بخشهای قدرت میشوند، در حالی که باید بگذاریم رد صلاحیت یا انتخاب و عدم انتخاب، از سوی مردم انقلابی، دینی، و متدین و معتقد به مصلحت کشور صورت بگیرد. بگذارند مردم رأی بدهند.
دلیل رویکرد فعلی در رد صلاحیتها اشتباه است. باید بپذیریم که مردم ما مذهبی هستند و همیشه هم مذهبی میمانند و حتی در مقابل غیرمذهبیهای سالم، همیشه مذهبیهای صالح را ترجیح میدهند. بنابراین، مردم خودشان بهترین انتخابکننده و بهترین رد صلاحیتکننده هستند و باید بگذاریم این انتخابها و ردصلاحیتها، در انتخابات و با رأی خود مردم صورت بگیرد. اما شورای نگهبان در هر انتخاباتی، خلاف این مسیر را انتخاب میکند. این اشتباه در خبرگان هم اتفاق میافتد.
سخنان علی یونسی از جهات متعدد محل خدشه و اشکال است. او در حالی از متهم شدن مدعیان اصلاحطلبی به غیرانقلابی بودن شاکی است که همین چند روز پیش مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور در دولت اصلاحات صراحتا اعلام کرد «اکثریت اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایتفقیه ندارند». حتی یک مدعی اصلاحطلبی نیز به این سخنان اعتراض نکرد؛ حالا هم دیر نشده، آقای یونسی لااقل به شکل لفظی میتواند اعتراض کند!
ثانیا یونسی در حالی مدعی انقلابیگری اصلاحطلبان است که از قهر نهضت آزادی ابراز ناخرسندی میکند. او ابتدائاً مرتکب تحریف میشود؛ چه اینکه انتشار اسناد لانه جاسوسی، جایی برای ماندن نهضتیها در دولت منتسب به انقلاب باقی نمیگذاشت. از طرف دیگر حضرت امام فرمود اگر اینها سرکار میماندند سیلی به اسلام و انقلاب میزدند که اسلام و انقلاب تا قرنها سربلند نمیکرد. امام همچنین سازمان تروریستی منافقین را فرزندان معنوی بازرگان معرفی کرد. و با این اوصاف عجیب است که مدعیان اصلاحطلبی هم ژست انقلابیگری بگیرند و همسنگ گروهک آمریکایی نهضت آزادی را به سینه بزنند.
ثالثا برخلاف منطق وارونه یونسی، هیچ نظام سیاسی، به معارض خود امکان حضور در مناصب سیاسی را - چه در بلوک شرق و چه در بلوک غرب - نمیدهد. اعتقاد و التزام به قانون اساسی شرط حضور در انتخابات هر کشور و نظام سیاسی است.
رابعا با ادعای ولنگارانه یونسی، هیچ نظارتی نباید در حوزه مهندسی و پزشکی و اصناف مختلف دیگر وجود نداشته باشد؛ چرا که مردم خودشان میتوانند انتخاب کنند! برخلاف این ادعا، همه جا دنیا مکانیسمهای نظارتی مختلف و چندلایه، پیش از انتخابات تعبیر شده است.