رأی دادن! حالا دارن فحش میدن!

 "دانشجویان شریف ما در دانشگاه تهران"، خوب این وضع غریب را به شعر و شعار کشیدند که: "به روحانی رأی دادن! حالا دارن فحش میدن!"؛ بعد از پنج ماه دارن فحش میدن! مطلع شدیم که برخی از عناصر ستاد انتخاباتی "آقای روحانی" هم در میان فحاشان بوده‌اند، و اکنون بعد از پنج ماه از استقرار دولت جدید فحش میدن! این چه نخبگان سیاسی هستند که توصیه سیاسی آن‌ها پنج ماه هم تاریخ انقضاء ندارد؟ واقعاً خوب درس خواندند، "دانشجویان شریف ما در دانشگاه تهران" که این شعار پر شعور را ساختند ... "به روحانی رأی دادن! حالا دارن فحش میدن!".

"پروردگارا"! چقدر دشوار است، حس فرتوتی در دولتی که می‌توانست توانمند باشد و از بس پیر و بی‌تحرک است، "حتی در جابه‌جایی یک میز در اتاق کارش دچار بحران می‌شود". آخر این چه وزیر مسکن و شهرسازی برای این کشور است که رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی هم بوده، و نه در بخش مسکن موفق بوده (به قول رئیس جمهور)، و نه در بخش راه آهن (به اعتراف خودش)، و نه در بخش "دروغ ممنوع" وقتی که گفت: اصلاً خودش طراح مسکن مهر بوده، و بعداً گفت: "مسکن مهر مزخرف است"؟! و حالا هم مسکن مهر "قوطی" است! ... "قوطی"! این پدیده منحصر به فرد، همان رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی است که جنبش دروغین "دروغ ممنوع" را به راه انداخته بود، حالا، خودش مرتکب و مبتکر چند تا از عریض و طویل‌ترین دروغ‌های تاریخ این کشور است. پروردگارا! چقدر دشوار است، حس فرتوتی در دولتی که می‌توانست توانمند باشد و از بس پیر و بی‌تحرک است... ههیییییییییی...
"پروردگارا"! دشوار است ملاحظه این صحنه سهمگین که تصویری ناکارآمد از "حکومت اسلامی"، همان میراث شهیدان، به نمایش در می‌آید. ساعت دو بعد از ظهر روز چهارشنبه، چهار بهمن 1396، خبری تکان دهنده بر خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت که: "نماینده مردم پاوه در مجلس گفت متأسفانه مردم کرمانشاه در شرایط سختی به سر می‌برند، و شب گذشته یک نفر بر اثر سرمازدگی جان خود را از دست داد"؛ و چه کسی در این کشور شک دارد که اگر به جای "آقای جهانگیری"، "آقای قالیباف"، بر اریکه معاون اولی ریاست جمهوری تکیه زده بود، محال بود چنین اتفاقی بیفتد، در حالی که سردار حسین یکتا، ناجی حاشیه‌های فقیرنشین مشهد، اولین نیروی عملیاتی کشور در صبح روز بعد از زلزله کرمانشاه بود که در محل حادثه مستقر شد و کمک‌رسانی را آغاز کرد؟
"ملت شریف ایران"؛ حس ما دقیقاً این است: منافقین و چند صفتانی که بارها نشان داده‌اند که "انقلابی نیستند"، و در شادمان نمودن آمریکا و اسرائیل ید طولایی دارند، و هر چه زینت در کابینه‌شان داشتند، از مهاجرانی و کدیور و افشاری گرفته تا سروش و گنجی و مزروعی از انگلستان و اسرائیل و آمریکا سر در آورده‌اند، درست چند ماه قبل، مردم را به سمت گزینه ناکارآمد سوق دادند، و حالا خودشان، از ناکارآمدی گزینه "تَــکرار شده" خودشان، چماقی می‌سازند برای تمسخر انقلاب و میراث شهیدان وطن. امروز، دل مجاهدان انقلابی از بند بازی بند بازان اصلاح‌طلب و امید سوزی "امید"ی‌ها، خون است.
"ملت شریف ایران"؛ ما اهالی نقادی سیاست، خوب می‌دانیم که آن‌ها وقتی "تَــکرار می‌کردند"، خوب می‌دانستند که گزینه اصولگرا می‌توانست و می‌تواند کشور را بسیار بهتر و کارآمدتر اداره کند و می‌تواند این کشور را از کوره راه عبور دهد. و گواه آن این که، مردم تهران، طی سال‌های سال، در کلانشهر تهران و اقمار، که شامل یک سوم جمعیت کشور است، اصلاً و ابداً حس نکردند که در یک ملک تحریم‌زده زندگی می‌کنند؛ و حالا، در حالی که رکورد داران ناکارآمدی، سکان این شهر را تنها چند ماهی است به دست گرفته‌اند، بوی الرحمن از گوشه گوشه شهر به مشام می‌رسد. همان طور که پیش‌بینی می‌شد، تهران هم مانند زمستان یورت آزادشهر، با سرعت باور نکردنی رو به خرابی می‌رود تا صدای این مردم هم مانند مردم آزادشهر درآید شاید اغتشاشی به دست آید و از این پشم کلاهی برای اصلاح‌طلبان فراهم آید که جز شلوغ‌کاری و اقدام منفی چیز چندانی در آستین نداشته و ندارند. همان طور که "آقای حداد عادل" فرمودند: "برخی‌ به دنبال نارضایتی مردم و جنگ با انقلاب هستند"؛ و دانشجویان دما در دانشگاه تهران هم خوب این وضع را به شعر و شعار کشیدند که: "به روحانی رأی دادن! حالا دارن فحش میدن!".
