1- سردار هوشمند اسلام حاج قاسم سلیمانی که کشتی بحرانزده تکفیری منطقه را بدون توجه به بازیهای بچهگانه و فریبکارانه میز مذاکره به ساحل امن مقاومت رساند، در حقیقت توانمندی و «مدیریت جهادی اسلام انقلابی» را یک بار دیگر بعد از هشت سال دفاع مقدس به رخ جهانیان کشید و نشان داد دشمنان ملتهای منطقه به ویژه آمریکا در مقابل اقتدار ملت ایران خیلی «آماتور» هستند و بار دیگر به جهانیان ثابت کرد اگر دل به وعده الهی بسپاریم و پای در رکاب باشیم و نصرت را از خدا بدانیم، «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». لذا آنچه سبب نابودی داعش شد یک «مدیریت جهادی و انقلابی» بود که منتظر تصمیمات و ملاحظات سیاسی و حتی امکانات نماند، بلکه براساس اراده پولادین جوانان انقلابی و امکانات موجود عزم جزم و اقدام کرد و آنچه تحقق یافت «تبدیل یک تهدید به فرصت» و مصداق «چه بسا خیری از دل شر بهدست میآید» بود.
2- مبارزه با داعش و شکست این تروریستهای قسیالقلب و بیرحم نه فقط دفاع از ایران و ملت ایران بود، بلکه در حقیقت دفاع از امت اسلامی و امت عربی، چه شیعه و چه سنی بود، در حالی که برخی دولتهای عربی- اسلامی علیه امت عربی-اسلامی تیغ کشیدند و این تروریستهای تکفیری خونآشام را جعل و حمایت کردند. مبارزه با داعش و شکست آن توسط جبهه مقاومت دفاع از جان و مال و ناموس انسانها و دفاع از حقوق بشر، چه مسلمان و چه غیرمسلمان و از هر دین و طایفه و قبیله و از هر ملیتی و نژادی بود، در حالی که مدعیان دروغین حقوق بشری غرب و مجامع بینالمللی آنچه در توان داشتند به تروریستهای جلاد کمک مالی و سیاسی و رسانهای و تسلیحاتی و لجستیکی کردند تا سر انسانهای بیگناه را فوج فوج جلوی چشم زنان و فرزندانشان ببرند و بدن آنها را مثله کنند و خنجر در رحم زنان و حلقوم نوزادان فرو ببرند.
3- مصادره کردن پیروزی جبهه مقاومت در سه سطح ملی و منطقهای و بینالمللی نیز بخشی از جنگ روانی است که تلاش دارند اولا مدیریت انقلابی و جهادی محور مقاومت در منطقه و «شعار ما میتوانیم» را تحتالشعاع قرار دهند و ثانیا آنچه را که در میدان نبرد نتوانستند محقق کنند، در پساداعش پیگیری نمایند. در سطح منطقهای و بینالمللی در حالی که آمریکاییها به اعتراف خودشان داعش را به وجود آوردند و با پول سعودیها حمایت و ترویجشان کردند و با ارسال محمولههای تسلیحاتی هوایی و زمینی تجهیزشان نمودند، اکنون وقیحانه شکست داعش را در رسانهها به عنوان دستاورد خود القا میکنند و سعودیهای تروریستپرور مدعی مبارزه با افراطیگری شدهاند!؟ و جالب اینکه در حالی رسانههای غربی از جمله فرانس بیست و چهار فرانسه برای واقعی نشان دادن این القا با پخش مصاحبههایی ادعا کردند جوانان اروپایی و آمریکایی نیز در سوریه با داعش مشغول مبارزه بودند که به اعتراف خود این رسانهها، بیشترین آمار تروریستها اعزامی به سوریه از خود کشورهای غربی بودهاند!. اما در سطح ملی وقیحانهتر اینکه کسانی که خواستار مذاکره با جنایتکاران خونآشام داعش بودند و برای توجیه آن ادعا میکردند «مقابله با داعش باعث ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی میشود!» اکنون چگونه ادعا دارند پیروزیهای جبهه مقاومت نتیجه مذاکره بوده است!؟ پیروزی جبهه مقاومت بر داعش قطعا نتیجه هیچگونه مذاکرهای نبوده و تنها و تنها نتیجه مقاومت و ایستادگی و جانفشانی و ایثار خون بهترین جوانان ایران اسلامی به همراه جوانان انقلابی منطقه از جمله عراقی و سوری و لبنانی و پاکستانی و افغانستانی و نیروهای مردمی بسیجی و حشدالشعبی و حزبالله و حیدریون و زینبیون و فاطمیون با فرماندهی سردار سرافراز اسلام حاجقاسمسلیمانی است و اگر قرار به نتیجهگیری هم باشد، در حقیقت مذاکراتی که انجام گرفته و میگیرد نتیجه پیروزی محور مقاومت است نه پیروزی مقاومت نتیجه مذاکره!. هرچند برخی تلاش دارند پیروزی جبهه مقاومت را که حاصل خون صدها شهید مقدس همچون شهید همدانیها و اللهدادیها و حججیها است، نتیجه میز مذاکره خود با حامیان تروریستها، به افکارعمومی القا کنند، اما این جنگ روانی و القاعات نمیتواند فضای مذاکره جدیدی برای آنها در منطقه فراهم کند چون فصل جدیدی از تحولات در میدان عمل آغاز شده نه بر سر میز مذاکره!
4- با پیروزی بزرگ و شیرین شکست تروریستهای داعش و شروع فصل جدید تحولات در منطقه در سایه اقتدار نیروهای محور مقاومت از عراق و سوریه و لبنان تا یمن و بحرین و فلسطین و انشاءالله در عربستان اکنون نباید توقع داشت که پای میز مذاکره امتیازی داده شود بلکه برعکس اکنون شرایط مهیا برای گرفتن امتیازهای بزرگتر از جمله اولا خروج نیروهای آمریکایی و غربی از منطقه است ثانیا محور مقاومت به کمک متحدان خود باید پرونده و اسناد حمایتهای مالی و لجستیکی و تسلیحاتی و فکری و سیاسی و رسانهای حامیان تروریستهای تکفیریها را به شورای امنیت و دادگاه لاهه ببرد و آمریکا و عربستان و کشورهای غربی را به اتهام جنایات جنگی علیه بشریت به پای میز محاکمه بکشاند.
5- سوریهای که با ایستادگی مقابل توطئه آمریکایی- صهیونیستی- سعودی تکفیریها از میان خرابهها سربرآورد قطعا در خط مقدم جبهه مقاومت خواهد ایستاد و دیگران حتی در لباس دوست نمیتوانند با مذاکره و تحرکات دیپلماتیک سرنوشت سیاسی آینده این کشور را تعیین کنند و صدالبته سرنوشت آینده سوریه زیر سایه اقتدار مقاومت بدست مردم این کشور تعیین خواهد شد.
6- اما دو عبرت پیش روی ملت ماست. نابودی داعش نشان داد مقاومت گرچه شهید داد اما سرزمینهای اسلامی را نداد و نشان داد هزینهای که پرداخت کرد به مراتب کمتر از هزینهای بود که اگر در مقابل داعش نمیایستاد و بلاد اسلامی را تقدیم آمریکا و اسرائیل میکرد، باید فاتحه اسلام و ایران و امنیت و آسایش امت اسلامی را میخواند. اما امضاء برجام نشان داد مذاکره هم شهدای هستهای را از ما گرفت و هم صنعت هستهای را، و هم تحریمها را مضاعف کرد و نشان داد هزینهای که پرداخت کردیم به مراتب بیشتر از هزینهای بود که اگر در مقابل زیادهخواهیهای نظام سلطه مقاومت میکردیم، حداقل اگر تحریمها باقی میماند که مانده، شهدای هستهای و صنعت هستهای را نمیدادیم! لذا گفتمان مذاکره نتوانست در شش سال پرونده تحریمهای ایران را ببندد، اما گفتمان مقاومت بخوبی پرونده شش ساله داعش را در منطقه بست.
