افسانه‌های به تاریخ پیوسته

در پی لفاظی های «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس امنیتی مونیخ مبنی بر اینکه «ما درصورتی‌که لازم باشد، نه‌فقط علیه نائبان ایران بلکه علیه خود ایران اقدام خواهیم کرد»، «بن کاسبیت»، تحلیلگر کهنه‌کار اسرائیلی به نقل از منابع سیاسی بلندپایه تل‌آویو اعلام کرد که کابینه این رژیم، با عملیات نظامی علیه ایران حتی درصورتی‌که اهداف اسرائیلی مورد اصابت قرار گیرند، موافقت نخواهد کرد. 
وی در تشریح علت اجماع مقامات عالی‌رتبه صهیونیستی در خصوص بازی نکردن با آتش، به حادثه چندی پیش سقوط اف -16 اسرائیلی در سوریه که موجب تغییر قواعد بازی شده و احتمال کشته و زخمی‌شدن ده‌ها هزار نفر براثر پاسخ ایران و حزب‌الله اشاره‌کرده و می‌گوید: «مسئولان ارشد تل‌آویو اعتراف کرده‌اند که جبهه داخلی این رژیم آماده مقابله با هزاران موشک نیست.» دراین‌ارتباط، ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.
1. اصولاً حساب تحلیلگران و مفسرین سیاسی از حساب مسئولین تصمیم گیر جداست، چراکه آن‌ها معمولاً بر اساس داده‌ها و دانسته‌ها، نتایجی را استخراج می‌کنند. ازاین‌رو، اظهارنظر این تحلیلگر باسابقه صهیونیستی را می‌توان از دو منظر موردنقد و واکاوی قرار داد. 

اولین گزینه این است که «بن کاسبیت»، بااطلاع از توطئه‌های آینده اسرائیل، در حال ارسال سیگنال غلط و آدرس اشتباه به ایران، رزمندگان مقاومت فلسطین و لبنان و ارتش سوریه است تا خیال جبهه مقاومت را راحت کند که ارتش اسرائیل تا مدت‌ها قصد حمله نداشته و حتی در برابر تصمیمات جنگ‌طلبانه بلندپایه‌ترین مقامات صهیونیستی نیز می‌ایستد.

احتمال بعدی آنکه، رژیم صهیونیستی طبق بر آورده‌هایی که از استعدادهای نظامی، تسلیحاتی و ارزیابی‌های پیرامونی، قوت گیری و سرعت یافتن تحولات منطقه به نفع محور مقاومت داشته است، نه خود دست به حمله علیه ایران خواهد زد و نه قادر خواهد بود که نظر مثبت آمریکا را برای همراهی جلب کند.

موضوع قابل‌توجه در این میان که می‌توان آن را با احتمال اول مرتبط دانست، تلاش صهیونیست‌ها برای ارتقاء توان نظامی خود و جلب حمایت دیگر کشورهاست.

برگزاری مانورهای گسترده، پرهزینه و مکرر رژیم صهیونیستی در منطقه «الجلیل» واقع در شمال فلسطین اشغالی به‌منظور سنجش آمادگی نیروهای هوایی و زمینی و به بوته آزمون درآوردن سلاح‌های مدرن، وقوع تحولاتی همچون سرمایه‌گذاری سنگین آمریکا در بُعد قدرت نظامی اسرائیل، وام‌های بلاعوض واشنگتن به تل‌آویو، رایزنی‌های مکرر نتانیاهو با روس‌ها که تعداد سفرهای نتانیاهو را در خلال یک سال و نیم گذشته به 7 بار رسانده و تلاش وی برای جلب نظر مساعد مسکو در راستای سیاست‌های اسرائیل، اظهارات نامتعارف سفیر روسیه در تل‌آویو در خصوص پشتیبانی از رژیم صهیونیستی در صورت حمله به این رژیم و ... بخشی از این تلاش‌ها به شمار می‌آیند. 

این در حالی است که تجاوز ترکیه به مردم مظلوم شهر عفرین در شمال سوریه، حملات مکرر آمریکایی‌ها به «دیرالزور» و قتل‌عام مردم در این مناطق، فعال شدن مجدد مثلث مرزی «التنف» در مرزهای عراق، سوریه و اردن، افزایش تحرکات چشمگیر آمریکایی‌ها و بازتولید داعش در این منطقه و تهاجم تروریست‌ها از غوطه شرقی به پایتخت سوریه، همه و همه تحولاتی قابل‌تأمل برای فهم حقیقی اوضاع به شمار می‌آیند.

