خشت برجام کج نهاده شد و به همین دلیل ضمن اینکه به رفع همه تحریمها منتهی نمیشود، تحریمهای تعلیق شده نیز قابلیت بازگشت با هر بهانهای را دارند.
وطن امروز در یادداشتی نوشت: با اینکه رئیسجمهور با وعده رفع همه تحریمها توانست اقبال مردم را به سمت خویش بکشاند و بارها بعد از ریاستجمهوری نیز با صدای رسا برجام را موجب لغو همه تحریمها دانست اما طرف مقابل، به هیچوجه این خواسته را فراهم نکرد و این نکته با کمال ظرافت در متن برجام تعبیه شد:
(بخشی از مقدمه برجام)
«این برجام موجب لغو جامع همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هستهای ایران و نیز شامل گامهایی برای ایجاد دسترسی در حوزههای تجارت، فناوری، مالی و انرژی خواهد شد.»
و اینگونه در مقدمه برجام خیال ایران از عدم رفع تحریمهای غیرهستهای راحت شد اما آیا این به معنای رفع شدن همه تحریمهای هستهای است؟
پاسخ روشن است.
(بند 24 برجام):
«اتحادیه اروپایی، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه و نیز ایالات متحده فهرست کامل و جامعی از تحریمها یا اقدامات محدودیتساز مرتبط با هستهای را مشخص میکنند و آنها را منطبق با پیوست 5 لغو خواهند کرد.»
طرف مقابل حتی حاضر به رفع همه تحریمهای هستهای نیز نمیشود و اتفاقی به مراتب بدتر رقم میخورد. طرف مقابل قضیه را برای همیشه تمام میکند و صراحتا اعلام میکند منظورش از تحریمهای هستهای، همانهایی است که در این برجام مشخص کرده. این بدان معناست که طرف مقابل روی تحریمهایی که مایل است رفع کند نام «مرتبط با هستهای» گذاشته و آنها را که بخش اندکی از تحریمهای ایران محسوب میشوند به اسم «تحریمهای جامع مرتبط با هستهای» جا زده است.
کل تحریمهایی که آمریکا در برجام متعهد شده اجرایشان را متوقف کند، تنها بخشهای اندکی از تحریمهای آمریکا (چه قوانین کنگره و چه دستورات اجرایی رئیسجمهور) را شامل میشود. مراجعه به لیست موارد یادشده نشان میدهد بخشهای بسیار زیادی از قوانین تحریمی آمریکا، اصلا در این لیست وجود ندارد. بر همین مبنا، کل امتیاز داده شده به ایران در حوزه تحریمهای این توافق، از طرف مقامات آمریکایی به معنای حفظ کامل ساختار تحریمهای آمریکا و تنها ارائه یک تخفیف تحریمی به ایران بیان شده است.
در ادامه صفحات اول (که مقدمه برجام محسوب میشود) آمده است:
«گروه 1+5 و ایران بر عهده میگیرند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام خودداری کنند. گروه 1+5 از تحمیل الزامات مقرراتی و آییننامهای تبعیضآمیز، به جایگزینی تحریمها و اقدامات محدودیتسازی که مشمول این برجام میشوند، خودداری خواهند ورزید. این برجام بر پایه اجرای برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) که در تاریخ 3 آذرماه 1392 در ژنو مورد توافق قرار گرفت، استوار میشود.»
این بندها برای ایران امیدوارکننده است و خبر از عدم بازگشت همان اندک تحریمهای رفعشده میدهد اما در بندهای اجرایی برجام، تکلیف چگونگی رفع تحریمها کاملا مشخص میشود.
در بندهای بعدی به وضوح ساختار ضعیف برجام خودش را نشان میدهد. ساختاری که تحریمهای رفع شده را به مسئلهای به نام «SDN list» گره میزند. در این لیست نام 178 فرد و نهاد ایرانی آمده که افراد و نهادهای سایر کشورها در صورت ارتباط مالی بیواسطه یا باواسطه با آنها از سوی آمریکا دچار تحریم میشوند. دقیقا همان کاری که آمریکا بعد از توافق ژنو با برخی بانکهای خارجی انجام داد و به اصطلاح گربه را دم حجله برای سایر کشورها کشت.
لیست تحریمی آمریکا یا همان SDN که شامل 178 فرد و نهاد ایرانی از جمله سازمان صداوسیما و وزارت دفاع کشور است، خط قرمزی است که همان اندک تحریمهای رفع شده نیز در صورت نزدیک شدن خلاصشدهها به آن، دوباره برخواهد گشت.
این بدان معناست که تحریمها ساختاری هوشمند پیدا کرده که هر روز دامنه خود را افزایش میدهد.
همچنین مطابق تأکید برجام قوانین تحریمی دیگر به قوت خود باقی است و رفع تحریمهای ذکر شده اثری در اجرای سایر قوانین تحریمی ندارد. در بهترین حالت، طرف مقابل متعهد شده تحریمهای اندکی را متوقف کند اما تضمینی برای رفع قوانین تحریمی دیگر (بخش اعظم تحریمهای آمریکا) نداده است.
این بدان معنی است که اگر آمریکا تحریمی را با عنوانی جز هستهای وضع کند، نقض برجامی صورت نگرفته است! حال با چنین برجام امضاشدهای میتوان بهتر درباره کنشهای ایالات متحده و عکسالعمل دولت ایران قضاوت کرد.