شما باید نگاه کنید که برآیند عمومی گفتمان اصلاح طلبی، رضایت و همراهی تام و تمام از عملکرد دولت است. این دستاورد مهمی است و باورم این است که تا پایان ٤ سال دولت دوازدهم، حمایت و همراهی اصلاحطلبان از دولت آقای روحانی پابرجا باقی خواهد ماند. یعنی این گونه نیست که تصور کنید به خاطر ٤ تا عدم تحقق مطالبات برخی اصلاح طلبان، دنیا به آخر می رسد و همه معادلات برهم می خورد. نه، به هیچ عنوان. ما سمبل و نماد گفتمان و رضایت اصلاح طلبان را در اظهارات و موضعگیری های سید محمد خاتمی به حساب می آوریم و روی آن حساب میکنیم.
*مسئله انتقادات گسترده اصلاحطلبان از روحانی و تأکید بر اینکه «ما مسئول عملکرد دولت روحانی نیستیم!» این روزها در حال تبدیل شدن به یک گفتمان فراگیر در اردوگاه اصلاحات است. مقولهای که آقای عطریانفر یا از آن بیخبر است و یا در قبال آن خود را به بیخبری زده است.
به سخن دیگر اینکه اظهارات ارائه شده در این زمینه به حدّی از تواتر رسیده است که نمیتوان اسم آن را «ایراد ۴ نفر»! گذاشت...
از طرفی آقایان حاجی، تاجیک، صوفی، تاجرنیا، خرّم، شیرزاد و مبلّغ که درباره فرجام رابطه دولت با اصلاحطلبان تشکیک کردهاند، جملگی از ارکان جریان اصلاحطلب محسوب میشوند و نمیتوان به آنها عبارت «۴ نفر» را اطلاق کرد.
برایند عمومی اصلاحطلبان هم در مقطع پساانتخابات بر خلاف گفتههای عطریانفر به هیچ وجه ابراز رضایت از عملکرد روحانی نیست چه اینکه عبدا... ناصری مشاور محمد خاتمی چند هفته قبل طی اظهاراتی کابینه اول رئیسجمهور را ناهماهنگ و ناکارآمد توصیف کرد و محمدرضا خاتمی هم به تازگی از این گفته است که رئیسجمهور روحانی حتی در دولت اول خود نیز به وعدههایش عمل نکرد.
به سخن دیگر اینکه باز هم بر خلاف گفتهها و تلقی عطریانفر، برایند عمومی جریان اصلاحات این روزها به هیچ وجه ابراز رضایت از آقای روحانی نیست و این رخداد میرود تا به اعلام رسمی برائت اصلاحطلبان از روحانی و تحقق تحلیل «طلاق سیاسی اصلاحطلبان از روحانی» (که وبلاگ مشرق به کرّات درباره آن توضیحات مفصلی را ارائه کرده است) بیانجامد.
***
صحبتهای عطریانفر را بایستی از زاویه اختلافات قدیمی کارگزارانیها با اصلاحطلبان صف و در مواردی ستادی آنالیز کرد که به نوعی با یکدیگر در تضاد سیاسی به سر بردهاند.
کما اینکه بر اساس برخی تحلیلها، کارگزارانیها برای انتخابات سال ۱۴۰۰ نظراتی دارند که این نظرات میتواند مطلوب برخی ارکان جریان چپ نباشد.
در اشاره به این اختلافات میتوان به یک ماجرای جالب اشاره کرد...
سال قبل از انتخابات و در ماههای منتهی به نوروز ۹۶، محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای اصلاحطلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات، طی ۲ مصاحبه از اعلام نام روحانی بعنوان کاندیدای یکتا و مطلوب اصلاحطلبان توسط برخی چهرههای این جریان انتقاد کرد و آنها را صاحب نگاههای مستبد و توتالیتر خواند.
او تأکید داشت که این مسئله بایستی به اقتراح گذاشته شود و بر تصمیمگیری عقل جمعی اصلاحات در این زمینه تأکید داشت.
تاجیک در یکی از همان مصاحبهها گفته بود: «بنابراین اگر برخی از افراد جایی صحبت میکنند، من دوستانه از آنها میخواهم یا تأکید کنند که اظهار نظر شخصی میکنند، یا اینکه بالاخره به شکلی سخنان خودشان را توجیه کنند که بدنه اصلاحطلبی متوجه شود.»
بلافاصله پس از انتشار دو مصاحبه تاجیک در این زمینه، محمد عطریانفر به صحنه آمد و در بخشی از یک مصاحبه خود با شماره ۹۱ نشریه صدا گفت: اصلاحطلبانی که آقای روحانی را گزینه اول و آخر اعلام کردهاند، نظر شخصی خود را مطرح ننمودهاند، بلکه نوعا اظهارات آنها معطوف به جمعبندی جبهه اصلاحات است، جبههای که رهبران اصلاحات نیز در میانه آن نقش تمامکننده و تعیینکنندهای دارند.
در فرجام این اختلاف (که شاهد تکرار نمونهای دیگر از آن هستیم) نیز اگرچه در نگاه اول پیروزی با عطریانفر بوده و همگان تلقی دارند که رئیسجمهور روحانی کاندیدای رسمی اصلاحطلبان بوده است اما تدبیر نادیدهانگاشتهای که در لابهلای سخنان تاجیک وجود داشت و امروز بیش از گذشته خود را به رخ میکشد این بود که ستاد اصلاحات اکنون به این نتیجه رسیده است که نمیتواند پاسخگوی ضعفهای گسترده دولت آقای روحانی به مردم باشد و مثلا بیدستاوردیهای برجام را توجیه کند و برای همین در تلاش است تا درهمتنیدگی خود را با روحانی انکار کند.
پروژهای که یقیناً از نظر اصلاحطلبان ستادی، بیمحلی آن روزها به صحبتهای تاجیک و سکوت در مقابل رفتارها و گفتههای امثال عطریانفر، آن را سختتر و سختتر کرده است.
فرجام این ماجرا اگرچه در تحلیلها آشکار است اما در هنگام عینیت یافتن، دیدنی خواهد بود...