تعداد کمی از توافقات بینالمللی هستند که به اندازه برجام برای امنیت داخلی آمریکا مهم تلقی میشوند. تا حداقل 10 سال آینده توافق هستهای مانع از جنگ برای دستیابی به تسلیحات هستهای در خاورمیانه خواهد شد.
با اینحال برکسی پوشیده نیست که ترامپ از این توافق متنفر است و تلاش بسیاری برای ایجاد یک دلیل منطقی در دولت ترامپ شده تا به نحوی این توافق زیر سوال برده شود. برخی از مخالفان توافق معتقدند که ترامپ نباید پایبندی ایران به توافق را مورد تایید قرار دهد اما از سوی دیگر نیز نباید سریعا تحریمهای مرتبط به موضوع هستهای را دوباره اعمال کند. به اعتقاد این گروه ترامپ باید درعوض بیشترین فشار را از طریق تحریمهای غیرهستهای به ایران و مخصوصا بخش اقتصاد جمهوری اسلامی وارد کند. به نظر میرسد هدف از این اعمال فشار تحریک ایران به خروج از برجام است. اما با وجود کامل نبودن توافق هستهای درصورت نابودی آن تنها مسئلهای که واضح به نظر میرسد قرار گرفتن آمریکا و دولت ترامپ در موضعی ضعیفتر در مذاکره برای توافقی بهتر خواهد بود.
شاید خبر خوب خارج شدن تعدادی از مخالفان سرسخت توافق هستهای مانند درک هاروی، کوهن واتنیک و استیو بانون از کاخ سفید باشد. اما مخالف اصلی این توافق همچنان به فعالیت ادامه میدهد و آن شخصی نیست جز دونالد ترامپ. رئیسجمهوری آمریکا در ماه اکتبر درباره ادامه تایید پایبندی ایران به توافق هستهای تصمیم گیری خواهد کرد و این تصمیم برای روابط آمریکا با کشورهای دیگر دنیا و تلاشهای بینالمللی منع گسترش هستهای بسیار حیاتی خواهد بود.
مخالفان توافق هستهای تمام تلاش خود برای متقاعد ساختن ترامپ با هدف لغو برجام را انجام میدهند اما راهکارهای همه آنها ازجمله جان بولتون دارای ایراداتی جدی است. بولتون در پیشنهاد خود معتقد است که با توجه به قدرت آمریکا در رهبری جهان کشورهای دیگر در نهایت به نحوی از ایالات متحده پیروی کرده و به جبهه مخالفان توافق خواهند پیوست. اما در این میان بولتون هیچ اشارهای به موارد نقض توافق هستهای از سوی ایران برای متقاعد ساختن کشورهای دیگر و همراهی با آمریکا نکرده است زیرا در واقع ایران هیچگاه از برجام تخطی نکرده است.
برخی معتقدند آمریکا درصورت خروج از توافق هستهای میتواند بسیاری از متحدان خود را برای این کار با خود همراه کند. شرکتهای بینالمللی بر اساس منافع خود در این باره تصمیم گیری خواهند کرد و با توجه به اینکه بسیاری از شرکتهای خارجی برای دستیابی به بازار آمریکا وابسته به حفظ این ارتباط هستند مجبور به رهاکردن منافع خود در ایران خواهند شد. کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی نیز که مخصوصا بعد از تهدیدات کره شمالی وابستگی نزدیکی با آمریکا دارند از تجدید تحریمها تبعیت میکنند.
البته کشورهایی نیز هستند که در مقابل این تصمیم ترامپ مخالفت خواهند کرد. به عنوان مثال کشوری مانند چین ترجیح خواهد داد برای حفظ منافع ملی خود در منطقه دعوت ترامپ را رد کند. البته در دولت اوباما چین با آمریکا همراه شد اما در پشت پرده امتیازاتی دریافت کرد. در محیطی که آمریکا دیگر یک بازیگر جهانی مسئول به شمار نمیرود، همکاری آمریکا با چین برای همکاری در موضوع تحریم ایران چندان اغوا کننده نیست.
ایده همراهی اتحادیه اروپا با آمریکا به هر قیمت نیز معتبر نیست. زیرا برای متقاعد کردن تمام کشورهای عضو اتحادیه برای پیوستن به گروه تحریمکنندگان ایران باید از منطقی معتبر استفاده شود که البته به نظر میرسد هیچ یک از کشورهای اروپایی حاضر به قبول چنین هزینهای نباشند، در حالیکه چین نیز از این بازی خود را خارج کرده است. همکاری با ترامپ از بعد داخلی نیز برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا هزینه بر خواهد بود. ترامپ در سراسر اروپا به شدت نامحبوب بوده و بسیاری از سیاستمداران از این موضوع علیه وی استفاده میکنند.
البته این نگرانی نیز وجود دارد که ترامپ به صورت علنی از برجام خارج شده و با این کار فشار داخلی زیادی به دولت ایران وارد کند. درصورت تحریک شدن ایران و روشن شدن آتش دشمنی طرفین، تهران احتمالا اقدام به از سرگیری فعالیتهای هستهای تعلیق شده خود خواهد کرد. به نظر میرسد بولتون و حامیان لغو توافق هستهای با این کار به دنبال توجیه اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران باشند. البته با تمام این مسائل به نظر میرسد خارج شدن آمریکا از برجام تنها به بیشتر شدن مشکلات آمریکا در خاورمیانه و فراتر از این منطقه منجر خواهد شد.