حجت الاسلام علی شیرازی گفت و گویی در رابطه با قدرت نظامی ایران و مقایسه آن با قبل از پیروزی انقلاب داشته است او در این مصاحبه اشاره ای به تلاش های آمریکایی ها برای ترور سردار قاسم سلیمانی می کند.
آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای از مصاحبه وی با تسنیم است:
شرایط قبل از انقلاب در منطقه از نظر حضور آمریکایی ها و سایر شرایط در غرب آسیا چگونه بود؟
برگردم به سال 1357 دقیقاً چند روز قبل از فرار شاه. در 26 دی ماه چند روز قبل از اینکه شاه از کشور برود، ارتشبد فردوست پیش شاه میرود و میگوید خبردار شدم شما میخواهید از ایران بروید، رفتن شما یعنی فروپاشی ارتش و فروپاشی ارتش یعنی نابودی نظام شاهنشاهی لذا شما نروید. شاه میگوید من تصمیمگیرنده نیستم قبل از اینکه تو بیایی سفیر آمریکا در ایران پیش من بود و روز و زمان و ساعت رفتن و مکان فرود را برای من ترسیم کرد و من تصمیمگیرنده نیستم.
حالا ما باید این نقش را در جمهوری اسلامی مرور کنیم. امروز آیا آمریکاییها جرات دارند در کشور ما وارد شوند و برای ما تصمیم بگیرند؟ امروز جوان 10، 12 ساله ما هم نسبت به آمریکا بصیرت دارد. این نتیجه انقلاب است که آمد و مردم ایران را نسبت به دشمن آگاه کرد و قدرت پوشالی آمریکا را برملا ساخت. امام فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، این حرف امروز به کرسی نشسته است.
همین مردمی که از گرانی مینالند و انتقاد دارند همه اینها در روز قدس و 22 بهمن میآیند و هر سال با شکوه تر از سال گذشته راهپیمایی میکنند. امسال هم اینگونه بود، این عظمتی است که انقلاب اسلامی به وجود آورده و ایران را در جهان عزیز کرده است. امروز مردم ما میبینند که جمهوری اسلامی به آنها عزت بخشیده است. امروز نام ایران در جهان آوازه دارد اکنون نگاه مردم عراق به ملت ایران چگونه است؟ خصلتهای زیبا را دشمن هم تحسین میکند. شما ببینید، نگاه آقای عطاالله مهاجرانی به انقلاب و خود رهبری چگونه است؟ در قضایای شلوغیهای اخیر آقای مهاجرانی دفاع کرد.
ما قبل از انقلاب کشوری بودیم که بدون اجازه آمریکا آب نمیخوردیم و شاه ایران هم بدون اجازه آمریکا تصمیم نمیگرفت اما، امروز آمریکاییها میگویند تنها قدرتی که مانع قدرت گرفتن آمریکا در دنیا است جمهوری اسلامی است. آمریکاییها وقتی میخواهند در خلیج فارس وارد شوند وحشت دارند، فرقی هم ندارد نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس حضور پیدا کند یا نیروی دریایی ارتش در آنجا باشد.
امروز اهل تسنن دنیا هم الگوی خودشان را جمهوری اسلامی میدانند و حتی بعضیها اعلام کردند که رهبر ما مقام معظم رهبری است.حداقل آنها رهبر سیاسی خود را مقام معظم رهبری میدانند.
برخی میگویند ما قبل از انقلاب هم از لحاظ امنیت مشکل خاصی نداشتیم چون جزو ارتشهای قدرتمند دنیا بودیم و حتی عراق را هم تهدید میکردیم عربستان را هم تهدید میکردیم و اگر این روند پیدا میکرد و انقلاب هم به وقوع نمیپیوست افزایش ضریب امنیتی ادامه پیدا میکرد. ولی در مقابل، این نگاه مطرح میشود که این امنیت عاریهای از آمریکا بود و آنها هر موقع اراده میکردند این امنیت را از ما میگرفتند و اگر به ما مستشار و تجهیزات نمیدادند این امنیت از ما گرفته میشد. نظر شما در این باره چیست؟
ما از نظر علمی امروز طبق اعلام دنیا، رشد کردهایم. اگر ما امروز ادعا کردیم از سال 57 تا امروز رشد علمی روز افزون داشتهایم، بیهوده نیست. اگر ما با همین سرعت جلو برویم در 20 سال آینده رشد علمی ما خیلی بیشتر خواهد بود. این یک ادعا نیست اینکه مقام معظم رهبری میفرمایند آینده از امروز روشنتر است، برای این است که ما 40 سال است هر چه جلو آمدیم کلیت را نگاه کردیم و ما از پایین کوه حرکت را شروع کرده و به سمت قله آن در حال حرکت هستیم. یک عده میگویند شما در این مسیر که میرفتید دو روز هم سرما خوردید پایتان هم درد گرفته است.
