1- «اگر اروپا از واشنگتن پیروی کند، برجام از بین خواهد رفت.» این شاه بیت مصاحبههای وزیر امورخارجه کشورمان بعد از نشست شورای آتلانتیک و حضور سفرای اروپایی در کنگره آمریکا بود.نشست شورای آتلانتیک با حضور سفرای کشورهای اروپایی و متعاقب آن نشست کنگره آمریکا با این سفرا را باید مهم تلقی کرد که ابعاد و پیامهای جدی داشتند اما متاسفانه محتوای آنها در رسانهها و افکارعمومی چه با هدف سانسور از سوی برخی رسانهها و چه به علت غفلت دیگر رسانهها انعکاس مناسبی نداشت. در مطلب «حمایت وارونه اروپا از برجام» برخی از پیامهای نشست آتلانتیک مورد تحلیل قرار گرفت اما برخلاف فضاسازیها و سانسور برخی رسانههای داخلی، مهمترین پیام این دو نشست این بود که دولت ایران در مقابل تهدیدات آمریکا روی حمایت اروپا از برجام حساب باز نکند! و به گفته خود سفرای اروپایی، آنها «به آمریکا پیشنهاد همکاری در زمینه طیف وسیعی از اقدامات برای مهار ایران در منطقه» را ارائه دادند.
2- با دقت در مواضع وزیر امورخارجه در مصاحبه هایش با رسانهها قبل و بعد از این نشستها بهخوبی شکست دیپلماسی رسانهای و ایمیلی و توئیتری آقای ظریف آشکار است. البته آقای ظریف خودش هم قبل از نشست آتلانتیک به حمایت اروپا از برجام نیز چندان مطمئن نبود و نگرانی از تاثیرگذاری آمریکا بر مواضع اروپاییها در مصاحبههایش مشهود بود. اما ظاهراً آقای ظریف بعد از این نشستها پیام اصلی اروپاییها را دریافت کرد و ناامیدی از حمایت اروپا در مواضع وی کاملا آشکار شد و نشان داد که تردید وزیرامورخارجه درباره عدم حمایت اروپا از برجام به یقین تبدیل شده است. ظریف در مصاحبه مشترک با گاردین و فایننشال تایمز بعد از نشست آتلانتیک در حالیکه منفعلانه و ملتمسانه از اروپاییها میخواهد آمریکا را نادیده بگیرند و برجام را نجات دهند، نه تنها ناامیدی خود از حمایت اروپا را نشان داد بلکه حتی نسبت به حمایت قاطع دیگر کشورها هم اظهار تردید کرد تا جایی که به دو خبرنگار گاردین و فایننشال تایمز گفت «اگر اروپا، ژاپن، روسیه و چین تصمیم بگیرند با آمریکا همراهی کنند، این یعنی پایان و مرگ برجام خواهد بود»!
3- البته این ناامیدی در مواضع روزهای اخیر آقای روحانی هم قابل درک است تا جاییکه از احتمال«رفتن برجام» میگوید و بر خلاف گذشته دیگر از حمایت اروپاییها از برجام، سخن نمیگوید و برای توجیه راه به اشتباه رفته از قرآن مایه میگذارد، البته مثل ادعای صلحطلبی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و در ادامه همان روش «تطبیق بدون تفکر»!
4- همانگونه که قبلا و در طول پنج سال گذشته بارها با شواهد و قرائن مستدل گفته بودیم انتظار ایجاد اختلاف بین واشنگتن و بروکسل برای حفظ برجام توهمی بیش نیست که برخی در تهران برای خود ساختهاند. اما آقای ظریف بعد از35 سال کار دیپلماتیک در آمریکا و اروپا و چهار سال مذاکرات هستهای با این کشورها به این نتیجه رسیده است. وی هنگام ترک نیویورک درمصاحبه با نشریه پولیتیکو با رد هرگونه شکاف بین اروپا و آمریکا و اصل قرار دادن همراهی اروپا با آمریکا تاکید میکند «اروپا کاری را میکند که به نفعش باشد و گوش نکردن اروپا به حرف آمریکا فقط یک احتمال است.»
