تصمیم ترامپ در مورد برجام آمریکا را منزوی می کند

دنیس راس، مشاور دولت سابق آمریکا، در مقاله‌ای در روزنامه سعودی الشرق الاوسط نوشت با توجه به اینکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار‌ها پایبندی ایران را به برجام تأیید کرده است واشنگتن برای خروج از برجام باید به فکر راه‌های دیگری مانند ابراز نگرانی از رفتار‌های ایران پیدا کند تا اروپایی‌ها را با خود همراه و کشور‌ها را علیه ایران تحریک کند در غیر این صورت به جای آنکه ایران منزوی شود آمریکا منزوی خواهد شد. 

در این یادداشت آمده است: دیدگاه‌های رئیس جمهور دونالد ترامپ درباره توافق هسته‌ای یا همان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق، درباره آن با ایرانی‌ها مذاکره کرد کمتر شک برانگیز است. ترامپ در سخنرانی نوزدهم سپتامبر گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل متحد این توافقنامه را «عامل مخمصه» توصیف کرد. پانزدهم اکتبر (یکشنبه شب آینده) نیز او باید بار دیگر در کنگره حاضر شود و برجام را که به نفع امنیت ملی آمریکا باشد بار دیگر تأیید کند. در میان سئوال‌های گسترده‌ای که درباره این توافق و نگرانی‌ها از «فریبکاری ایرانی‌ها» در خصوص آن مطرح شده است، کنگره در سال ۲۰۱۵ میلادی قانون «بازنگری در توافق هسته‌ای ایران» را تصویب کرد که بر اساس آن رئیس جمهور هر نود روز یک بار باید برجام را تأیید کند.

تا الان دولت ترامپ دو بار پیاپی آن را تأیید کرده است، اما پس از تأیید اخیرش گفت: «اگر این موضوع با من بود صد و هشتاد روز پیش حکم داده بودم که ایرانی‌ها تبعیت نمی‌کنند.» در حقیقت عملا این موضوع به رئیس جمهور واگذار شده است. با توجه به سخنان اخیر ترامپ، اگر وی بار دیگر در پانزدهم اکتبر آن را تأیید کند، جای تعجب خواهد بود.

با وجود این، تأیید نکردن به خودی خود به معنای آن نخواهد بود که آمریکا از این توافق خارج خواهد شد. این را می‌گویم، چون تأیید، بخشی از تفاهماتی که در مذاکره آمریکا و دیگر اعضای گروه پنج به اضافه یک متشکل از روسیه، چین، انگلیس، فرانسه، آلمان با ایران به دست آمده، نیست.

طبیعتاً اگر ترامپ این بار تصمیم بگیرد که آن را تأیید نکند می‌تواند در داخل کنگره فشار‌هایی را به وجود بیاورد تا گام‌هایی برای تحمیل مجدد تحریم‌ها که به عنوان بخشی از این توافق به تعلیق در آمده است، برداشته شود و این به معنای خارج شدن آمریکا از برجام خواهد بود.

مهم این است که این را مد نظر قرار دهیم اگر ترامپ تبعیت نکردن ایران را از این توافق اعلام کند دولت آمریکا با مشکل فوری در اعتبار خود مواجه خواهد شد؛ چرا که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مسئول نظارت بر تبعیت ایران از برجام است و این آژانس نیز بار دیگر تأیید کرده است جمهوری اسلامی ایران بر اساس بند‌های توافق امضا شده به تعهداتش پایبند بوده است. بیستم سپتامبر گذشته رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا، به «تبعیت فنی» ایران از این توافق اذعان کرد.

اذعان تیلرسون نشان می‌دهد دولت آمریکا به موضوع تبعیت ایران نخواهد پرداخت و به جای آن تلاشهایش را بر مستلزمات قانون «بازنگری در توافق هسته‌ای ایران» متمرکز خواهد کرد. از بین استاندارد‌های تعیین کننده‌ای که این قانون آمریکایی تصویب کرده آن است که رئیس جمهور باید تأیید کند ایران هیچ گونه اقدامی انجام نمی‌دهد که می‌تواند به تقویت گسترده برنامه تسلیحات هسته‌ای اش منجر شود.

