حدود 5 سال از پایان دولت احمدینژاد و شروع به کار دولت روحانی میگذرد. یکی از کلیدواژههای مورد استفاده دولتمردان در این چند سال «دولت قبل» بوده است. مسئولان دولتی هنگام مواجهه با بسیاری از نقدها و اعتراضات در حوزههای مختلف با یادآوری عملکرد فاجعهبار دولت قبل منتقدان را به مسئولان گذشته حواله میدادند و به نوعی «دولت قبل» بهانهای شده بود برای توجیه ناکامیها و ضعفها.
اما پرسش اساسی آن است که امروز و با گذشت قریب به پنج سال از انتخاب حسن روحانی هنوز هم باید از «دولت قبل» گفت؟
این نکته درستی است که برخی از خشتهای کج گذاشته شده در آن دولت همچون رشد قارچگونه موسسات مالی تا سالها همه را درگیر خودش میکند اما آیا به واقع میتوان پذیرفت که همچنان در پاسخ به هر نقدی از عملکرد منفی گذشتگان بگوییم؟
همین پرسش را خطاب به رسانههای جریان اصلاحات نیز میتوان مطرح کرد که آیا وقت آن نرسیده است که اندکی هم به دولت مستقر بپردازیم؟
تا کی میخواهیم فهرست تخلفات سران دولت گذشته را به مردم عرضه کنیم؟ آیا به خط پایان این مواجهه رسانهای با دولت گذشته نرسیدهایم؟ محمود احمدینژاد و یاران نزدیک به او با تمام اشتباهات و تخلفات ریز و درشتی که داشتهاند بیش از چهار سال است که دیگر در قوای سهگانه حضور ندارند و چند سال است که ظاهرا دیگر آن نگاه جایی در قوه مجریه ندارد. در چنین وضعیتی گزارشها و گفتوگوهای تکراری درباره مفاسد و تخلفات آن هشت سال که در صفحات نشریات و فضای مجازی به شکل روزانه نقش میبندد چه دردی از مردم و متن جامعه را دوا میکند؟
برای بخش قابل توجهی از جامعه کنار هم قرار دادن این موضوعات نشانگر آن است که دولت مستقر و رسانهها و سیاسیون همراه آن به جهت آنکه عملکردی متناسب با وعدههای خود نداشتهاند در پی برجستهسازی گذشته و استفاده مجدد از ترفند سیاسی و رسانهای با کلیدواژه «دولت قبل» هستند. درباره آن که این تصور از دولت و همراهان رئیسجمهور روحانی که در بخشهایی از جامعه به وضوح مشاهده میشود تا چه حد مبتنی بر واقعیت است میتوان بحث کرد اما از این واقعیتگریزی نیست که بخشی از مردم چنین نگاهی را به دولت دارند و همین نگاه سبب کاهش محبوبیت دولت در بین قشرهای مختلف جامعه شده است.
به نظر میرسد که برای عبور از این وضعیت وظیفهای بزرگ بر روی دوش رسانهها قرار دارد. به خصوص رسانههایی که در انتخابات در جبهه حامیان دولت قرار داشتند. آنان باید با عبور از کلیشه خستهکننده «دولت قبل» کمی هم از دولت حاضر بگویند و با یادآوری مدام و مداوم وعدهها و برنامههای مطرح شده از سوی رئیسجمهور و دیگر مقامات دولتی مشغول پایش و نظارتی دائمی بر عملکرد دولت باشند. نمیتوان پذیرفت که رسانهها در روزهای انتخابات بلندگوی مطرح شدن مطالبات و از طرف دیگر ابزاری برای تبلیغات سیاسیون بشوند اما زمانی که سیاستمداران بر کرسی قدرت تکیه زدند نقش ناظر خود را فراموش کرده و به جای نقد خطاها و ضعفهای دولت مستقر بعد از گذشت زمانی طولانی از پایان دولت گذشته باز هم از «دولت قبل» سخن بگویند.