"ملت شریف ایران"؛ فردای انتخابات، برای ما واضح بود که دولت آقای روحانی همچنان ناکارآمدتر و ناکارآمدتر ادامه خواهد داد، و کشور، سال‌های بسیار سختی را پیش رو دارد؛ ولی آن‌چه از ناکارایی دولت، این روزها دشوارتر شده است، این حس عمیق نفاق است در مصادیق شعار "به روحانی رأی دادن! حالا دارن فحش میدن!".
حال چه باید کرد؟ "ملت شریف ایران"؛ "تِــکرار می‌کنیم" که طرح‌های عملیاتی برای اداره مناسب و مرفه کشور وجود دارند؛ مطابق آخرین 
World Fact Book سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده، ایران در زمره بیست اقتصاد بزرگ جهان، به لحاظ ذخایر ارزی و طلا، با 134000000000 دلار، دوشادوش بریتانیا و یک رتبه بالاتر از ایالات متحده، در مقام نوزدهم جهان قرار دارد؛ پنج سال است که "آقای روحانی" مدعی هستند که خزانه این "شیر غران" خالی است؛ خزانه خالی است، اما سبد کالا با گوشت برزیلی و برنج هندی در میان اغلب نفوس کشور، البته با بدترین مدیریت ممکن توزیع می‌شود؟! و یارانه نقدی به تعدادی بیش از شمار نفوس کشور، هر ماه و با بدترین مدیریت ممکن که تنها توجیه انتخاباتی دارد توزیع می‌گردد. خزانه خالی است؟ چگونه خزانه خالی است، در حالی که بودجه نهاد ریاست جمهوری دولت پیشین با آن همه سفر استانی و تراکم فعالیت‌ها و تحرک و خدمت، در سال 1391، 375 میلیارد تومان بوده، و در سال 1392 در نخستین سال این دولت و در همان زمان که "آقای روحانی" بیش از هر زمان از قحط‌سال "خزانه خالی" سخن می‌گفتند، ناگهان به 441 میلیارد افزایش یافت، و امروز به 553 میلیارد تومان برای سال 1396 رسیده، و به 561 میلیارد تومان برای سال مالی آینده بالغ خواهد شد، با این که دولت هر روز کم تحرک‌تر می‌شود و انتظار احیای سفرهای استانی از دولت بیهوده است؟ (منبع: پایگاه تحلیلی فکت‌نامه و گزارش خبرگزاری دانشجو).
"ملت شریف ایران"؛ طرح‌های عملیاتی برای اداره مناسب و مرفه کشور وجود دارند؛ برای انضباط در بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی، برای تنظیم سیاست کارآمد و جامع در زمینه توان تکنولوژیک روزآمد، برای اشتغال و کارآفرینی و بازنشستگی و تأمین اجتماعی، برای مدیریت بحران‌ها، برای ارتقاء حساس سلامت فارغ از ریخت و پاش خانمان‌برانداز، برای تأمین امنیت کشور در شرایط دشوار، و برای تنظیم صلح‌آمیز و مقتدرانه روابط بین الملل. کلید نکته در همه این سیاست‌ها، شناسایی مستمر و لاینقطع "ظرفیت"های کشور و به هم رساندن آن‌ها و بازگشت سیاست به میان "مردم همیشه در صحنه"، و در نتیجه، ایجاد یک "سیاست زنده و انقلابی" است. اصل، آن است که دولت از مردم و در میان مردم و آشنا به آلام و دردهای آن‌ها باشد. "آقای روحانی" در پاسخ به "آقای رشیدپور" فرمودند که در جریان بازدید از کرمانشاه به میان مردم رفته‌اند، و قول دادند تصاویر این به میان مردم رفتن منتشر شود. ولی وقتی ایرنا تصویری را در این ارتباط منتشر کرد، به رغم تصاویر بازدید مقام معظم رهبری، دیدیم که رئیس جمهور در میان حلقه انبوه نیروهای امنیتی و انتظامی از اتومبیل خود پیاده شده‌اند و حتی با کفش هم به چادرهای زلزله‌زدگان سری نزده‌اند. تصاویر دیدار "میزان انقلاب"، مقام معظم رهبری نشان می‌دهند، که رئیس جمهور به قدر کافی با مردم نبوده‌اند؛ یا بر فراز اتومبیل یا در میان چهل نیروی امنیتی؛ تصویر ایرنا، آن چیزی نیست که از سیاستمدار کشور انقلابی ایران انتظار می‌رود. سیاستمدار انقلابی، باید در میان مردم شکل بگیرد، "ظرفیت"های آن‌ها را بشناسد، و این "ظرفیت"ها را به هم برساند. به اتکاء شناخت این "ظرفیت"هاست که تدابیر جامعی برای اداره کشور نزد نیروهای مردمی انقلاب وجود دارد.

دکتر حامد حاجی‌حیدری