تیر اول را به موسسه همشهری محمدعلی نجفی در روز رای گیری به عنوان شهردار تهران زد و همه کارشناسان را در بهت و حیرت فرو برد او در روز اول به انتشار روزنامه همشهری توسط شهرداری تهران انتقاد کرد و گفت:«در هیچ جای دنیا نمیتوانیم پیدا کنیم که شهرداری یک روزنامه سراسری آن هم با رویکرد سیاسی داشته باشد».
او بعد از شهردار شدن روند انتقاد به موسسه همشهری را ادامه داد و این بار گفت:« در حال حاضر روزنامه همشهری مجلات زیادی منتشر می کند که بسیاری از آن ها از نظر فرهنگی و اقتصادی توجیهی ندارد!»
نجفی همچنین در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در پاسخ به سوالی در مورد سرنوشت موسسه همشهری گفت: انتشار مجلات همشهری منطقی و عاقلانه نیست. بخش زیادی از فعالان رسانههای مکتوب به ما نسبت به انتشار مجلات همشهری که فضای غیر رقابتی را ایجاد کرده بود، اعتراض داشتند. شهردار تهران ادامه داد: در بررسی هایی که انجام دادیم مشخص شد، برخی از مجلات زیر بیست درصد مورد استفاده بودند و هشتاد درصد برگشت داده میشدند. این در حالی است که یارانه زیادی از سوی شهرداری به این موسسه پرداخت میشد و بیشک مردم تهران هم راضی نیستند، عوارضی که میدهند اینگونه صرف شود». نجفی با تاکید بر ضرر ده بودن بخشی از مجلات همشهری افزود:« در حال حاضر فقط چهار عنوان مجله که فقط زیر بیست درصد فروش داشته و هشتاد درصد آنها برگشت داده میشد، تعطیل میشود. »
اما چند نکته درباره اظهارات نجفی شهردار تهران:
سردبیران طرفدار قالیباف حذف شدند
واقعیت این است که تمام چهار مجله ای که تعطیل شدند دقیقا به خاطر دیدگاه های سیاسی سردبیران شان حذف شدند و نه به خاطر زیان دهی. چون اگر زیان دهی مجلات ملاک بود باید اقدامات دیگری در دستور کار قرار می گرفت.
مجلات تعطیل شده یک هزارم درصد زیان گروه مجلات همشهری را تولید می کردند
جناب نجفی اهل ریاضیات است و حتما می تواند این مسئله ساده را حساب و کتاب کند تا متوجه شود مجلاتی که تعطیل شدند نقش بسیار بسیار ناچیزی در تولید زیان گروه مجلات همشهری داشتند و زیان جای دیگری است. زیان ناشی از عملکرد مجله نیست بلکه ناشی از سیاست گذاری اشتباهی است که به سردبیران دیکته می شود. البته امیدوارم این توضیحات بهانه ای برای جناب نجفی و دوستانشان برای اعمال فشار بیشتر به مجله یا مجلاتی که نامشان برده می شود، نباشد.
الف.پرتیراژترین مجله همشهری «دانستنیها» است. این مجله ۲۵۰۰۰ نسخه چاپ و منتشر می شود. بر اساس آخرین آمار رسمی منتشر شده از گروه مجلات همشهری نسخه شماره ۱۵۵ این مجله در تاریخ ۱۳/۳/۹۵ حدود ۶۳درصد فروش داشته ونسخه شماره ۱۵۸این مجله ۶۵درصد فروخته است. این آمار می گوید بین۳۵ تا ۳۷درصد این مجله برگشت می خورد. اگر این مجله به طور متوسط ماهانه فقط ۳۵ درصد برگشتی داشته باشد چیزی بیش از ۷۵۰۰ نسخه از این مجله برگشت می خورد!
مجله دانستنی ها ۶.۵ برابر ماهنامه های تعطیل شده زیان تولید می کند
ب:حالا توجه جناب نجفی شهردار تهران را به کل تیراژ مجلات تعطیل شده جلب می کنم:
ماهنامه های خردنامه و همشهری ماه با تیراژ ۲۵۰۰نسخه منتشر می شدند و اگر مجله ای مثل خردنانه یا همشهری ماه فقط ۳۰درصد بفروشد یعنی ۷۵۰نسخه فروخته است.
