فارین پالیسی با اشاره به سلسله ناکامیهای عربستان سعودی در منطقه نوشت: در حال حاضر، ایران کنشگر پیروز در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) است و عربستان، سعد حریری را در لبنان وادار به استعفا کرد اما در لبنان و عراق و سوریه و یمن، پیداست که امتیاز پیروزی با ایران بوده است.
در لبنان، حزبالله بر ائتلاف 14 مارس که هدف آن محدود کردن فعالیتهای این جنبش بود و تحت حمایت سعودی فعالیت میکرد، غلبه پیدا کرد.
در مه 2008 که حزبالله، غرب بیروت و مناطق حومه پایتخت را محاصره کرد، نشان دهنده درماندگی عاملان سعودیها در هنگام مواجهه با نیرویی جدید که در دسترس عاملان ایران در لبنان است، بود.
افزون بر آن و پس از این اتفاقات، ورود حزبالله به جنگ سوریه این حقیقت که این گروه نمیتواند از سوی نظام سیاسی لبنان، در حصار موانع قرار گیرد، مورد تأیید قرار گرفت.
عقبنشینی ریاض از حمایت مالی از نیروهای مسلح لبنان و اکنون نیز در ماجرای استعفای حریری، به گونهای مؤثر نشان از اقرار خانواده سعودی به واقعیت نفوذ ایران دارد.
در سوریه، حمایت ایران از رژیم سوریه، نقشی تعیین کننده در پیروزی بشار اسد داشت. تدارک ایران کمک کرد تا شبه نظامیان بومی جدیدی پرورش یابند و دسترسی رژیم سوریه به نیروی انسانی مورد نیاز برای شکست حریف را فراهم آورند.
از سوی دیگر، تلاشهای عربستان منجر به آشفتگی و نهایتاً ظهور گروههای سلفی شد.در عراق، سپاه پاسداران ایران، نیروی مستقل و مورد حمایت رسمی تحت عنوان حشدالشعبی با ظرفیت 120 هزار نفر را توسعه داد که البته همه اجزای این گروه را طرفداران ایران تشکیل نمیدهند، اما گروههای شیعی کتائب حزبالله، سازمان بدر و عصائب اهلالحق با سپاه پاسداران ایران در ارتباطند.
عربستان همچنین در یمن، مداخله نظامی آشکار کرد اما اکنون بدون هیچ چشماندازی در یمن گرفتار شده و این در حالی است که حمایت ایران از حوثیها (انصارالله) بیشتر از حد متوسط بوده است. بنابراین ایران در لبنان، به طور مؤثر بازی را برده است و در سوریه و عراق نیز در حال برنده شدن است و در یمن نیز خون سعودیها را میریزد.
عربستان در ایجاد عاملان مؤثر در جهان عرب هیچ توانایی ندارد.
به رغم حرکتهای جسورانه محمد بن سلمان، هیچ نشانهای از اینکه عربستان بتواند معادلات منطقه را تغییر دهد وجود ندارد.