1- وارونهنمایی و دروغ از خاصیت منافق است؛ منافق بزرگ را کوچک و کوچک را بزرگ نشان میدهد؛ حوادث را وارونه جلوه داده و به اصطلاح «نعل را وارونه میزند»، جای متهم و شاکی را عوض کرده و بر سر جنازهای میگرید که خود آن را کشته است و در یک کلام منافق، به قول امیر مومنان علی (ع) درونش با بیرونش یکسان نیست: «یخالف لسانه قلبه وقوله فعله وسریرته علانیته.» طی یکی دو روز گذشته، برخی نقاط تهران و چند شهر دیگر کشورمان شاهد تجمعات پراکندهای بود با درخواستهای واضح، منطقی و به حق. این عده غالبا از همان افرادی تشکیل شده بودند که با اعتماد به بانک مرکزی در برخی موسسات مالی، سرمایهگذاری کرده و دار و ندار خود را از دست داده بودند. برخی سیاستهای اقتصادی و خسارتهای حاصل از اعتماد 4 ساله به آمریکا در کنار بودجهریزی افتضاح نیز، در نارضایتی این قشر موثر بود. شعارها غالبا در چارچوب مشکلات اقتصادی و معیشتی بود تا اینکه، نفاق از راه رسید و وارونهنماییها شروع شد. چند صد نفری از حامیان همین دولت که چهره و قد و قوارهشان نه به قشر ضعیف جامعه میخورد و نه اصولا شبیه دغدغهمندها بودند، با مدیریت شبکههای بدنام وارد فاز براندازی شدند و مردم هم خیلی زود صف خود را از آنها جدا کردند. برخی از این شبکهها رسوایی را به جایی رساندند که نوشتند، نیروی دریایی، هوایی، زمینی ارتش و سپاه هم به حال آمادهباش درآمدهاند! این عده که علیه روحانی، اسلام، قرآن و امام حسین(ع) شعار میدادند، همانهایی هستند که در انتخابات، به این دولت رای دادند.
2- حساب آن دسته از مردم که به خاطر نگرانی از تورم حاصل بیتدبیری و افزایش ناگهانی! قیمت بنزین، جهش قیمت برخی اقلام مصرفی مثل تخم مرغ، بودجهریزی بد برای سال 97 و از همه مهمتر، حذف یکشبه یارانه 35 میلیون نفر، نگران بودند و به آن اعتراض داشتند جدا. 52 ماهی میشود که این عده، از دولت محترم وعده «همه قطعنامهها و تحریمها در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد»، « گشایشی حاصل خواهیم کرد که دیگر نیازی به یارانه 45 هزارتومانی نداشته باشید»، «طرحی در دست داریم که مردم در سود سهام کارخانجات خوب شریک شوند» ،«احترام را به پاسپورت ایرانی باز میگردانیم»و... شنیدهاند و با مشاهده سرانجام این وعدهها، از دولت ناامید و از رای به آن پشیمان شدهاند. حساب این عده جداست و حق دارند با کسب مجوزهای قانونی اعتراض کنند اما، حساب فتنهگرانی که دیروز با محاسباتی! به این دولت رای داده و امروز طلبکار شده و فتنهانگیزی کردند و به اموال عمومی حملهور شدند را بدون نگرانی باید کف دستشان گذاشت. در هیچ کجای دنیا با براندازها، ولو مثل این عده تعدادشان قلیل باشد، با خوشرویی برخورد نمیکنند. در تمام کشورهای دنیا، چشم فتنه را بیدرنگ کور میکنند؛ نمیکنند؟ دیروز در حالی که این طیف که به آقای روحانی رای داده بودند، در حال شعار دادن علیه ایشان بودند، بچههای بسیجی در حمایت از دولت سنگ تمام گذاشتند! دوست و دشمن را بشناسید، آقای رئیسجمهور!