آنگاه کل برگشتی این مجلات ۱۷۵۰نسخه(با کاغذ کاهی) و کل برگشتی دانستنیها ۷۵۰۰نسخه( با کاغذ ال دبلیو سی)! خواهد بود. با لحاظ عدم فروش ۷۰درصدی این مجلات باز هم مجله ای مثل دانستنیها درهر شماره ۵۷۵۰نسخه بیشتر از کل ماهنامه ها زیان برگشتی تولید می کند.
با عنایت به اینکه این مجلات ماهانه و دانستنیها دو هفته نامه است دانستنیها در ماه ۱۱۵۰۰نسخه یعنی چیزی حدود ۶.۵ برابر این مجلات زیان تولید می کند!
با توجه به هزینه کاغذ با کیفیت تر و مرغوب تر برای دانستنیها و با عنایت به اینکه این مجله دوهفته نامه است و هزینه تولید آن دو برابر ماهنامه ها است و با توجه به اینکه میزان برگشتی ماهانه ی مجله ای مثل دانستنیها به ۱۵۰۰۰هزار نسخه در ماه می رسد، پس معیار زیانده بودن برای تعطیلی مجلات، معیارغلطی است و این معیار ملاک عمل توقف مجلات نمی تواند باشد.
مجلات پر تیراژ به طور متوسط ۱۱برابر مجله اقتصاد و دیپلماتیک زیان تولید میکنند
ج: مجلات اقتصاد و دیپلماتیک دو ماهنامه بودند و در هر شماره بر اساس اعلام معاونت اجرایی گروه مجلات فقط ۲۵۰۰نسخه منتشر می شدند. این مجلات در سال شش شماره منتشر می شدند که کل تیراژ آنها در یک سال ۱۵۰۰۰نسخه می شد.
۱۵هزار نسخه ای که این دو مجله برای کل سال منتشر می کردند برابر است با یک ماه برگشتی دو هفته نامه ای مثل دانستنیها که هر دو هفته ۷۵۰۰نسخه و درهر ماه ۱۵هزار نسخه برگشتی دارد.
معنای این سخن آن است که مجله ای مثل دانستنیها سالانه ۱۱برابر کل مجله ای مثل دیپلماتیک و اقتصاد فقط از محل برگشتی ها زیان تولید می کند! (در این محاسبه هزینه هر صفحه تولید و همچنین کیفیت کاغذ و چاپ بررسی نشده که با لحاظ این موارد زیان مجله ای مثل دانستنیها به بیش از این مقدار خواهد رسید)
مجلات پرتیراژ به طور متوسط ۲۵تا ۴۵درصد هزینه تولید بیشتری دریافت می کنند
شاید گفته شود این مجلات پر تیراژ در عوض آگهی بیشتری دارند و در نتیجه هزینههای برگشتی را پوشش میدهند. ولی این استدلال هم خالی از اشکال نیست چون مجلات پرتیراژ به طور متوسط ۲۵تا ۴۵درصد هزینه تولید بیشتری دریافت میکنند و قیمت تولید هر صفحه آنها بین ۲۵ تا ۴۵درصد گران تر از مجلات کم تیراژ است.
مجلات پرتیراژتر، زیان ده تراند!
حالا جمع بندی:
جناب شهردار! مجله ای که به نظر پرتیراژتر است، زیانده تر است!
و اگر معیار تعطیلی مجلات زیانده تر بودن آنهاست پس باید مجلات بزرگتر، زودتر از مجلات کوچک تر تعطیل یا تعدیل می شدند. چون زیان ۳۵درصد عدم فروش آنها در هر شماره برابر با کل تیراژ سه شماره مجله ای مثل دیپلماتیک و اقتصاد که دو ماهنامه هستند، می باشد.
پرتیراژهای همشهری بیشتر زیان تولید می کنند!
