آشوبهای چند روزه اخیر که فتنه 96 نامیده شد و احتیاط حکم میکند آن را کاملا پایانیافته تلقی نکنیم؛ هرچند کوتاه بود اما درسهای مهمی داشت که باید فراگرفته شود.
نخستین درس این فتنه، توجه دوباره به این هشدار امیرالمومنین(ع) در انتهای نامه 62 به اهالی مصر است که فرمود «و انّ اخا الحَربِ الاَرِق و من نامَ لَم ینَم عنه» یعنی: مرد جنگجو همیشه هوشیار است و هر کس از دشمن آسوده بخوابد، دشمن نسبت به او نخواهد خفت.
دشمن مترصد فرصت است برای ضربه زدن. او میگردد منفذ و رخنهای پیدا کند تا ضربه خود را وارد کند لذا معنای واقعی هوشیاری در برابر دشمن، از بین بردن زمینهها و منافذی است که میتواند مورد بهرهبرداری دشمن قرار گیرد.
گرچه ماهیت این آشوبها ضد انقلابی و با طراحی دشمن بود اما این رخنه در شرایط فعلی، مطالبات درست و واقعی مردم از دولتمردان خودشان است که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط خود مردم هم انتخاب میشوند.
مطالبه حل مشکلات اقتصادی و معیشتی و مبارزه با فساد؛ دو مطالبه مهم مردم است که بارها از سوی رهبری هم نه فقط مورد تاکید قرار گرفته بلکه در باره هریک پیگیریها و اقداماتی نیز صورت پذیرفته است.
همه دستگاهها و بویژه قوه مجریه باید اهتمام بیشتری بورزند و برای پر کردن این منفذ تلاش موثر و عاجل انجام دهند.
تغییر رویکرد دولت شامل، قطع امید از بیگانگان و اتکا به توانمندیهای داخل، انس با مردم، پرهیز از حاشیه سازی و توجه به اولویت ها، تلاش در جهت تقویت همبستگی ملی و تصمیمگیری بر اساس مصالح واقعی کشور و مردم، میتواند نوید بخش گشایشهای مهم در جهت مطالبات ملت باشد.
درس دوم، به زمان این فتنه برمیگردد و گویای این واقعیت است که هرگاه نظام اسلامی در عرصه مهمی به دستاورد و افتخاری نایل آمده است همان زمان باید منتظر توطئهای از سوی دشمن باشد.
پیشرفت نظام اسلامی در هر عرصهای، گامی است به سمت تقویت این الگوی جدید در نگاه مردم جهان و بخصوص مسلمانان و این همان چیزی است که دشمن را به هراس میاندازد. لذا هر گاه نشانههای مهمی از این پیشرفت نمایان شود، با توطئهای سعی در خنثیسازی آن میکند.
از باب نمونه، فتنه 88 پس از انتخابات باشکوه ریاست جمهوری با آن مشارکت شگفتآور که بعد مردمسالاری نظام اسلامی را به رخ میکشید و فتنه 96، پس از فتوحات حیرتانگیز منطقهای که اقتدار نظام اسلامی و شکست دشمنانش را نمایان ساخت، طراحی و اجرا شد که البته فائق آمدن بر آنها خود جلوه دیگری از کارآمدی نظام را به تصویر کشید.
سومین درس، واقعی بودن دشمن و شناخت او و جبهه اوست. هرگاه فتنهای شکل میگیرد بلافاصله دستهای دشمن و در راس آنها آمریکا آشکار و جبهه پرتعداد و یکدست دشمنان در کنار هم و پشت سر فتنهانگیزان داخلی ابراز وجود میکند. در این فتنه نیز همچون فتنههای گذشته از آمریکا تا رژیم صهیونیستی و از برخی حکام نگون بخت منطقه تا ایرانیان فراری از کشور و از سلطنت طلبها تا منافقین را دست در دست هم دیدیم.
درس چهارم این فتنه، نقش همبستگی و یکپارچگی ملی در خنثی کردن فتنههاست.
در فتنه 88 این همبستگی وجود نداشت و متأسفانه برخی از کسانی که باید به مقابله با فتنه برمیخاستند، با همراهی یا حداقل سکوت نابجایشان، فتنهانگیزان را یاری کردند لذا ایران عزیز، ماهها شاهد آشوب و اغتشاش بود. اما اینبار هم مسئولان کشور و هم جریانهای سیاسی مختلف، این آشوبها را محکوم کردند و این مساله خود عاملی برای عصبانیت بیشتر دشمن شد. (البته دوباره فرصتطلبیهایی از سوی جریان فتنه 88 آغاز شده است!)
بیاعتبار بودن منابع رسانهای دشمن، پنجمین درس فتنهاخیر بود. رسانههایی که بهصورت مستمر، رسانههای داخل کشور را متهم به دروغگویی میکردند، خود وقیحانهترین و بزرگترین دروغها را این روزها به خورد مخاطبانشان دادند.
این رسانهها که ذکر نامشان هم ملالآور است با کشتهسازی، انتشار عکسها و ویدئوهای تقلبی، انتشار اخبار از تجمعات جعلی و بزرگنمایی اجتماعات، مخاطبان خود را تحریک به اغتشاش و آشوب میکردند. رسانههای جبهه دشمن، جمعیت حداکثر20 تا 30 هزار نفری آشوبگران سراسر کشور را از جمعیت حدود 80 میلیونی که در کمتراز 5 درصد مجموع حدود 1400 شهر کشور دست به تخریب و جنایت زده بودند، آنچنان بزرگنمایی کردند که گویا میلیونها ایرانی در سراسر کشور قیام کردهاند!
و درس ششم و آخرین درسی که در این مجال میخواهم به آن اشاره کنم، نقش مردم مومن و انقلابی کشورمان در مقابله با تهدیدات دشمن است. در یک بزنگاه دیگر، دوباره مشاهده کردیم تکیهگاه اصلی انقلاب و نظام پس از خداوند، مردم هستند؛ همانها که امام، ولینعمتشان خواند و رهبری حکیم هم گفت: من به تکتک این ملت اعتماد دارم.
جایگاه این مردم و قدر این تکیهگاه را بیشتر بدانیم.
مهدی فضائلی