7- سه نشست متوالی تهران، آنتالیا و سوچی با حضور ایران و ترکیه و روسیه همزمان بود با عملیات امالمعارک در ابوکمال سوریه بعنوان نقطه پایانی داعش، اما نشست اتحادیه عرب در قاهره بدون حضور هفت کشور مهم عربی و همچنین نشست مخالفان سوری در ریاض همزمان بود با تشدید قتلعام مردم یمن و حملات هوایی عربستان به نقاط مختلف این کشور. محور مقاومت برای پایان دادن به کشتار مردم و ایجاد امنیت و ثبات در منطقه تلاش میکند اما محور شرارت در دو نشست قاهره و ریاض برای ادامه تنشها و تهدید امنیت و ثبات منطقه تلاش دارد. همزمان با تحولات و پیروزیهای میدانی و سیاسی محور مقاومت، عربستان با شکست طرحهایش در نشست اتحادیه عرب پس از شکست داعش، باید تغییر شرایط و توازن قوا در منطقه را بخوبی درک کرده باشد. لذا در شرایطی که دیگر سخن گفتن از برکناری بشاراسد شبیه به یک طنز است، ریاض از یک طرف با فرستادن مخالفان سوری به ژنو عملا پذیرفته اسد همچنان رئیسجمهور قانونی سوریه است که این نیز شکست سنگین سیاسی دیگری برای آل سعود است، از طرف دیگر اما احمد رمضان رئیس واحد اطلاعرسانی اپوزیسیون مورد حمایت عربستان موسوم به ائتلاف ملی سوریه در گفتوگو با شبکه العربیه ادعا کرده «هدف هیئت 11 نفره مخالفان از مذاکره برکناری بشار اسد است و تلاش میکنیم مسیر ژنو، مسیر سوچی را ببندد»!. لذا به نظر میرسد اولا ولیعهد جوان و بیتجربه سعودی در پشت پرده هنوز از درک واقعیتها و تحولات جدید منطقه عاجز است. ثانیا احتمالا مسیر سوچی بدون توجه به این عدم بلوغ سیاسی و نظامی مخالفان سوری و حامیان آنها به برگزاری نشستی تحت عنوان «کنگره ملی سوریه» در اوائل دسامبر ختم شود و ثالثا طرحها و نشستهای دیگر از جمله نشست ژنو حاشیهای و از قبل شکستخورده خواهند بود.
8- نشست سوچی با حضور ایران و روسیه و ترکیه یک نشست ساده نبود بلکه نشستی بود که آینده منطقه غرب آسیا را براساس «دکترین و گفتمان محور مقاومت» و به دور از نقش و حضور آمریکا و اروپا برای نخستینبار بعد از صد سال از توافق سایکس پیکو ترسیم میکند. اما آنچه اهمیت این نشست را مضاعف و تصمیمات آن را ضمانت کرد، حضور روسای ستادهای کل ارتش سه کشور در کنار روسای جمهور از جمله حضور سردار باقری در کنار آقای روحانی بود. نشست سه جانبه روسای نیروهای مسلح این کشورها قبل از نشست سران هم نشان داد که هرگونه مذاکرهای زیر سایه اقتدار نتیجهبخش خواهد بود و از این پس هرگونه تصمیمگیری برای منطقه فقط بر سر میز دیپلماتیک قابل تصور نیست و باید قبل از اجرایی شدن، مهر اقتدار پای آنها بخورد، همانگونه که نتیجه نشست وزرای خارجه سه کشور در آنتالیا از طریق نشست عالیترین مقامهای نظامی این کشورها در سوچی به اجلاس سران ارائه شد.
9- اگر روزی وعده نصرت خدا محقق و خرمشهر آزاد شد و اگر اکنون وعده خدا محقق شد و دمشق و بغداد را آزاد کردیم، قطعا در آینده با همین اعتقاد جبهه انقلابی منطقه براساس دکترین مقاومت حتما اعلام خواهد کرد«قدس شریف نیز آزاد شد» چراکه به فرموده رهبر معظم انقلاب«جمهوری اسلامی با کمال قدرت در مقابل جبهه استکبار ایستاده و ملاحظه هیچکس را نمیکند و روزی که فلسطین به مردم فلسطین برگردد،آن روز، روز جشن دنیای اسلام خواهد بود و ما برای آن روز، تلاش خواهیم کرد»، پس مقاومت ادامه دارد...