این عدم توازن سود و زیان درباره سایر مجلات پر تیراژ و کم تیراژ همشهری نیز حاکم است. این طور نیست که فقط دانستنیها اینقدر زیان تولید می کند بلکه مجلاتی مثل «جوان»،«داستان»،«سرزمین من»، «۲۴»، «بچه ها» و «سرنخ» هم میزان زیان تولیدی شان در یک ماه از کل برگشتی مجلاتی مثل آیه، پایداری و ... بیشتر است. اما این حرف به آن معنا نیست که سردبیران مجموعه کارشان را درست انجام نمی دهند بلکه بر عکس سردبیران گروه مجلات از حرفه ای ترین روزنامه نگاران در حوزه کاریشان هستند بلکه این مدیران توزیع و فروش همشهری هستند که فکر می کنند با روش های ۲۰سال پیش می توانند مجلات امروزی را به فروش برسانند.
همشهری چه باید بکند؟
سوال این است که چگونه می شود چنین فرایندی را اصلاح کرد؟
اولا نظام قیمت گذاری مجلات باید اصلاح شود،
ثانیا نظام تیراژ مجلات باید تغییر کند،
ثالثا سازمان فروش همشهری باید اساسی بازسازی و اصلاح شود.
توقف مجلات، تنها کار مدیرانی است که یا مسئله را درک نمی کنند یا راه حلی برای مشکلات ندارند و با حذف صورت مسئله فکر می کنند مشکل بر طرف شد!
زیانده بودن ملاک نبود، سیاسی بودن معیار بود!
پس منطقی باشیم:
اگر قرار بود زیانده بودن ملاکی برای تعطیلی مجلات همشهری باشد پس اول می بایست ترتیب انتشار مجلات بزرگ از هفته نامه به دوهفته نامه و از دوهفته نامه به ماهنامه تغییر می کرد تا جلوی زیان های کلانتر گرفته شود و از سوی دیگر به اصلاح ساختار فروش همشهری تمرکز می شد.
مجله ای که نمی فروشد جای کسی را تنگ نمی کند!
اما پاسخ به چند اظهار نظر غیر کارشناسی شهردار تهران ضروری است.
جناب شهردار گفته:« بخش زیادی از فعالان رسانههای مکتوب به ما نسبت به انتشار مجلات همشهری که فضای غیر رقابتی را ایجاد کرده بود، اعتراض داشتند. در بررسی هایی که انجام دادیم مشخص شد، برخی از مجلات زیر بیست درصد مورد استفاده بودند و هشتاد درصد برگشت داده میشدند.»
جناب نجفی مجله ای که به گفته شما ۲۰درصد می فروشد جای چه کسی را تنگ کرده است؟! مجله ای جای کسی را تنگ می کند که فروش بالا داشته باشد! مجله ای که به ادعای شما فقط ۲۰درصد می فروشد که جای کسی را تنگ نمی کند!
همشهری هیچگاه از عوارض مردم استفاده نمی کند
جناب نجفی ادعای عجیبی نیز مطرح کردند:« یارانه زیادی از سوی شهرداری به این موسسه (همشهری) پرداخت میشد و بیشک مردم تهران هم راضی نیستند، عوارضی که میدهند اینگونه صرف شود».
چطور ممکن است یک شهردار به این راحتی خلاف واقع سخن بگوید؟! عوارض مردم هیچگاه خرج همشهری نمی شد و نمی شود. همشهری خود درآمدزاست و نیازی به عوارض مردم ندارد. این سنت همه گروه های بزرگ رسانه ای است که بخشی از درآمد خود را صرف انتشار رسانههای مکمل در سبد کالای خود کنند و لزوما قرار نیست اهداف اقتصادی از انتشار این مجلات برآورده شود.
چرا سیاسی ترین خبرنگاران جذب همشهری می شوند؟
جناب شهردار گفته:«در هیچ جای دنیا نمیتوانیم پیدا کنیم که شهرداری یک روزنامه سراسری آن هم با رویکرد سیاسی داشته باشد».