5- اما چرا اروپاییها به همراهی آمریکا تن میدهند و چرا ظریف به این زودی خود را باخته و ناامیدانه از پایان برجام سخن میگوید؟ اولا علت اصلی، توجه نکردن به تذکرات و راهنماییهای رهبرمعظم انقلاب است که دلسوزانه تیم مذاکرهکننده ایرانی را «فرزندان انقلابی» خواندند و خلل و فرج برجام را یک به یک به آنها نشان دادند و بر رفع این خلل و فرج تاکید داشتند. متاسفانه دولت و تیم مذاکرهکننده به علت اینکه تلاش داشتند عجولانه برای رسیدن به اهداف حزبی و جناحی، و نه با نگاه راهبردی در سیاست خارجی، برجام را امضا کنند، نه تنها به این راهنماییهای دلسوزانه و مدبرانه رهبری توجه نکردند، بلکه برخلاف منافع ملی حتی از خطوط قرمز نظام هم عبور کردند و نتیجه این سیاست و عملکرداشتباه، اکنون به دست گرفتن«کاسه چه کنم، چه کنم!» شده است. لذا اگر آن زمان که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به تهدیدات و یاوهگوییهای رئیسجمهور آمریکا فرمودند «اگر آمریکا برجام را پاره کند، ما هم آن را به آتش میکشیم»، آقایان این مواضع انقلابی و شجاعانه رهبری را پشتوانه دیپلماسی خود میکردند و در برابر نقض مکرر برجام از سوی آمریکا، موضع انقلابی به آتش کشیدن برجام را میگرفتند و با ارسال پیامهای غلط موجب گستاختر شدن آمریکاییها نمیشدند، حداقل در برابر خود برجام و نه ملت ایران!، شرمندهِ متهم شدن به نقض برجام نمیشدند! هرچند که عرق شرمندگی برداشته نشدن تحریمها و حل نشدن مشکلات اقتصادی با برجام، آن زمان که رئیسجمهور جلوی دوربین وعدههای خود را انکار کرد، بر پیشانی آقایان نشست، اما به رگ غیرتشان برنخورد! ثانیا آمریکا مکارانه با کمک خود اروپاییها و در سایه غفلت و ضعف کارشناسی تیم مذاکرهکننده ایرانی و درک نیاز دولت یازدهم به امضاء برجام برای ماندن در قدرت، این خلل و فرج را در برجام قرار داد تا امروز نیز با کمک خود اروپاییها از این خلل و فرج علیه ملت ایران استفاده و از دولت دوازدهم باج ماندن در قدرت را طلب کند!. آنگونه که بعد از امضاء برجام خانم وندی شرمن گفته بود تیم مذاکرهکننده ایرانی فرق واژه Lift و End را نفهمیدند و به قول گری سیمور مشاور باراک اوباما «یا حواسشان پرت بوده یا فریب خوردهاند!». لذا علاوهبر خلل و فرج بخش دسترسیهای برجام معروف به بخش Q و همچنین بخش T که آمانو خواستار شفاف سازی درباره آن شده، در مقدمه برجام تاکید شده «امضاءکنندگان برجام باید به صلح و امنیت منطقه کمک کنند» جان کری با آگاهی از همین بند برجام گفته بود «حالا نوبت ترامپ است تا ایران را در منطقه مهار کند»!. تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز براساس قول جان کری! پیشبینی نمیکرد این بند از برجام به وسیلهای برای نقض برجام از سوی آمریکا تبدیل شود، تا جایی که جارت بلاک هماهنگکننده سابق اجرای برجام در وزارت خارجه آمریکا چنین وضعی را «فوقالعاده» توصیف کرد! نکته در خور توجه اینکه همه شواهد و اسناد به وضوح نشان میدهند که عامل تنش و بیثباتی در منطقه، آمریکاییها و اروپاییها هستند که به طور مستقیم و یا به روش جنگهای نیابتی منطقه را به آشوب کشیدهاند.
