آقای روحانی فقط نظر طرفداران اقتصاد آزاد را می‌شنود

حمید برادران شرکا  در پاسخ به این سئوال که «به نظر می‌رسد که بین صاحب‌نظران اقتصادی و تیم اقتصادی دولت، همگرایی و رابطه‌ای برای تبادل نظرات به‌صورت مستمر وجود نداشته باشد؛ آیا اینگونه است؟» اظهار داشت: اینکه آقای رئیس‌جمهور، فقط نظرات یک طیف را می‌گیرد، یک ایراد است؛ ممکن است طیف مقابل نظرات بهتری داشته باشند. به هر حال تا نظر طیف مقابل را نشنوند که نمی‌شود غیابا قضاوت کرد. بخشی از دوستان اقتصاددان از این رویکرد ناراحت هستند. دوستانی که الان به آقای رئیس‌جمهور مشاوره می‌دهند عمدتا طرفدار اقتصاد آزاد هستند. باید تأکید کنم که هیچ اقتصاددانی پیدا نمی‌شود که مخالف آزادی اقتصادی باشد اما نکته اینجاست که آیا می‌شود به فرد مریض همان غذایی را داد که آدم سالم مصرف می‌کند؟
خیر. آقای رئیس‌جمهور شورای مشاوران اقتصادی دارند اما آیا این شورا از طیف اقتصاددانان مقابل، یک نفر را دعوت کرده تا حرف او را بشنوند؟ ایراد اینجاست که گفته‌اند این تیم اقتصادی، بهترین افراد کشور هستند. این حرف، غیرواقعی‌است؛ بهتر بود می‌گفتند این تیم بهترین تیمی بود که می‌توانست برای همکاری با من انتخاب شود.
«فکر نمی‌کنید آقای روحانی و تیم اقتصادی ایشان با آگاهی از تجربه دولت اصلاحات و مقاومت‌ها در برابر اصلاحات اقتصادی، به این نتیجه رسیده‌ باشند که باید پارادایم اصلاح مسیر اقتصاد را تغییر دهند و با یک ریل‌گذاری جدید مبتنی بر آزادی اقتصادی و اصلاح قیمت‌ها، موانع را بردارند اما با گروه‌های ذی‌نفع به گفته شما رانت‌جو و طرفدار عدم‌شفافیت درگیر نشوند؟»
برادران شرکا در پاسخ سؤال فوق گفت: اشتباه دولت فعلی اینجاست که مقداری جلوتر از زمان حرکت می‌کند. ما حتما نیازمند اصلاحات ساختاری و نهادی هستیم و اگر دنبال پیشرفت اقتصاد هستیم ابتدا باید این اصلاحات انجام شود. البته این اصلاحات به‌سادگی قابل اجرا نیست و مشکلاتی را برای جامعه ایجاد خواهد کرد اما مثل یک عمل جراحی‌است. پس از تحمل سختی‌های ناشی از جراحی، انسان سلامتی‌اش را به دست می‌آورد. مادام که ساختارهای اقتصاد، اصلاح نشده و نهادهای لازم شکل نگرفته باشد، هرگونه آزادسازی اقتصادی اثر معکوس به‌دنبال خواهد داشت. اگر تجربه اقتصادی کشورهای موفق در آزادسازی اقتصادی را بنگرید، درخواهید یافت که آنها ابتدا به اصلاحات ساختاری و نهادسازی پرداخته‌اند اما ما به سمت آخرین مرحله از اصلاحات اقتصادی یعنی آزادسازی بدون نهادسازی و اصلاحات ساختاری رفته‌ایم. وقتی کشورهای غربی را مثال می‌زنیم دوستان ایراد می‌گیرند که ساختار آنها با کشور ما فرق می‌کند؛ حالا به کشورهایی بنگرید که در طول تاریخ، ساختاری مشابه ایران داشته‌اند! ببینیم ترکیه چه مسیری را انتخاب کرد! ماهاتیر محمد چگونه اقتصاد فقیر مالزی را در یک برنامه بیست‌ساله به اقتصاد پیشرفته سوق داد! کره‌جنوبی به‌عنوان یک کشور فقیر در دهه 1960میلادی، چطور در جمع کشورهای پیشرفته دنیا قرار گرفت؟ اندونزی، سنگاپور، ایرلند، فنلاند و ژاپن را در نظر بگیرید که سختی اصلاحات ساختاری را تحمل کردند؛ آن هم بدون درآمدهای نفتی!  قرار نیست که خودمان همه‌‌چیز را دوباره اختراع کنیم؛ دست‌کم می‌توانیم مسیر این کشورها و برنامه‌های آنها را برای خودمان بومی‌سازی کنیم.
وی درباره تصمیم دولت بر افزایش 50 درصدی قیمت بنزین گفت: باید آثار این اصلاحات و مقاومت‌ها را رصد کرد. چرا در 5سال گذشته قیمت بنزین را ثابت نگه‌داشتیم و الان می‌خواهیم آن را 50درصد افزایش دهیم؟ بهتر نبود سالی 10درصد اصلاح قیمت صورت می‌گرفت تا جامعه خودش را به‌تدریج و پیوسته تطبیق دهد؟ وقتی 5سال قیمت‌ها را ثابت نگه داشته‌اند، دولت از بخشی از درآمدهایش محروم شده است.