تصور کنید صبح آقای رئیسجمهور از خواب برمیخیزد و در کنار میز صبحانه یا میز کار، قریب سی و اندی روزنامه پایتخت را میبیند که برای مطالعه ایشان قرار دادهاند اما هر کدام را که برمیدارد، هیچ تصویر و خبر مستقلی از خود در صفحات اول روزنامهها نمیبیند! آخر ایشان روز قبل در ملاقات مهمی سفیر فرانسه را به حضور پذیرفتهاند و انتظار واکنش روزنامهها به این رخداد مهم را میکشند اما روزنامهها یا هیچ واکنشی به سفر لودریان و ملاقات با روحانی نداشتهاند و یا تصمیم گرفتهاند از تصاویر دیدار لودریان با شمخانی و ظریف استفاده کنند که این یکی برای رئیسجمهور از آن اولی احتمالاً ناراحتکنندهتر است. لطفاً نگویید برای رئیسجمهور روزنامهها و واکنش آنها مهم نیست و این روزنامهها هستند که خود را از وجود ایشان محروم کردهاند و ضرر میکنند! اگر این طور است آن روزنامهها کنار میز صبحانه رئیسجمهور چکار میکنند؟! و چرا رئیسجمهور گاهی از روزنامهها گله میکند؟! و چرا مرقوم میفرمایند که برخی روزنامهها از کجا پول میگیرند و به کجا میزنند؟!
این بیتوجهی به رئیسجمهور احتمالاً برای خود روزنامهنگاران حرفهای هم آزاردهنده است. اجازه بدهید ابتدا با فرض اینکه بیتوجهی روزنامهها به رئیسجمهور دلیل خاص دیگری ندارد، از نگاه حرفه روزنامهنگاری به آن نگاه کنیم. از میان ارزشهای هفتگانه خبری، سخنان و ملاقاتهای رئیسجمهور دست کم واجد چهار ارزش مهم خبری است. ارزش دربرگیری (Impact) و ارزش شهرت(Fame) به خاطر جایگاه حقوقی رئیسجمهور، ارزش« کشمکش، برخورد و تضاد»(Conflict) به خاطر ملاقات رئیسجمهور با وزیر یک کشور متخاصم که با تهدید وارد کشور شده است و نیز ارزش مجاورت (Proximity) که درباره اخبار رئیسجمهور معنی خاص خود را میدهد، اما احتمالاً دو ارزش خبری دیگر که در سخنان ریاست جمهور ایران رو به خاموشی است، مانع توجه رسانهها به شخص آقای روحانی شده است. ارزش تازگی (Timelyness) و ارزش «استثنا، شگفتی و غیر عادی بودن»(Oddity).
رئیسجمهور ما نه در حوزه اقتصاد برای مردم حرف تازهای دارد و نه در حوزه سیاست خارجی. مردم میدانند که او احتمالاً همان حرفهای همیشگی را درباره برجام با طرف فرانسوی در میان میگذارد و حتی اندکی نرمتر و یواشتر! با آنکه وزیر خارجه او آقای ظریف دست کم چند روزی است گزاره جدیدی خلق کرده است: «وارد بازی راضی کردن مجدد امریکا نمیشویم.»
ارزش استثنا و شگفتی نیز در سخنان رئیسجمهوری باید با عباراتی که پسوند «ترین» دارند، مشاهده شود که نمیشود! «مهمترین سخنان رئیسجمهور درباره برجام/ تازهترین ایده رئیسجمهور مقابل اروپاییان/ صریحترین واکنش رئیسجمهور علیه ناقضان برجام». میبینیم که این دو ارزش خبری در سخنان رئیسجمهور یافت نمیشود و البته روزنامه نگاران نیز دنبال حرف تازه و حرف شگفتی آورند.
ممکن است مشاوران مطبوعاتی و سیاسی رئیسجمهور، تفسیر دیگری از ماجرا به او ارائه دهند، مثلاً واقعه ممنوعالتصویری روحانی در روزنامههایی مثل «اعتماد» را به برآورده نشدن انتظارات یک جریان از روحانی برای رفتن تمام و کمال در جامه یک اپوزیسیون سختکوش ربط دهند. کم توجهی روزنامههای سازندگی و همشهری را هم با غش و ضعفهای اخیر جهانگیری به عنوان یک عضو کارگزاران مرتبط کنند. آفتاب را با ناراحتی عمومی اصلاحطلبان و سهمی که از عارف برای ریاست جمهوری روحانی غصب شد، ارزیابی کنند. مردمسالاری را به باورهای کواکبیان و روزنامه آرمان را به ناراحتی شخصی خانواده هاشمی از روحانی مربوط کنند. برای شرق و ابتکار هم که به عکس تنهای لودریان اکتفا کردند، دلایل دیگری بتراشند و در آخر هم به جناب رئیسجمهور بگویند ناراحت نباش! همه این روزنامهها روی هم 20 هزار تیراژ هم ندارند با 80 درصد مرجوعی! برای روزنامههای منتقد نیز بهانهای بیاورند که اینها کمعقلند، چون از شما انتقاد میکنند و نباید از آنها انتظار داشت و به عنوان تیر آخر روزنامهها را از برنامه صبحانه رئیسجمهور حذف کنند.
اما این چاره کار نیست. به نظر میرسد جایگاه ریاست جمهور میتواند به صفحات اول روزنامهها بازگردد و چاره آن سخن گفتن از مردم و همدرد شدن با آنان است. باید مردم احساس کنند حرف رئیسجمهور از عمق عقیده او بر میآید و حرف او سند است و دشمن را از دوست تشخیص میدهد. سخنان رئیسجمهور باید دربرگیرنده دغدغههای همه مردم باشد. مردم این روزها پای مبارزه با فساد و نابرابری ایستادهاند و میخواهند رئیسجمهورشان را هم در مجاورت خود ببینند. جایگاه رئیسجمهور جایگاه یک ملت است و نباید به جایگاه یک شخص تقلیل یابد. این راه چاره است. آقای رئیسجمهور لطفاً به صفحات اول روزنامهها بازگرد!
غلامرضا صادقیان