6- بعد از دو نشست آتلانتیک و کنگرهِ آمریکا این نگرانی و ناامیدی ظریف در تیم رسانهای حامی وی نیز خود را نشان داده است. رسانههای دولتی حامی برجام بعداز حمایت از سیاستهای غلط چهار سال گذشته دولت تدبیر و امید در مذاکرات هستهای اذعان کردند که راه درست همان بود که رهبرمعظم انقلاب همواره برآن تاکید میکردند، یعنی «نگاه به درون»! رسانههای دولتی در مقالات متعددی از جمله تحت عنوان«استراتژی نگاه به درون روش مواجهه با ترامپ» علاوه بر اذعان به درستی این نگاه در دولتهای نهم و دهم که «از یک دهه گذشته در سیاست خارجی کشورمان پدیدار شده است»، تاکیدکردند «تهدیدات رئیسجمهور آمریکا در سازمان ملل این درس مهم را در پی داشت که بهترین روش برای مقابله با سیاستهای خصمانه آمریکا تکیه بر منابع داخلی کشور و خوداتکایی اقتصادی است.»
7- سفر ظریف به عمان و متعاقب آن به قطر را نیز باید نشانهای از ناامیدی وی از کشورهای اروپایی دانست که وزیر امورخارجه را به سمت کشورهای منطقه سوق داده است. دولت یازدهم در ابتدا با اعلام اینکه باید با آمریکا به عنوان کدخدای جهان بست، همه کشورها از جمله روسیه و چین و کشورهای منطقه و حتی اروپا را به نوعی از ایران رنجاند، اما اکنون با ناامیدی از آمریکا به سراغ اروپا رفته و پس از ناامیدی از اروپا هم به سراغ کشورهای منطقه آمدهاند.
8- اولا اساس این راهبرد بر طرح جدید تیلرسون وزیرامور خارجه و سناتور کورکر رئیسکمیته روابط خارجی سنای آمریکا استوار است که سیانان از آن خبر داده است. ثانیا در این طرح با اصلاح قوانین کنگره، رئیسجمهور آمریکا یکبار برای همیشه باید درباره برجام به کنگره گزارش دهد و به جای گزارش دادن هر نود روز درباره برجام، موظف است به صورت مرتب درباره رفتارهای ایران در منطقه که به ادعای آمریکا حمایت از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک را شامل میشود، گزارش دهد. ثانیا با طرح تیلرسون- کورکر کنگره همان تحریمهای هستهای را به بهانه برنامه موشکهای بالستیک و محور مقاومت درمنطقه علیه ایران اعمال خواهد کرد که آمریکا در برجام متعهد به لغو آنها شده بود. با این راهبرد، آمریکا برای همیشه از شر متهم شدن به نقض برجام به دلیل اعمال تحریمهای هستهای! خلاص خواهد شد و این از یک طرف عملاً همان پایان و مرگ برجام است که ظریف از آن سخن گفته! و از طرف دیگر همان پاره کردن برجام و طوفان بعد از آرامشی است که ترامپ عنوان کرده است! براساس این راهبرد اکنون چهار طرح برای اعمال تحریمها علیه ایران روی میز کنگره است که دو طرح آن هفته گذشته به تصویب کمیته امور خارجی کنگره رسیده است. رابعا آمریکاییها با این طرح که از آن به عنوان یک «ضربه استادانه از روی بلوغ سیاسی و دیپلماتیک» یاد کردهاند، میتوانند اروپا را هم با خود همراه کنند. لذا هرچند در دولت تدبیر، خود کرده را تدبیر نیست! اما باید به ملت پاسخ داده شود که چه شد با برجام تحریمها ماندند و مشکلات اقتصادی حل نشدند؟!
دکتر محمدحسین محترم