یکی از نکات قابل توجه در رابطه با رخدادهای اخیر، مواضع و اعلام برائت کسانی است که خودشان سال 88 از عناصر آشوب و اغتشاش و حتی میداندار عرصه بودند. «تظاهرات اعتراضی نویدبخش دستاوردی عینی برای بهبود وضعیت جامعه و کشور نیست ولی میتواند پرهزینه و تبعات آن پردامنه باشد»، «اینکه این اظهارنظرهای جمعی توأم با تخریب و اخلال در نظم جامعه میشود منفی است»، «باید عوامل و زمینههایی را که امروز باعث ایجاد چنین تظاهراتی و بیاعتمادی مردم به نظام و حاکمیت شده است شناسایی و با آنها مقابله و برخورد جدی کنیم»، «عدهای با یک حرکت کور این اقدامات را انجام دادند تا به آنچه متعلق به همشهریان تهرانی است لطمه بزنند». اینها بخشی از مواضع کسانی است که سال 88 از حامیان اغتشاش و آشوب بودند و حتی امروز نیز همچنان بر حمایت از سران فتنه اصرار دارند و دم از رفع حصر میزنند.
برخی میگویند اینکه این افراد امروز اغتشاشات را نفی میکنند بهخاطر این است که دولت مورد حمایت آنها روی کار است و اگر مثلا دولت دست جریان رقیب بود، مواضع این افراد هم متفاوت بود.
اما این مواضع با هر نیتی که باشد یک پیام مهم و معنادار به همراه دارد و آن هم اذعان این افراد به ظلم بزرگی است که ایشان و همطیفهایشان در جریان فتنه سال 88 در حق مردم روا داشتند. تردیدی نیست که آشوبهای اخیر از نظر ابعاد و عمق و میزان فتنه بودن اصلا قابل قیاس با آنچه سران و عناصر فتنه در سال 88 در کشور به راه انداختند نیست.
با این همه، وقتی کسانی که خود آن زمان میداندار عرصه بودند، امروز با این صراحت آشوبگری و اغتشاش را نفی و اعلام میکنند مسیر رسیدن به اهداف و مطالبات، کف خیابان و آشوبگری نیست، این یعنی اذعان به اشتباه بزرگ و در واقع جنایتی که سال 88 در حق مردم روا داشتند. این یعنی فتنهها تمام میشود اما روسیاهی میماند. البته معلوم نیست این افراد با این مواضع امروزشان با کدام رو باز هم میخواهند از رفع حصر سران فتنه بگویند و بنویسند!
2- برخی از کسانی که خودشان سال 88 میداندار آشوب و فتنه بودند، این روزها به هر دری میزنند و مضحکترین صغری کبری را میبافند تا هر طور شده اغتشاشات اخیر را به منتقدان دولت نسبت دهند؛ به آرزوی اینکه با این کار ننگ فتنه88 را قدری از خودشان دور کنند. آنها تلاش دارند بگویند اگر ما یک فتنهای را مدیریت کردیم، شما هم یک فتنه دیگر را! تا به قول معروف «یر به یر» شده باشد و از این پس خود را در همه مسائل کشور بری بدانند. این رویهای است که برخی چهرهها و رسانههای دولتی نیز دنبال میکنند.
در اینکه منتقدان دولت نسبت به ناکارآمدی و ضعف غیرقابل انکار دولت روحانی متفقالقولند و عملکرد دولت را از عوامل اصلی ایجاد فضای به وجود آمده میدانند، تردیدی نیست. در اینکه رسانههای منتقد دولت زبان اعتراضی مردم به مشکلات اقتصادی هم باشند، ابایی نیست؛ که زبان مردم بودن برای یک رسانه، افتخار است! اما یقینا آن کسانی که این روزها در رسانههایشان به هر دروغ و تحلیل مضحکی متوسل میشوند تا به هر نحوی شده آشوبهای خیابانی را به منتقدان دولت نسبت دهند، بهتر از هر کسی میدانند مسیری که منتقدان دولت انتخاب میکنند هیچگاه اقدامات غیرقانونی نیست و نخواهد بود؛ کمااینکه آنها همین تلاش را پس از انتخابات ریاستجمهوری برای جریان منتقد طرحریزی کرده بودند اما ستاد رقیب بدون آنکه ذرهای به مسیرهای غیرقانونی مانند آنچه آنها در 88 کردند، نظر داشته باشد، عمل کرد.
اما این تلاشهای افراد یاد شده، باز هم یک پیام مهم به دنبال دارد و آن اینکه ننگ آلوده بودن به فتنه 88 بدجوری دامن عدهای را گرفته و به قدری برای آنان سخت است که برای رفع آن دست به اقدامات اینچنینی میزنند و تحلیلهایی تا این حد مضحک ارائه میدهند.
البته عناصر فتنه 88 برای اینکه این لکه ننگ را از خود دور کنند راهحلی مناسب و عملیاتی پیش رو دارند که عبارت است از اعتراف رسمی به ظلمی که سال 88 در حق مردم روا داشتند و عذرخواهی از مردم به خاطر آن اقدامات و گردنگیری تحریمها و فشارهای اقتصادی که به موجب آن فتنه و گراهایی که از داخل به بیرون دادند، نصیب ملت ایران شد.
علیاکبر عباسی