نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد که جمعه شب به درخواست آمریکا و درباره آشوب های هفته گذشته در برخی ازشهرهای ایران برگزار شد، نه آن طور که برخی منابع خبری نوشته اند «بدون نتیجه» بلکه با یک نتیجه قابل تامل پایان یافت؛ در حقیقت این نشست یک برنده و یک بازنده داشت. بازنده بلامنازع این نشست ایالات متحده بود، جایی که به جز کشورهای «پرو» و «انگلیس» که در حمایت از مواضع آمریکا در این جلسه شورای امنیت سخنرانی کردند و خواستار ورود این شورا به اعتراضات در ایران شدند و دو کشور «هلند» و «کویت» که موضعی نگرفتند، 10 کشور دیگر شامل فرانسه، لهستان، بولیوی، ساحل عاج، سوئد، گینه، اتیوپی، قزاقستان، چین و روسیه در مخالفت با خواست آمریکا برای ورود شورای امنیت به این موضوع سخن گفتند تا به این ترتیب انزوای آمریکا در یک موضوع مرتبط با ایران بار دیگر در صحن علنی شورای امنیت سازمان ملل تکرار شود. طی هشت ماه اخیر دست کم در سه پرونده ضد ایرانی دیگر شامل «آزمایش های موشکی ایران»، «موشک شلیک شده توسط انصارا... به ریاض» و «پایبندی ایران به توافق هسته ای» آمریکا در شورای امنیت منزوی شده و دستورالعمل های کاخ سفید راه به جایی نبرده است. با این حال این که در یک موضوع مرتبط با مسائل داخلی ایران که عمدتا با همصدایی کشورهای غربی علیه ایران همراه بوده، آمریکا منزوی می شود اتفاقی است که از چند منظر قابل توجه است.
1- نخست این که اعتراض های سیاسی در کشورهای مختلف می تواند به معنای ثبات ناپذیری نظام حاکم باشد. بنابراین به ویژه درباره کشورهایی که با منافع آمریکا ضدیت دارند، این اعتراض ها همیشه مورد توجه غربی ها قرار می گیرد تا بتوانند از آن به محملی برای تضعیف آن نظام یا براندازی استفاده کنند. با این حال اجماع نداشتن برای فشار آوردن به ایران ذیل بندهای منشور ملل متحد و خارج کردن آن از دستور شورای امنیت سازمان ملل، نشان می دهد که اعضای این شورا ولو مخالف جمهوری اسلامی باشند، نمی توانند قدرت و ثبات نظام ایران را نادیده بگیرند بنابراین ناچارند در قبال این ثبات و قدرت چه تلویحا (همچون فرانسه) و چه تصریحا (همچون برخی کشورهای مخالف دستور کار جلسه) علیه خواست آمریکا سخن بگویند.
2- مقایسه مواضع برخی کشورها با مواضع آن ها در اتفاقات سال 88 نشان می دهد که جایگاه و ثبات سیاسی ایران بیش از گذشته شده و به این سادگی کشورهای مختلف ولو عضو شورای امنیت باشند نمی توانند علیه ایران اقدام کنند. به عنوان نمونه در سال 88، فرانسه در اعتراض به برخورد با اعتراض ها، سفیر ایران را فراخوانده بود اما فرانسه باوجود مواضع بسیار تند علیه ایران، در جلسه اخیر هرچند ادعاهای خود را تکرار کرد اما با درخواست آمریکا همراه نمی شود. در جریان اتفاقات سال 88 سران اتحادیه اروپایی خواستار تحقیق شده بودند اما اکنون اتحادیه اروپا در موضعی کلی صرفا خواستار به رسمیت شناختن «حق برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز و آزادی بیان» شده است.
3- مواضع صریح ترکیه در قبال دخالت های خارجی در اغتشاشات اخیر و نیز نطق نماینده روسیه در جلسه اخیر شورای امنیت و اظهارات صریح معاون وزیر خارجه این کشورعلیه آمریکا و به سخره گرفتن مواضع واشنگتن در قبال حوادث برخی شهرهای ایران، گرچه مواضع کشورهای نزدیک به ایران محسوب می شود اما همین کشورها در سال 88 حاضر نبودند چنین مواضع صریحی بگیرند. حتی روسیه و چین که در جلسه اخیر شورای امنیت مخالف آمریکا بودند در جریان رای گیری قطعنامه سنگین 1929 علیه ایران که در خرداد 89 و چند ماه پس از اتفاقات 88 انجام شد، به این قطعنامه رای مثبت دادند.
