جنایت این اوباش انزجار عمومی را برانگیخته است و فعالان سیاسی و رسانهای و کاربران فضای مجازی خواستار برخورد جدی و عبرتآمیز با عوامل این حوادث شدهاند.
عدم برائتجویی رسمی سران فرقه دراویش گنابادی از حوادث مذکور نیز سببساز سؤالات فراوانی شده است.
سؤالاتی که در عاشورای سال ۸۸ نیز به آنها پاسخ داده نشد.
*در عاشورای سال ۸۸ نیز جمعی از اوباش به خیابانها آمدند و در ادامه اغتشاشاتی که با ادعای تقلّب در انتخابات ریاستجمهوری توسط اصلاحطلبان طراحی شده بود؛ تظاهراتی بزرگ را شکل دادند.
تظاهراتی که طی آن در حالیکه مردم تهران عزادار سیدالشهدا(س) بودند اما اغتشاشگران در مقابل آنها کف و سوت زدند و عکس امام راحل را نیز پاره کردند.
این اقدام که خشم عمومی را برانگیخت؛ سببساز «یومالله ۹ دی» شد و مردم تهران و سراسر ایران در مخالفت با فتنه و اغتشاش به صحنه آمدند و بساط فتنه را برچیدند.
اکنون نیز دریافتی کلی که از واکنشهای فعالان سیاسی و مراجع اجتماعی نسبت بهحوادث خیابان پاسداران و اغتشاشات اوباش و دراویش گنابادی ترسیم شده؛ نشان میدهد که احتمال تکرار نوستالژی عاشورای سال ۸۸ وجود دارد و مردم هرگز و بیش از این قائل به تحمل اغتشاش و مماشات با اوباش و دراویش و دختران خیابان انقلاب و ریاستارت و غیره نیستند.
مردم ایران حتی بر اساس نظرسنجیهای خارجی نیز پشتیبان نظام اسلامی هستند و از طرفی امنیت خود را با هیچ چیزی سودا نمیکنند.
اینکه واکنش مردم نسبت به این رخدادهای سوء چه باشد؛ امریست که دشمنان ایران اسلامی و محافل شورش در ایران باید آنرا بر اساس رخداد مهم «۹ دی» آنالیز کنند.
اما در این میان مسئولان امر نیز بایستی با توجه به مختصات یومالله ۹ دی، در دوراهی مماشات با برهمزنندگان نظم عمومی زندگی مردم و همراه شدن با سیل مطالبات مردم در زمینه برخورد با اغتشاشگران؛ یکی را انتخاب کنند.
عدم برائتجویی رسمی و اقناعی سران فرقه دراویش گنابادی از رخدادهای خیابان پاسداران تهران، برای افکار عمومی یادآور عدم توبه رسمی فتنهگران محصور و منزوی از فتنه و رخدادهای سال ۸۸ است. تقرّب این دو رفتار به هم مؤید تأملات بسیاری است.