گرچه محور مقاومت و ارتش سوریه، پیروزی‌های شتابانی را به‌خصوص در ادلب و غوطه شرقی به دست آورده و تروریست‌ها را نه‌تنها متوقف کرده، بلکه به پیشروی در این مناطق حساس موفق شده‌اند، اما باید مراقب بود که گزارش‌های تحلیلی صهیونیست‌ها در خصوص عدم موافقت کابینه اسرائیل برای حمله به ایران یا بازوهای مقاومت، حکم «پروژه اغفال» از واقعیت‌های جاری را نداشته باشد. ازاین‌رو، شرایطی که در غرب آسیا رخ‌داده، باید همچون قطعات یک پازل در کنار هم چیده شوند تا شمایی دقیق از تحولات به دست آید.

2. اگر احتمال دوم، یعنی صحت برداشت‌های تحلیلگر برجسته صهیونیست‌ها مورد تأیید باشد، باید دید که در یک محاسبه سرانگشتی، شاخصه‌های تفوق و برتری جمهوری اسلامی به نسبت رژیم جعلی اسرائیل چیست و چرا صهیونیست‌ها از حمله به ایران اسلامی وحشت دارند. 
عمده‌ترین محور برتری تهران نسبت به تل‌آویو که قدرت بازدارندگی بسیار زیادی را ایجاد کرده، موشک‌های بالستیک نقطهزن و تجهیزات پیشرفته پدافندی قوای مسلح ایران اسلامی است. همچنین، فناوری‌های فوق مدرن پهپادی ایران که قادر به انجام عملیات‌های دوربرد پایشی و تهاجمی هستند، به دغدغه اصلی دشمن صهیونیستی تبدیل‌شده و شاید یکی از دلایلی که نتانیاهو در کنفرانس مونیخ از میان همه تسلیحات قدرتمند ایران، به قدرت پهپادی کشورمان اشاره کرد، همین امر باشد.
این در حالی است که قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی منحصراً در دو سلاح استراتژیک خلاصه‌شده که اولین آن‌ها، تانک «مرکاوا» است؛ تانکی که عصاره برترین تکنولوژی نظامی زمینی و هدیه کادوپیچ اروپا و آمریکا بود و افسانه‌هایی از شکست‌ناپذیری این تانک تا سال 2006 روایت شد اما در خلال جنگ 33 روزه، اسطوره آن فروریخت و تصاویر انهدام آن توسط موشک‌های حزب‌الله به همه دنیا مخابره شد.

جنگنده اف-16 که به‌عنوان نماد قدرت هوایی اسرائیل تبلیغ و گفته می‌شد که با بهینه‌سازی‌هایی مانند رادار گریزی، امکان ساقط کردن آن عملاً غیرممکن است، دومین فاکتور برتری پوشالی صهیونیست‌ها محسوب می‌شد که با ساقط شدنش توسط موشک‌های سوریه، هیمنه آن نیز از بین رفت و افسانه اف – 16 نیز به تاریخ پیوست.  

توانمندی‌های برجسته ایران اسلامی در حوزه «اراده» و «اداره» جنگ را هم باید به فهرست فاکتورهای برتری ایران نسبت به صهیونیست‌ها اضافه کنیم.

اراده نبرد، یعنی برخورداری از روحیه جان‌فشانی، ایثارگری، شهادت‌طلبی و هجوم بردن به قلب دشمن و قطعاً در هر نبردی، رزمندگان اسلام را در مقابل جان‌سخت‌ترین دشمن‌ها پیروز میدان خواهد کرد.

این روحیه مثال‌زدنی را مقایسه کنید با روحیه متلاشی‌شده سربازان رژیم صهیونیستی در مقابل یک گروه چریکی مثل حزب‌الله لبنان که در جریان جنگ 33 روزه به کلینیک‌های روانی ارجاع داده می‌شدند.

در حال حاضر نیز هر زمان که مسئولان کشورمان یا فرماندهان مقاومت فلسطین و لبنان، از پاسخ پشیمان کننده به هر نوع حماقت صهیونیست‌ها سخن به میان می‌آورند، شاهدیم که موجی از نگرانی‌ها در میان مقامات نظامی و غیرنظامی اسرائیل شکل می‌گیرد و درنهایت نیز به انتشار گزارش‌ها و تحلیل‌ها در خصوص ضرورت پرهیز از هرگونه تنش و احصاء نقاط آسیب‌پذیر سرزمین‌های اشغالی منجر می‌شود. 

به‌این‌ترتیب، صهیونیست‌ها در بخش «اداره» جنگ نیز حرفی برای گفتن ندارند و اگر آغازکننده جنگ باشند، به دلیل اینکه ایران اسلامی و محور مقاومت از جغرافیای وسیع و آمادگی نظامی بالایی برخوردار است، قطعاً پایان دهنده آن نخواهند بود و با شکستی خفت‌بار از میدان نبرد خارج خواهند شد. 

سیدهادی سید افقهی