حمایت از منافقین ناکارآمدی دولت را درمان نمی‌کند

مردم انقلابی ایران در تماشایی‌ترین حضور حماسی، ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی را جشن گرفتند. دشمنان انقلاب که 40 سال است چهار چشمی حضور مردم را از زمین و آسمان رصد می‌کنند، به خوبی دیدند خیابان‌ها و حتی کوچه‌های شهرها و روستاها مملو از جمعیت برای تکریم و تعظیم اسلام، انقلاب، امام (ره) و رهبری بود. 
بر سر راه اتحاد و همگرایی ملت در همه لایه‌های قومی، مذهبی، نژادی، ملی و... هیچ مانع و رادعی نیست. ملت ایران یکپارچه عزم آن دارند که شکوه و عظمت و عزت ایران را حفظ کنند و در برابر دشمنان اسلام بایستند.
اینکه عده‌ای از واژه مقدس «اصلاحات» یک راهبرد برای مقابله با نظام، اسلام و انقلاب بسازند و در دو نبرد نرم آمریکا علیه انقلاب به عنوان سرباز پیاده نظام عمل کنند و تا مرز محاربه به پیش بروند، از شگفتی‌های روزگار انقلابی ماست!
کسانی که اصلاحات را نه برای اصلاح امور مردم بلکه بهانه‌ای برای قرار گرفتن در برابر انقلاب و نظام قرار دهند، در حقیقت به نوعی بازتولید نفاق روی ‌آورده‌اند‌ و پشت سر منافقین و ضد انقلاب حرکت خواهند کرد.
جماعتی که در فتنه 78 و 88 نقش داشتند، حالا شیپور گفت‌وگوی ملی را به صدا درآورده‌اند بی‌‌آنکه بگویند گفت‌وگو، در مورد چه و برای چی؟ یکی از همین جماعت نیست بلند شود و صادقانه به اهل همین فراخوان بگوید اگر ما اهل گفت‌وگو هستیم چرا در دو فتنه 78 و 88 تا سرحد محاربه با نظام پیش رفتیم و باب هر گفت‌وگویی را در سطح ملی در چارچوب قانون اساسی بستیم؟ یکی نیست از همین جماعت اهل گفت‌وگوی فعلی و اهل محاربه قبلی به این سؤال پاسخ دهد؛ وقتی شما در شورش علیه جمهوریت و اسلامیت نظام فریاد می‌زنید؛ - «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، چه مبحثی دیگر باقی می‌ماند که در‌باره چند و چون آن گفت‌وگو، آن هم در سطح ملی صورت گیرد؟
متأسفانه بخشی از سخنان رئیس جمهور در مراسم راهپیمایی 22 بهمن نشان داد وی فهم درستی از گفت‌وگوی ملی ندارد. او شناخت درستی از منافقین جدید که از قطار انقلاب در فتنه 88 پیاده شدند، ندارد. پیاده «شدن» آنها را پیاده «کردن» از سوی انقلابیون ترجمه می‌کند! او عربده کشی و اعلام جنگ آنان با جمهوریت و اسلامیت نظام را توسط نامحرمان و تجدیدنظرطلبان، نادیده می گیرد. این کژاندیشی در درک مصالح و امنیت ملی تا کنون هزینه‌های زیادی در مدیریت سیاسی داخلی و سیاست خارجی و نیز اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر روی دست مردم و نظام نهاده است. رئیس جمهور به جای پاسخگویی به افکار عمومی در مورد عدم اجرای 80 درصد بودجه‌ای که خودش لایحه آن را به مجلس داده، مطالبی می‌گوید که مسموع نیست. رئیس جمهور در حالی که اساساً اصل 54 و 55 قانون اساسی را انکار می‌کند و جایگاه دیوان محاسبات را در قانون اساسی نادیده می‌گیرد، سخن از پاسداشت اصل 59 قانون اساسی(همه‌پرسی)، که در حیطه وظایف قوه مقننه می باشد، به میان می‌‌آورد.
بارِ سوگند ریاست جمهوری در پاسداری از نظام و انقلاب و اسلام بر دوش آقای روحانی سنگینی می‌کند. او با این دست فرمان، آن هم در تماشایی‌ترین و حماسی‌ترین حضور مردم در جشن‌های 40 سالگی انقلاب نشان دادکه بیراهه می رود. اصل 59 قانون اساسی دردی از ناکارآمدی او در پاسخ به مطالبات حقیقی مردم دوا نمی‌کند.