3- به دولتمردان عزیز بر نخورد اما، نوع برخورد آنها با مشکلات معیشتی مردم اصلا قابل دفاع نیست. 4 سال تمام وقت و سرمایههای مردم صرف مذاکرات اتمی شد. دولت خلاصه شد در وزارت خارجه، وزارت خارجه خلاصه شد در آقای ظریف و کار ایشان هم خلاصه شد در مذاکرات هستهای. مذاکرات هستهای هم کلاهی گشاد شد بر سر دولت! منتقدان را هم که به جهنم حواله دادند. تمام مشکلات بنی بشر را هم به دولتهای قبل نسبت داده و ناجوانمردانه مدعی شدند، ویرانه تحویل گرفتهاند. این 4 سال هم به کنار. متاسفانه رویه دولت در 4 ماه گذشته هم تغییر چندانی نکرده. دیروز عبدالله رمضانزاده برای توجیه این همه ناکامی و در پاسخ به اعتراضها و پشیمان شدهها گفت، دولت کشور را ونزوئلا تحویل گرفت! و باید از آقای روحانی تشکر هم بکنند! این یعنی، دولت علاوه بر اینکه هیچ برنامهای برای اصلاح امور ندارد، قصد تغییر رویه غلط گذشته را نیز ندارد. همه این مشکلات اقتصادی راه حل دارند. دولت پس از یک عذرخواهی از مردم و منتقدان بدون هیچ اما و اگری، رویه را تغییر دهد. رویه هم معلوم است:
4- به طور سنتی و بنا بر شرایط ویژه حاکم بر اقتصاد کشور، قیمت سوخت و بنزین در ایران همواره ارتباط مستقیمی داشته با تورم. دولت طبق قانون میتواند قیمت بنزین را تغییر دهد اما نه یک شبه قانون به دولت اجازه داده ظرف 5 سال و به آرامی، طوری که به جامعه شوک و به مردم فشار وارد نشود، بنزین را گران کند. اما به دلیل انتخابات گذشته، صلاح ندانست چنین کند. دولت میتواند ضمن احیای مجدد کارت سوخت، مثلا همان ماهانه 60 لیتر را با قیمت فعلی به کارت سوخت همه مردم واریز کند. شکر خدا زیرساختهای سهمیهبندی بنزین هنوز پابرجاست. دولت سپس میتواند، قیمت مصرف بیش از 60 لیتر را به صورت پلکانی افزایش دهد. این اقدام هم مانع از ورود شوک و فشار به مردم میشود، هم جلوی قاچاق سوخت را میگیرد و هم باعث صرفهجویی در مصرف سوخت و کاهش آلودگی هوا میشود.
5- شاید اشتباه باشد اما هیچ بعید نیست، وضعیت اقتصادی که امروز بر کشور حاکم شده، به عمد به مردم تحمیل کرده باشد. دولت متاسفانه در این مدت هیچگاه با فتنهگران مرزبندی نکرده است، فتنهگرانی که در بدنه دولت نفوذ کردهاند و سابقه دادن گرای تحریمها به آمریکا برای ایجاد نارضایتی عمومی را در پرونده سیاه خود دارند. رهاشدگی برخی مراکز مهم دولتی در چنین شرایطی نیز به ما میگویند، احتمالا «عمدی» در کار است. چگونه میشود دولت، همه امکانات و ظرفیتها را در کنار مجلس، شورای شهر، شهرداری و... در اختیار داشته باشد و 4 سال و 4 ماه تنها توجیهش در ناکامیها «تقصیر دولت نهم و دهم بود» باشد؟ معمای عجیبی است. جریانی در بدنه دولت نفوذ کرده که چه در انتخابات شکست بخورند و چه پیروز شوند، جامعه را به آشوب میکشانند! آن از سال 88 و این هم از سال 96! این جریان هیچ ابایی ندارد دولت را رحم اجارهای بخواند و بنویسد باید از روحانی هم عبور کرد. این دلایل را دوباره مرور کنید و در کنار ماجرای فیشهای نجومی و ذخیره انقلاب خواندن این حرامخواران قرار دهید. آیا معیشت مردم را به گروگان نگرفتهاند؟
6- تجربه برجام به ما میگوید، هرگاه در مسائل اقتصادی، کارد را به استخوان میرسانند، حتما قصد دارند امتیازهایی به دشمن بدهند. دیروز میگفتند هستهای را بدهیم تا گشایش اقتصادی حاصل شود که اگر چنین نشود روزانه 150 میلیون دلار ضرر خواهیم کرد، امروز شاید میخواهند بگویند، اگر در مسائل منطقهای امتیاز ندهیم، وضعیت همین خواهد بود که میبینید. گروگانگیرهای معیشت مردم این بار میخواهند دولت را به دادن امتیازهایی در منطقه وادار کنند. این را میتوان از شعارهای آن چند صد نفر و رسانههای معاندشان فهمید و همینطور از اظهارات برخی فتنهگران که نگران فیلتر شدن آن چند کانال معلومالحال هستند. در هیچ کجای دنیا به افراد و رسانههایی که علنا مردم را به براندازی و جنگ مسلحانه ترغیب میکنند، اجازه نفس کشیدن را نمیدهند، دولت بهبود شرایط بد تحمیلی اقتصاد را، با مرزبندی با فتنهگران شروع کند.
جعفر بلوری