نشریات زنجیرهای و محافل سیاسی دستاندرکار آنها طی 4 سال گذشته، ضمن بزک کردن توافق با شیطان بزرگ، دولت و فعالان اقتصادی را دچار بیعملی و تعلیق و انتظار رکودآفرین در عرصه اقتصاد کردند که متعاقباً، تشدید بیکاری و تورم و کاهش قدرت خرید مردم را به دنبال داشت.
آنها در آغاز اعتراضات اخیر، مدعی شدند محافل مخالف دولت پشت پرده اعتراضات هستند اما ظرف دو سه روز درحالیکه معلوم میشد آشوبگران وابسته به بیگانگان میداندار مصادره به مطلوب مطالبات مردم هستند و صحنهگردان اصلی آشوب و آدمکشی و تخریب اموال عمومی و حقوقی، عناصر ضدانقلاب هستند، همین محافل وارد فاز جدید شده و میگویند اعتراض حق مردم و اعتراض را باید به رسمیت شناخت. متاسفانه برخی مدیران دولتی نیز با این رویکرد فریبکارانه نشریات زنجیرهای از سر غفلت همراهی کردند.
تیترهایی مانند «حق اعتراض»، «انتقاد و اعتراض حق مردم است»، «اعتراض مردم باید به رسمیت شناخته شود (محمدرضا خاتمی)» و ... طی دو روز اخیر چنین القا میکرد آنچه اتفاق افتاده و شامل کشتن چندین شهروند بیگناه و مامور انتظامی توسط تروریستهای اجارهای، تخریب اموال عمومی و آتش زدن مغازهها و خودروهای مردم است، «اعتراض قانونی مردم» بوده است!
منطقا روشن است باید حرف مردم را شنید و به مشکلاتشان به عنوان ولینعمت صاحبمنصبان رسیدگی کرد. اما اولا کسانی که آدم میکشند و به اموال و مراکز عمومی یا شخصی و مغازههای مردم حمله میکنند، مردمند یا مزدوران اجیر شده و اوباش؟! ثانیا مخالفخوانی و اعتراض اگر از منتقدان دولت پذیرفته باشد، مطلقا از دولتی که باید پاسخگوی وعدههای خود و مطالبات مردم باشد، و رسانههای مدعی حمایت از آن مسموع نیست. دولت در موقعیت مسئولیت است نه شانه خالی کردن مقابل مطالبات مشروع مردم و دعوت به رسمیت دادن به تحرکات آشوبطلبانهای که هرچه است، اعتراض مدنی نیست.
ثالثا تردیدی نیست که رسانههای کذایی میخواهند پوست خربزه زیر پای دولت بگذارند. اینها طی چند سال گذشته، هندوانه زیر بغل دولت گذاشتند و با دمیدن در توافق با شیطان بزرگ، فرصت بهبود وضعیت اقتصادی را از دولت دریغ کردند تا به انباشت نارضایتی مردم منجر شد.
یادآور میشود اردوگاه رسانهای دروغ (شبکه عنکبوت) در سال 88 نیز تحریککننده آشوب و اغتشاش بود اما پس از ناکامی در جذب حمایت مردم، علنا از آمریکا و برخی دولتهای غربی خواستند برای بازسازی فتنه سبز، تحریمها را به شکل دفعتاً و فلجکننده (نه تدریجی و واکسنگونه) تشدید کنند و به معیشت ملت ایران فشار بیاورند. برخی از این عناصر سیاسی بعدها از کشور گریختند اما بقایای آنها سعی کردند ضمن نفوذ در برخی دستگاههای اجرایی، مانع از کارآمدی دولت و رفع مشکلات شوند؛ همچنان که در عمل نیز وعده دولت برای لغو تحریمها، با بازگشت و تشدید تحریم ها همراه شد چراکه دشمن، تحریمها را سرمایه خود برای به ستوه آوردن ملت ایران میدانست و اولویتش حمایت از فتنهگران بود، نه وعدههای آقای روحانی به مردم.