اگر سیاسی کاری برای روزنامه همشهری بد است پس چرا سیاسی ترین خبرنگارهای جریان اصلاحات دارند جذب روزنامه همشهری می شوند؟! قرار است در همشهری چه اتفاقی بیفتد؟جناب شهردار که می گفت در شهرداری سیاسی کاری نخواهد کرد چه برنامه ای دارد که باید سیاسی ترین خبرنگاران برای اجرای آن جلب و جذب همشهری شوند؟
دست از رفتار غیر مسئولانه بر دارید وبه خانواده بزرگ همشهری احترام بگذارید
تاکنون سابقه نداشته یک شهردار در تهران اینقدر غیر مسئولانه درباره بخشی از زیر مجموعه مدیریتی خودش اظهار نظر کند که محمد علی نجفی می کند. تو گویی اصلا در این مراکز خانواده هایی مشغول به کار نیستند ومعیشت و آتیه ای ندارند!
موسسه همشهری اعم از روزنامه، محلات، مجلات ، ضمائم و... بزرگترین کارخانه تولید محتوا در کشور است که روزانه صدها صفحه مطلب برای گروه های گسترده و متنوعی از شهروندان تهرانی و شهرستانی تولید می کند. این موسسه بزرگ را بخشی از فرهیخته ترین و توانمندترین روزنامه نگاران و نویسندگان این کشور می گردانند که جناب نجفی و سایر اعضای شورای شهر باید احترام این عزیزان را حفظ کنند.
خانواده بزرگ همشهری از نجفی و اعضای شورای شهر انتظار رفتار مسئولانه تر و خردمندانه تر دارند نه غرض ورزانه و جناحی یا همراه با تحلیل های اشتباه و محاسبات غلط.
غیر مسئولانه سخن گفتن جناب شهردار باعث شده خیل عظیمی از کارکنان و روزنامه نگاران همشهری احساس نا امنی شغلی کنند و هر لحظه منتظر اتفاقی یا برخوردی یا تعطیلی و یاتعدیلی یک بخش از این موسسه باشند.
خوب است جناب شهردار و سایر اعضای شورای شهر و همچنین مردم شریف تهران بدانند که مثلا رفتار مدیر مسئول انتخابی جناب شهردار(خسرو طالب زاده) و رفیق آقای محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی شورا با کارکنان مجموعه چگونه است!
مشت را نمونه خروار بگیرید و بخوانید:
مدیر مسئول روزنامه که منتسب جناب نجفی است (خسرو طالب زاده) روزی بی خبر به ساختمان محلات همشهری رفته و سپس همه کارکنان و مدیران را خواسته و به آنها گفته می خواهیم همه محلات را تعطیل و به جای آن یک هفته نامه منتشر کنیم!
فردای آن روز وقتی صدای اعتراض ۲۷۰نفر از کارکنان محلات همشهری بلند شده جناب مدیر مسئول با عقب نشینی از اظهارات روزگذشته خود با یکی از پیشکسوتان محلات تماس می گیرد و از او می خواهد که به نمایندگی از ایشان حرفش را پس بگیرد! این نمونه ای از رفتار غیر مسئولانه جناب شهردار و تیم رسانه ای ایشان است!
چرا باید حرف اشتباه مدیر را اجرا کرد؟!
اما واقعیت یک سویه دیگر هم دارد و آن این است که جناب شهردار، هم زمان که مدیران همشهری را مامور بررسی وضعیت مجلات کرد در اظهار نظری غیر کارشناسی از پیش تصمیم خود را هم اعلام کرد!
او آن زمان که گفت گروه مجلات همشهری زیان می دهد و نباید این روند ادامه داشته باشد در واقع دانسته یا نادانسته روی تحقیق مدیران زیر مجموعه خود اثر منفی گذاشت.
در مدیریت «جریان های تکراری» سنت ناپسندی وجود دارد که« اگر مدیر حرف اشتباهی هم زد باید انجام شود! » لذا مدیران زیر مجموعه جناب نجفی برای اینکه فقط حرف شهردار زمین نماند چند مجله را باید قربانی می کردند که کردند!