امروز ما ارتش قوی و آقای خودمان هستیم. ما اکنون روی پای خودمان ایستادهایم و خودمان تصمیم میگیریم حال اگر آمریکا برای ما تصمیم بگیرد او میگوید درِ مساجد را هم ببندید. اساس بندگی ما و اعتقادات ما زیر سوال میرود.
حال اگر آمریکا آنجا حاکم بود وضع مردم عراق چگونه بود آمریکاییها اجازه میدادند دموکراسی در عراق باشد؟ الان آیا در جمهوری اسلامی انتخابات آزاد هست یا خیر؟ همانهایی که از داخل و خارج کشور بازی میکنند جوسازی میکنند همه میدانند که در دنیا انتخاباتی مثل ایران وجود ندارد.
امام فرمودند من از اول با بنی صدر مخالف بودم. آیا ایشان رهبر ایران بودند یا نبودند؟ آیا قدرت داشتند یا خیر؟ در سال 59 که امام قدرت داشت کسی رئیس جمهور شد که دقیقاً با انقلاب بد بود با امام هم بد بود و امام هم با او مخالف بودند اما امام نتیجه انتخابات را پذیرفت.
در خیلی از کشورها انتخابات صوری برگزار میکنند اما میبینند نتیجه دیگری دارد به آب و آتش میزنند و نتیجه را تغییر میدهند. همین آمریکاییها به اسم انتخابات در بسیاری از کشورها انقلاب رنگی را پیاده کردند.
مردم دارند میبینند آزادی در انتخابات را و وقتی عزت خودشان رشد علمی و عزت کشور و تضعیف قدرتها و دشمنان را می بینند، ممکن است اشکالاتی هم در کنار اینها باشد مردم سبک سنگین میکنند، میگویند ما 99 تا حسن داریم و در کنار آن چند اشکال هم داریم که بعضی از این اشکالات به خودمان برمیگردد.
اگر ما چشممان را باز کنیم و یک نماینده مجلس خوب انتخاب کنیم کلی از مشکلات حل میشود. گاهی اوقات توجه نمیکنیم و کسی را در پستی قرار میدهیم و اشکالاتی درست میکنیم البته وقتی میگوییم دموکراسی، باید این مباحث را هم بپذیریم. کلیت نظام را وقتی نگاه میکنیم میبینیم از نظر علمی و صنعتی دانشگاه وضعیت خوبی داریم ما در زمان طاغوت چند دانشگاه داشتیم الان چند دانشگاه داریم؟ شهرستانها دانشگاه نداشتند در استانها هم دانشگاه نبود و تنها برخی از استانها دانشگاه داشت.
شما آمار دیپلمهای دوران طاغوت را بیاورید طرف خجالت میکشد بگوید من دیپلم دارم الان ببینید آمار دکترهای ما چقدر است و آن را با دوران طاغوت مقایسه کنید ما در دوران طاغوت پزشک عمومی از هند میآوردیم حالا پزشک هم می توانیم صادر کنیم اینها تفاوتهای دیروز با امروز است. میزان سواد ملت ما با دوران طاغوت قابل مقایسه نیست.
در بحث صدور انقلاب برخی شبهه میکنند که صدور انقلاب، کشورهای منطقه مثل دربرخی کورهای اسلامی خاص مثل عراق سوریه است و در سایر کشورها اتفاقی نیافتاده است. آیا منظور ما از صدور انقلاب همین کشورهای منطقه است؟
اینکه ما توقع داشته باشیم همه جا مثل ایران باشد توقع بی جایی است، اما وقتی نگاه میکنیم به عنوان مثال یک عدهای در ترکیه همان گونه فکر میکنند که ما فکر میکنیم همان نگاه را به امریکا دارند و همان دشمنی را با اسرائیل دارند که ما داریم.