راس در ادامه نوشت: فرض بر این است که ناتوانی در رسیدن به مواضع نظامی ایران و نیز اقدام این کشور به ادامه آزمایش‌های بالستیکی، باعث می‌شود دولت آمریکا نتواند تأیید کند که طرف ایرانی به نوعی در حال تقویت برنامه ویژه تسلیحات هسته‌ای خودش است.

احتمال ندارد که دیگر اعضای گروه پنج به اضافه یک -که بخشی از این توافق هستند- هیچ یک از نقاط مطرح شده را بپذیرند به این علت که اگر آمریکا خواهان رسیدن به مواضع هسته‌ای اعلام نشده به آن در ایران بود می‌توانست اطلاعاتی ارائه بدهد که درباره این مواضع تردیدافکنی کند و اگر این کار را می‌کرد حق رسیدن را به این مواضع توجیه می‌کرد. نکته دوم مربوط به آزمایش‌های موشکی و دیگر «اقدامات ایران در متزلزل کردن ثبات» است؛ که این‌ها هم بخشی از برجام نیست.

در ادامه این یادداشت با مطرح شدن ادعاهای واهی علیه کشورمان آمده است: در نتیجه اگر ترامپ این توافق را تأیید نکند سپس از آن خارج شود این کار را کاملا به تنهایی انجام خواهد داد و با این کار خودش و نه طرف ایرانی را منزوی خواهد کرد و در آن صورت تأثیرگذاری بر رفتار‌های ایران از طریق ابزار‌های غیر نظامی بسیار دشوار خواهد بود. در حقیقت برای دولت آمریکا، بسیج واکنش‌های اروپا یا واکنش‌های بین‌المللی علیه رفتار‌های تهدیدآمیز ایران از جمله به کارگیری شبه نظامیان شیعی طرفدارش در منطقه خاورمیانه، کار دشواری خواهد بود. آیا این معنایش آن خواهد بود که آمریکا نباید این توافق را تأیید کند؟ لزوماً این طور نیست، اما قطعا به معنای آن است که اگر دولت ترامپ این توافق را تأیید نکند در عین حال باید تفسیر کند چرا خروج از برجام را اعلام نمی‌کند؟ و چرا از کنگره نمی‌خواهد تحریم‌ها را علیه ایران که به عنوان بخشی از توافق امضا شده هسته‌ای به حال تعلیق در آمده است، دوباره برقرار کند؟ و به جای آن به همگان ابلاغ کند اگر برای نگرانی‌های آمریکا در خصوص رفتار‌های منطقه‌ای ایران و آزمایش موشک‌های بالستیک و نادیده گرفتن بند‌های «غروب خورشید» در برجام چاره اندیشی نشود، طی یکی از مراحل شش تا دوازده ماه آینده آمریکا از این توافق خارج خواهد شد.

در حالی که همه اعضای دیگر گروه پنج به اضافه یک به بند‌های برجام پایبند هستند، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، به تازگی به تدوین «یک تفاهم مکمل» درباره حفظ برخی محدودیت‌های اساسی که برجام بر تعداد سانتریفوژ‌های در اختیار ایران تصویب کرده است و کیفیت کنونی سانتریفوژ‌ها و نیز در خصوص سطح اجازه داده شده برای غنی سازی اورانیوم و ممنوع کردن استفاده از توانایی‌های بازفرآوری هسته ای، دعوت کرده است. این‌ها بند‌هایی است که ایران در سال ۲۰۳۰ میلادی دیگر مشمول آن نخواهد بود و اگر پای چیز دیگری در میان نباشد سخنان مکرون القا کننده آن است که دولت آمریکا اندک نفوذی دارد که می‌شود روی آن حساب کرد.

قطعاً رهبران اروپا مایل نیستند از برجام خارج شوند و نیز این تصور وجود دارد که آنان برای نگه داشتن آمریکا در این توافق تلاش خواهند کرد، اما به ناچار باید توازنی حساس برقرار شود. محبوبیت ترامپ در انگلیس و فرانسه و آلمان به شدت پایین آمده است و برای ترزا می‌، نخست وزیر انگلیس، یا مکرون، رئیس جمهور فرانسه، و به خصوص آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، که الان با سنگینی بار تشکیل دولت‌های جدید در کشورهایشان مواجه هستند، کار آسانی نخواهد بود که از رئیس جمهور آمریکا در این مسئله حمایت کنند. حد اقل آنکه اگر ترامپ بخواهد بازیگران اصلی اروپا را در وارد آوردن فشار‌های بیشتر به ایران به خودش ملحق کند -که همین فشار‌ها نیز در وهله نخست کلید پاسخ ایران به مذاکره درباره برنامه هسته‌ای اش بود - باید از تندی لحن خود در اظهارات علنی بکاهد و به همگان به روشنی بگوید از برجام بدون همکاری با شرکای اروپایی به منظور تعامل با نگران‌های مختلف مربوط به رفتار‌های منطقه‌ای ایران خارج نخواهد شد و اگر ما این کار را بکنیم و از برجام خارج شویم به نگرانی‌های اروپا در مباحثات توجه خواهیم کرد و مد نظر قرار خواهیم داد.

