در آن ایام عدهای دنبال این بودند که مسیر عوض شود و اگر این اتفاق میافتاد، اداره کشور خیلی سخت بود. به جایی رسیده بودیم که در روز ٧٠٠ هزار بشکه نفت میفروختیم و امکان ادامه وضعیت به آن شیوه وجود نداشت. دوستان آنجا خیلی تند برخورد میکردند. قبل جلسه میدانستیم چه مسائلی قرار است رخ دهد.
تصمیم بر این شد که جلسه تمام شود. بعد از اینکه موضوع تقریبا جمعبندی شد دوربین روبهروی من بود و دیدم با هیچ روشی نمیتوانستم موضوع را به آقای ظریف منتقل کنم. دوربین روبهروی آقای ظریف بود و نمیتوانستم ایشان را ببینم. با هماهنگیهایی که انجام شده بود، به آقای ظریف با زبان بدن (Body language) {چشمک} اشاره کردم که موضوع تمام شده.