رئیسجمهور دیروز در جلسه ستاد مدیریت بحران کرمانشاه در اظهارنظری متناقض گفت: نباید در موقع حادثه مچ همدیگر را بگیریم اما در همین سرپلذهاب مسکنهای مهر را دیدیم که چطور شدهاند و کنار آن خانه خود مردم است که حتی شیشه آنها نشکسته است.
وی افزود: وقتی گسل این منطقه در یک مسیر است چرا یکی از خانهها خراب شده و دیگری نشده؟ مردم باید خودشان برای خودشان خانه بسازند در این صورت خودشان بهتر میسازند. گاهی دولت در مواردی ناچار است تصدیگری کند. هرچه کارها را به مردم واگذار کنیم، بهتر، ارزانتر، دقیقتر و زودتر انجام میدهند.
وی همچنین در جمع عدهای از مردم سرپلذهاب گفت: در این حادثه برخی ساختمانهایی که به صورت تعاونی و دولتی ساخته شده و از عمر احداث آنها زمان کمی میگذرد، تخریب و دچار حادثه شدهاند، گفت: باید اشکالات و کاستیهای موجود در ساخت این بناها بررسی شود و دولت مطمئنا این مسایل را دنبال کرده و مقصران را شناسایی و به مردم معرفی خواهد کرد.
قبل از روحانی و درست به فاصله چند ساعت از زلزله، جهانگیری معاون اول رئیسجمهور، گرای حاشیهسازی و جنجال را به رسانههای زنجیرهای داد و بیهیچ بررسی مستندی مدعی شد: بیشتر خانههای تخریب شده در استان کرمانشاه متعلق به مسکن مهر است(!؟)
دیروز هم روزنامههای زنجیرهای پای کار آمدند و تیترها و مطالبی از این قبیل را منتشر کردند؛
- شرق: (کابوس مسکن بیمهر)
ـ ایران: مسکن مهری که مزار شد
ـ قانون: گسلی به نام مسکن مهر
- بهار: زلزله مهر
- شهروند: مسکن بیمهر
- آفتاب یزد: مسکن (بی)مهر
- آرمان: مسکن مهر، بیمهری کرد؛ میراث احمدینژاد با زلزله فرو ریخت.
- جامعه فردا: لرزه بر اندام مهر
- ایران: مردودی مسکن مهر در زلزله
و ...
این رویکرد به موازات خطدهی مدیران ارشد دولت درحالی است که ابهامات و سؤالات مختلفی در ذهن مردم وجود دارد؛ ازجمله اینکه اگر نباید مچگیری کرد، پس دولتمردان آن هم با ادعایی از اساس دروغ، مشغول چه کاری هستند؟ همین دیروز مدیر روابط عمومی راه و شهرسازی کرمانشاه برخلاف همه جوسازیهای چند روز اخیر تصریح کرد: «تاکنون تعداد فوتیها در واحدهای مسکن مهر 2 نفر اعلام شده است. خوشبختانه در این واحدها و مجتمعهای مسکن مهر شاهد ریزش به این معنا که سقف بر روی ساختمان آوار شود، نبودیم.» این یعنی اینکه 47 دهم درصد درگذشتگان ساکن مسکن مهر بودهاند.
مردم مایلند بدانند معاون اول رئیسجمهور در همان چند ساعت اول از کجا فهمید اکثر ساختمانهای ویران شده، مسکن مهر است؟! ثانیا آیا غیر از این است که 5371 واحد مسکن مهر در تاریخ 1394 (2 سال و نیم پس از تشکیل دولت یازدهم) توسط مقامات ارشد وزارت راه و شهرسازی افتتاح شد؟ چه کسی بر ساخت آنها نظارت کرده و تایید نموده است؛ جز مسئولان همین دولت؟ آیا جز این است که فاز دوم بیمارستان اسلامآباد فروردین امسال (در آستانه انتخابات) توسط وزیر بهداشت افتتاح شد و فرو ریخت؟
حتی اگر ادعای جهانگیری و روحانی درست بوده باشد - که واقعیت غیر از این است - آنگاه آیا باید مقصران را جز در وزارت راه و شهرسازی یا وزارت بهداشت (در ماجرای بیمارستان اسلامآباد) جستوجو کرد؟ مگر رئیسجمهور در جلسه رای اعتماد برای کابینه دوم خود درباره وزیر راه و شهرسازی اذعان نکرد «ما در دولت یازدهم در حوزه مسکن نتوانستیم با آقای آخوندی به توافق برسیم»؟ چرا چنین فردی اصلا وزیر شد و چرا برای دومین بار معرفی گردید و نقش وی در ارتقا یا انحطاط بخش مسکن ازجمله در مناطق محروم و بافتهای فرسوده چه بود؟! و آیا درمقابل نمیتوان گفت که جایگزینی برخی بافتها یا خانههای فرسوده با مسکن مهر، طبیعتا در کاهش آمار تلفات وخسارات موثر بوده که تعمدا ناگفته میماند؟!
آقای روحانی با تخطئه مسکن میگوید مردم باید خودشان برای خودشان خانه بسازند و هرچه کارها را به مردم واگذار کنیم بهتر، ارزانتر و دقیقتر انجام میدهند. این ادعای خیالین، چه قدر با واقعیت زندگی طبقات پایین و محروم یا حتی متوسط جور درمیآید؟! آن 2 میلیون خانوار (حدود) 10 میلیون نفر از اقشار ضعیف و متوسط جامعه که به واسطه مسکن مهر صاحبخانه شدند و در آرزوهایشان هم نمیگنجید، بدون کمک دولت چگونه میتوانستند صاحبخانه شوند؟! درثانی، دولت برای همین واگذاری کار به مردم در عمل چه مساعدت و تمهیداتی کرده است؟! 20 سال شعار دادن وزیر راه فعلی درباره مسکن اجتماعی، آیا موجب ساخته شدن ولو یک واحد نمونه وپایلوت شده است؟
اصلا آیا امکان دارد مدیران و وزیران میلیاردر - و بعضا هزار میلیاردی - از مناطق ویلایی بالای شهر بتوانند رنج مسکن مردم را بفهمند و برای آن چارهجویی کنند؟
مگر یکی از همین وزرا چندی پیش به روزنامه شرق نگفت «8، 9 سال پیش ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسی بلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه کاین) که من هم خریدم؛ آن موقع حدود 200 میلیون تومان... از روزی که وزیر شدم تا الان، یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام... با وجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم، من میگفتم ما به جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد.» آیا دولت برای این شکاف طبقاتی در زندگی وزیران و مدیران خود با مردم عادی کمترین چارهجویی انجام داده که حالا سنگ مردم را به سینه میزند؟ چرا به جای بسیج همه ظرفیتهای ملی برای امدادرسانی به زلزلهزدگان و تسکین آلام آنها، نمک بر زخمشان میپاشند و همچنان بر دوقطبی عقلسوز دولت قبلی - دولت فعلی اصرار میورزند. اگر هم دولت قبل مقصر زلزله کرمانشاه باشد، دولت قبل، دولت آقای روحانی است.