دنیس راس در ادامه یادداشت خود آورده است: طرف ایرانی نیز زمانیکه ما این مسیر را طی می‌کنیم همانند یک تماشاگر تنبل نخواهد نشست و محکم‌ترین نشانه‌های پایبندی خود را به بند‌های این توافق از خود نشان خواهد داد و خواهد گفت که این دولت آمریکاست که ایرانی‌ها را تهدید می‌کند. بر همین اساس ایرانی‌ها برای ایجاد دو دستگی در گروه پنج به اضافه یک تلاش خواهند کرد تا بتوانند جلوی هرگونه گام‌های جدید را به منظور فشار به ایران یا درخواست از این کشور برای تغییر سیاستهایش بگیرند همچنانکه رئیس جمهور روحانی و معاونش صالحی پیش از این انجام داده اند. اگر آمریکا از این توافق خارج شود آنان با کارت ترس و هراس از احیای برنامه هسته‌ای ایران بازی خواهند کرد و در عین حال این پیام را خواهند داد در صورتیکه هرگونه تفاهمات مکملی وجود داشته باشد ایران نیز خواستار امتیازات بیشتر از آمریکا خواهد شد از جمله به عنوان مثال پایان دادن به تحریم‌های غیر هسته‌ای مربوط به تروریسم و حقوق بشر که همچنان بر بسیاری از نهاد‌های چند ملیتی مالی که در داخل ایران فعالیت دارند تأثیر منفی عمیقی دارد. به عبارت دیگر طرف ایرانی را بر آن خواهد داشت این استدلال را مطرح کند که اگر آمریکایی‌ها از ایران چیز بیشتری می‌خواهند باید در مقابلش چیز بیشتری نیز بدهند.

پیش‌بینی گام‌های ایران از آن جهت اهمیت دارد که بتوان با آن‌ها مقابله کرد و این را می‌باید درک کرد که طرف اروپایی به این سادگی با آنچه که دولت آمریکا «برای اصلاح آن» در داخل بند‌های برجام و تعدیل رفتار‌های دیگر ایران تلاش می‌کند با واشنگتن همراهی نخواهد کرد.

دولت آمریکا به ناچار باید اعتراف کند اگر از برجام بدون پیوستن طرف اروپایی به واشنگتن در وارد آوردن فشار‌های بیشتر به ایران خارج شود در آن صورت تأثیر گام‌های برداشته شده آمریکا بسیار بسیار محدود خواهد بود. تمایل اروپا (قبل از برجام) به تحریم خرید نفت ایران، برجسته بود و همین تحریم نفتی ایران از سوی اروپا و نه تحریم‌های یکجانبه آمریکا باعث نابودی اقتصاد ملی ایران شد.

در انتهای این یادداشت آمده است: هدف از این نوشته آن است که تهدید آمریکا برای خروج از برجام به اروپایی‌ها که تلاش خواهند کرد این توافق را حفظ کنند، اندکی فشار وارد می‌کند، اما دولت آمریکا در صورتی که این بار تبعیت ایران را تأیید نکند باید امکانات و حدود نفوذ کنونی خود را در نظر بگیرد به این معنا که باید یک طرح مشخصی وجود داشته باشد که اقدام دولت آمریکا را تفسیر کند و اینکه چگونه به همراه طرف اروپایی به عنوان یک جبهه واحد در برابر ایران ظاهر خواهد شد؟ به عبارت دیگر دولت آمریکا باید مطمئن شود اگر توافق با ایران را تأیید نکند خط مشی و راهی دارد که ایران را منزوی کند، نه اینکه آمریکا منزوی شود.