حسین سلاحورزی در یادداشتی نوشت: دکتر حسن روحانی به تلویزیون آمد و رو در روی یک مجری نسبتاً باسابقه تلویزیونی نشست و به پرسشهایش جواب داد. میلیونها شهروند ایرانی با شور و شوق به این گفتوگو گوش دادند.
یک نظرسنجی نهچندان پرشمار و ژرف از کسانی که فعال اقتصادی به حساب میآیند درباره این نشست رئیسجمهوری انجام دادم و متأسفانه همانطور که میشد حدس زد سخنان رئیس دولت رضایت چندانی ایجاد نکرده است.
البته انتساب مصاحبهگر رفتار رسمی، محافظهکارانه و بهنوعی بسیار آسانگیر داشت و رئیس دولت نیز با استفاده از تجربه 37 سال حضور در صحنه سیاست نیز از آسانگیری پرسشگر بیشترین بهره را برد و با طولانی کردن پاسخهای اولیه در این مصاحبه بهگونهای رفتار کرد که زمان از دست برود.
پاسخهای کلیشهای از سوی رئیسجمهوری بهویژه درباره مهمترین رخداد ارزی ایران در هفتههای تازه سپریشده، رونق این بازار را نیز کساد کرد و به نظر میرسد دوباره که ایشان به تلویزیون بیاید بینندگان کمتری پای تلویزیون بنشینند.
برای روشن شدن این روایت غصه آور به پاسخ ایشان خوب توجه کنید که درباره نرخ ارز افسارگسیخته حرف دقیقی نزد.
ایشان با ساده کردن مسئله دردسرساز نوسان پردامنه در نرخ ارز تنها به این بسنده میکند که دولت موظف است ارز کشور را تامین کند. این البته نادرست نیست اما هرگز بیم مردم درباره تحولات ارز را جواب نمیدهد.
جدای از اینکه جناب رئیسجمهور چگونه به این نتیجه رسید که مصارف ارزی ایران 75 میلیارد دلار است، هرگز به احتمال کاهش نرخ تبدیل دلار به ریال نیز اشاره نکرد.
به نظر میرسد آسانگیری مصاحبهگر که میتوانست درباره نرخ ارز و تحولات آن بپرسد، کار رئیسجمهوری را سهل و ساده کرد.
کاش مصاحبهگرانی جسور با رئیسجمهوری صحبت میکردند. کاش رئیسجمهوری به چالش کشیده میشد و از او میپرسید که آیا دلار به 5 هزارتومان نزدیک میشود یا نه؟ کاش در این گفتوگو بهجای یک مصاحبهکننده، دستکم 4 روزنامهنگار جسورتر که در اقتصاد، در سیاست، در فرهنگ و در امور اجتماعی تخصص داشتند با روحانی به طور واقعیتر گفتوگو میکردند. مصاحبهگر آسانگیر و رئیس زیرک، گفتوگویی کردند که به افسوس شهروندان منتهی شد.