کیهان : همكار لانه جاسوسي سابق آمريكا در ايران مي گويد عصر امپرياليسم و استعمار گذشته است و مردم ايران بايد نگاه استعمارستيز را كنار بگذارند.
حسن شریعتمداری از اعضای مرکزیت حزب خلق مسلمان بود و به واسطه برخی عناصر نظیر نوری زاده با سفارت آمریکا ارتباط داشت. این گروهک اقدامات تجزیه طلبانه و آشوبگرانه را در دستور کار داشت و حتی تا مرز طراحی کودتا به نیابت از سفارت پیش رفت. وی نقش مهمی در انحرافات پدر خود سید کاظم شریعتمداری داشت و پس از لو رفتن خیانت های حزب، از کشور گریخت.

همکار لانه جاسوسی آمریکا که اکنون در آلمان اقامت دارد و با گروهک اتحاد جمهوری خواهان همکاری می کند به پایگاه اینترنتی چراغ آزادی گفته است: ما عصر امپریالیسم را کنار گذاشته ایم. ما در دوران گذار به شرایط نوین جهانی شدن هستیم. ما در عصر پسا استعمار و پسا امپریالیسم هستیم.

وی که در توجیه مزدوری برخی گروهک ها با قدرت های سلطه طلب سخن می گفت، ملت ایران را بیگانه ستیز معرفی کرد و با تخطئه نگاه ضد استعماری ایرانی ها گفت: ملت هایی که امپراتوری ساختند با وجود این که امروز قدرتمند نیستند، نگاهی امپراتورمآبانه به دنیا دارند و این در نگاه ما به یادگار مانده است. به خاطر این نگاه، ایرانی ها همواره قدرت های بزرگ جهان را رقیب خود می بینند و بیگانه ستیز می شوند و به جای یافتن پایه های همکاری، همیشه به قدرت های بزرگ مظنون و مشکوک هستند. ما باید این آگاهی را به وجود آوریم که خارجی لزوما دشمن نیست و همکاری با بیگانه و تعاون بین المللی، ناگزیر آینده دنیاست و ما باید منافع ملی خود را در پرتو همکاری با غرب تعریف کنیم.

حسن شریعتمداری همچنین ادعا کرد: نسل های گذشته خاطراتی داشتند از هنگامی که ایران بسیار ضعیف بود و دائما بین دو قدرت بزرگ انگلیس و روس تحت فشار قرار می گرفت و قادر نبود از منافع خود دفاع کند. بعد هم که آمریکا قدرتمند شد کودتای ۲۸ مرداد خاطره تلخی برای ایرانیان بجا گذاشت اما این خاطرات به تدریج تاریخی می شود.
اشکال مشترک جمهوری اسلامی و تا حدودی نظام شاه در این است که بیگانه ستیزی را در راس سیاست های خود قرار داده بودند(!)

البته شخصيت و سوابق اين جاسوس سفارت آمريكا، به خودي خود براي فهم چرايي ادعاي چنين عباراتي كفايت مي كند اما درباره محتواي سخنان نامبرده جا دارد بپرسيم كه؛ ۱- آيا ميل توسعه طلبي و اشغالگري و غارتگري قدرت ها از بين رفته كه بگوييم دوره آنها سپري شده است؟ ۲- چگونه مي توان انزجار و مقاومت ملت ايران در مقابل سلطه جويي و فزون خواهي قدرت ها را به بيگانه ستيزي تحريف كرد. ۳- ملت ايران كجا به غارتگري و نسل كشي و اشغالگري استعمار گران به چشم رقابت مي نگرد؟! آيا نفرت ذاتي ملت ايران از قدرت هاي زورگو، به خاطر رقابت بر سر سلطه طلبي است يا ريشه در ستمگري و اجحاف قدرت هاي غربي دارد؟ ۴- يعني بايد به رژيم هاي نظير آمريكا كه علنا ملت ايران را محور شرارت معرفي مي كنند، دشمنان او را مسلح و مجهز و تشويق به خرابكاري و ترور مي نمايند، به انواع تهديدهاي سياسي و تحريم هاي اقتصادي- به قول خودشان آزار دهنده- مبادرت مي ورزند و... حسن ظن هم داشت؟ غير از ستون پنجم و خائنين به ملت خود، چه كس ديگري حاضر است اين چنين از سلطه جويان عالم دفاع كند؟ ۵- آيا نظاير صدام حسين و معمر قذافي و حسني مبارك و ملك عبدالله و محمدرضا پهلوي كه منافع خود را در همكاري و دوستي با غرب تعريف كردند، جز به ملت هاي خود خيانت كردند و آيا اين خيانت، به اين مزدوران مصونيت بخشيد يا آنها را بيشتر در چشم ملت ها خوار و منفور كرد؟ ۶- چه كسي گفته كه دشمني آمريكا و انگليس با ايران صرفا دشمني تاريخي است. همين يك قلم تلاش زورگويانه براي محروم كردن ملت ايران از فناوري صلح آميز هسته اي و همزمان تسليح رژيم اشغالگر صهيونيست به صدها كلاهك هسته اي، نشان مي دهد كه اتفاقا دشمني هاي غرب با ايران تازه است. ۷-... جاسوسي و نوكري براي دشمنان و خيانت به كشور و ملت خود، توجيه و تحليل و تعليل فلسفي هم مي خواهد؟! مگر آن روز كه امثال همين جناب به فرموده دست به كار آشوب و تجزيه طلبي و توسل به سلاح و كودتا شدند، جز به امريه سفارت آمريكا به چيز ديگري فكر مي كردند كه امروز بخواهند جز به ميل و رضايت وزارت خارجه و سرويس جاسوسي آمريكا عمل كنند؟... به طرف گفتند اين جوري كه تو آب مي خوري، عقلت كم مي شود. پرسيد عقل چي هست. گفتند هيچي! تو آبت را بخور!