زاهد چندمین نفری است که پس از منتجبنیا، طاهرنژاد، عبدی، زیباکلام و چند تن دیگر به جمعی از اصلاحطلبان میپیوندد که معتقدند سرنوشت دولت و اصلاحطلبان به یکدیگر وابسته است و مردم در انتهای این ۴ سال، اصلاحطلبان را با عملکرد دولت قضاوت خواهند کرد.
سخن درست و حقیقت آشکاری که البته چندی است تعدادی از اصلاحطلبان ستادی از جمله صوفی، شیرزاد، تاجیک، حاجی، مبلّغ و چند دیگر علم مخالفت با آن را برداشته و اعلام میکنند که «ما مسئول عملکرد دولت روحانی نیستیم»!
پروژهای که تحلیلگران از چند ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ به آن اشاره و تصریح کرده بودند که اصلاحطلبان از آنرو که قصد دارند در انتخابات ۱۴۰۰ خود را آلترناتیو اصولگرایان و اعتدالیون معرفی کنند، قصد طلاق سیاسی از رئیسجمهور روحانی در پساانتخابات را دارند و به دشمنان شماره یک دولت بدل خواهند شد.
در اشاره به اظهارات زاهد گفتنیست که به نظر میرسد صدای او و سایر مخالفان (که معتقد به همبستگی و یکی بودن روحانی و اصلاحطلبان هستند) در اردوگاه اصلاحات محو شود و نسخه «طلاق سیاسی» به دستور کار اصلی و رویه عمده طیف چپ تبدیل شود.
در راستای صحبتهای زاهد، «آذر منصوری» دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی در گفتوگو با سایت نامهنیوز با بیان اینکه اعتدال بخشی از اصلاح طلبی است، تأکید کرد: تحقق این امر(موفقیت چپها در انتخابات ۱۴۰۰) تا حدی نیز به کارنامه ای که نهادهای انتخابی در چهارسال آینده از خود به جای می گذرند، بستگی دارد. باید دید که دولت، مجلس و شورا در این مدت عملکرد قابل قبول و دفاعی خواهند داشت یا خیر. به عبارت دیگر صیانت از دستاورد چهارسال گذشته باعث می شود که اصلاح طلبان در انتخابات۱۴۰۰ حرفی برای گفتن داشته باشند.
او میافزاید: ما به عنوان یک جریان شناسنامه دار در کشور در انتخابات ۹۶ از آقای روحانی نه به عنوان کاندیدای اصلاح طلب بلکه به عنوان تنها گزینه ای که پیروزی او قابل پیش بینی بود، حمایت کردیم. قطعا عملکرد او در چهارسال پیش رو بسیار تعیین کننده است.
منصوری تأکید میکند: به نظر من نکته ای که نباید نادیده گرفت این است که آقای روحانی در انتخابات گفت ما به عقب برنمی گردیم. اگر این امر در عملکرد کابینه دوازدهم مشاهده شود می توان امیدوار بود. اصلاح طلبان در چهار سال پیش رو باید منتقد منصفی باشند تا بتوانند از اعتمادی که در سال ۹۶ ایجاد شد؛ مراقبت کنند. اصلاح طلبان باید از یک سو حامی دولت و از سوی دیگر مطالبه گر باشند. این جریان سیاسی به عنوان جریان حامی دولت در انتخابات باید تحقق مطالباتی که مردم به آن اقبال نشان دادند را پیگیری کنند. اگر اصلاح طلبان بتوانند در این مدار بماند، حرکت نهادها انتخابی یعنی دولت، مجلس و شورا نیز در این راستا تضمین می شود. از طرفی اگر این نهادها نتوانند به مطالبات موجود پاسخ دهند، اصلاح طلبان نیز در سال ۱۴۰۰ با وضعیت دشواری مواجه می شوند.[