قطعاً با این وضعی که امروز در عربستان وجود دارد یک عدهای مسلمان علیه آمریکا هستند و این اثرات انقلاب اسلامی است یک زمانی جرأت نمیکردند بروز بدهند و از آمریکا میترسیدند اما امروز این طرح در جهان ریخته شده است. عدهای در همان عربستان دست بردار نیستند و این روحیه ایستادگی از انقلاب است.
مصریها به ما میگفتند ما دیدیم شما در سال 88 تمام دنیا علیه انقلاب شما بسیج شد که انقلاب را از بین برود اما نتوانستند ما از این درس گرفتیم و جریان بیداری اسلامی را شکل دادیم. اینکه یک عده از بزرگان بد عمل کردند و سرنوشت به اینجا کشید بحث دیگری است، اما علت بیداری اسلامی در مصر درس گرفتن مردم مصر از انقلاب است.
یکی از علتهای موفقیتهای انقلاب اسلامی این است که ما فرماندههانی داریم که مقامات آمریکایی رسماً اسم آنها را میآورند و بحث ترور آنها را مطرح میکنند. یکی از نمونههای آن سردار سلیمانی است. به عنوان مثال مقامات آمریکایی به سردار سلیمانی نامه مینویسند و ایشان حتی نامه را باز نمیکنند. اگر از این نامهها مثالهای دیگری دارید لطفاً بیان کنید.
هر کجا دشمن، دشمنیاش را شدیدتر کرد بدانیم کارمان درست است. شدیدترین دشمنیها امروز با نظام جمهوری اسلامی است. گاهی اوقات یک فرد درست دشمنی میکند و گاهی اوقات پلیدترین افراد دشمنی میکنند اینجا معلوم میشود جمهوری اسلامی یک قدرت است که آمریکایی چانه میزنند این قدرت را تضعیف کنند.
شدیدترین دشمنیها با شخصیت امام است چون او حرکت را آفرید و این نشانه حُسن امام است و در امتداد این، دشمنی با مقام معظم رهبری، سردار سلیمانی و فرماندهان سپاه است، این حُسن است. این نشانه قدرت است. این نشانه ضعف آمریکاییها و ترس آنها از انقلاب است. ما کاری به جزئیات نداریم کلی بحث میکنیم همه کسانی که عامل تضعیف قدرت زورگویان در دنیا هستند از طرف زورگویان مورد تهدید قرار میگیرند و سردار سلیمانی هم همینطور است.
دشمن میبیند آن کسی که نیروها را بسیج کرد تا در مقابل داعش بایستد، جمهوری اسلامی و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی بود. بنابراین با ما دشمنی میکنند و او را تهدید به ترور میکنند.
آیا نمونههای بوده است که برای ترور سردار سلیمانی اقدام کرده باشند؟
آمریکاییها اگر میتوانستند سردار سلیمانی را ترور کنند وسط جنگ سوریه و عراق این کار را میکردند که جمهوری اسلامی نتواند به اهدافش برسد اما نتوانستند. اما بدانند این حرکت، حرکتی است که اگر امام هم نباشد، استمرار دارد و سردار سلیمانی هم نباشد، استمرار دارد هرچند آنها نمیتوانند به اهدافشان برسند. اما بدانند این طور نیست که با ترور کردن یک شخص مسیر از بین برود. به عنوان مثال شهید مطهری را ترور کردند آیا جمهوری اسلامی شکست خورد؟
این شخصیتهای بزرگ اگر ترور نمیشدند، پیشرفت جمهوری اسلامی سریع تر بود. ما میگوییم هر شهیدی که خونش روی زمین ریخته میشود در کنار او صدها رزمنده دیگر به وجود میآید. بزرگان نظامی ایران را در دوران جنگ کشتند و امروز حشد الشعبی، فاطمیون و زینبیون به وجود آمدند
با سعودیها قرار نیست برای یمن مذاکراتی انجام بشود؟
آمریکاییها مردی نیستند که پای قولشان بایستند، بن سلمان هم مردی نیست که پای قولش بایستد.
آل سلمان و آل سعود قابل اطمینان نیستند با کسی که قابل اطمینان نیست و قصد دشمنی و خنجر زدن از پشت سر را دارد، پای هیچ میز مذاکرهای نمینشینیم.