اما چرا شرایط بین المللی نسبت به سابق درباره ایران تغییر کرده است؟ فارغ از این که جنس اغتشاشات اخیر و عوامل و زمینه های شکل گیری آن نیازمند بررسی و توجهات مختلف است، به نظر می رسد این شرایط بین المللی را باید معلول چند اتفاق دانست:
الف- جمهوری اسلامی ایران در دهه اخیر به ویژه پس از آغاز بیداری اسلامی و انحراف آن که منطقه را با اوج بی نظمی ها و ناهنجاری ها و ناامنی ها و اقدامات تروریستی مواجه کرد، در عین حفظ ثبات سیاسی خود و تحکیم آن در انتخابات های گوناگون، قدرت سیاسی خود را که برگرفته از خواست مردم است به نمایش گذاشته است. نصاب های مشارکت مردم در انتخابات های اخیر به خوبی نشان دهنده پیوند مردم با نظام جمهوری اسلامی در عین مواجهه آن ها با مشکلات عمیق اقتصادی و معیشتی است. همین حضور مردمی در برهه های حساس از جمله در مخالفت با اغتشاشات اخیر، اصلی ترین سرمایه نظام و مولفه اصلی قدرت کشور است.
ب- حل و فصل مناقشه ساختگی غرب درباره برنامه هسته ای ایران که در سال های قبل به عاملی برای هراس جعلی کشورها از ایران تبدیل شده بود و دستیابی به توافقی که (هرچند منافع اقتصادی مورد انتظار را فراهم نکرد اما) یکی از نتایج آن نشان دادن حقانیت جمهوری اسلامی و سیاسی کاری غرب و متحدانش در قبال ایران بود، توانست تاحدودی جو ایران هراسی را بشکند و برخی کشورهای مستقل تر را در همراهی با کشورمان در عرصه های مختلف ترغیب کند.همچنین اشاره صریح برخی کشورها در این جلسه به حفظ برجام در حالی که برجام موضوع این نشست نبود پتانسیل های این توافق در عرصه بین المللی برای جلوگیری از اجماع سازی علیه کشورمان را نشان می دهد. بدون شک واشنگتن دست از کار نخواهد کشید و با هدف راهبرد اصلی خود همچنان سعی خواهد کرد ایران را به عنوان موضوعی تنش ساز در منطقه و جهان معرفی کند حتی نفس اصرار بر برگزاری نشست جمعه شب شورای امنیت نیز فارغ از نتیجه آن برای واشنگتن تا حدی برای کاخ سفید این کارکرد را داشت.
ج- جمهوری اسلامی ایران در سال های گذشته به ویژه هفت سال اخیر در کانون مقابله با عمیق ترین و پیچیده ترین بحران های امنیتی و جنگ های نیابتی قرار داشته است. بحران سیطره تروریست ها بر سوریه و عراق و مقابله مستقیم جمهوری اسلامی با آن که به پایان خلاف جعلی شجره خبیثه داعش منجر شد، اصلی ترین حضور ایران در مقابله با این بحران است. این حضور حکیمانه که به مدد خون های پاک مدافعان حرم در فرماندهی محور مقاومت، قدرت ایران نظامی و امنیتی ایران را به رخ کشید، اکنون با فرایند سیاسی در مذاکرات آستانه هم همراه شده تا قدرت ایران در ابعاد مختلف ظهور و بروز داشته باشد. اکنون قدرت این جزیره ثبات را بی شک کشورهای مختلف نمی توانند نادیده بگیرند به ویژه این که برخی کشورهای اروپایی عملا نگران نفوذ تروریسم به محدوده خود هستند و در این باره، در مواضع خود ایران را تلویحا یا تصریحا کشوری می دانند که نقش جدی در مبارزه عملی و واقعی با تروریسم دارد و به کمکش نیاز دارند. کمتر از یک ماه پیش بود که آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل پیشنهاد رفع ممنوعیت سفر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به عراق و سوریه را برای مقابله با تروریسم مطرح کرده بود.
البته واضح است که هیچ کدام از این شرایط به معنای نبودن مشکلات عدیده به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی نیست. چه این که مردمی هم که در روزهای اخیر در اعتراض به اغتشاشات و در حمایت از نظام و انقلاب اسلامی به خیابان ها آمدند یکی از شعارهای شان گله مندی از شرایط اقتصادی و معیشتی بود. بدون شک اصلی ترین مولفه امنیت ایران، مردم ایران هستند و برای تقویت این مولفه راهبردی همه دستگاه ها و قوا از جمله نمایندگان مجلس و به ویژه دولت که با شعار و وعده رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی روی کار آمده اند وظیفه ای خطیر برعهده دارند. نسخه درمان این مشکلات نیز توجه به تولید داخلی و رونق کارگاه ها و کارخانه های ایرانی و حمایت از تولیدکنندگان و کارگران ایرانی است؛ کسانی که سهم به سزایی در تقویت قدرت نظام جمهوری اسلامی برعهده دارند و می توانند شرایط بین المللی را بیش از پیش به نفع ایران و انزوای غرب رقم بزنند.
امیرحسین یزدان پناه