در بعد اقتصادی مردم انتظارات بسیاری از روحانی دارند. هرچند بخشی از این انتظارات با واقعیات موجود سازگار نیست، اما اقتصاد با بحرانهای بسیاری مواجه شده و به همین دلیل اصلاحات ساختاری ضرورت دارد. نرخ بیکاری دورقمی برای جامعه و بیش از 25 درصد برای جوانان، نرخ سود بانکی دورقمی، نرخ تورم نزدیک به دورقمی و میانگین نرخ رشد اقتصادی 2/3 درصد در سه سال گذشته از مصادیق وضعیت نابسامان اقتصادی است.
هر چند همه مشکلات اقتصادی طی چهارسال آینده قابل حل نخواهند بود، اما حل بخشی از این موارد ضرورت دارد و تنها تحصیلکردگان اقتصاد میتوانند اوضاع اقتصادی جامعه را بهبود بدهند. دولت دوازدهم ماموریتهای اقتصادی بسیاری از جملهاشتغال850 هزار نفر در سال، رشد اقتصادی 8 درصد، کنترل نقدینگی، تکرقمی ماندن نرخ تورم، جذب سرمایهگذار خارجی و جذب سرمایهگذاری را برعهده دارد. برای موفقیت اقتصادی دولت، به حضور اشخاص باسواد، باتجربه و کارآمد در کابینه نیاز است. در بخشی از اقتصاد با بحران و در بخشی دیگر با گسل مواجه هستیم که برای حل این معضلات نیاز است رئیسجمهور و سایر مسئولان بهدنبال بهترین اقتصاددانهای کشور باشند. بهزعم نگارنده در دانشکدههای اقتصاد دانشگاههای معتبر ایران اقتصادخواندههای ماهری حضور دارند، اما دولت دوازدهم از حضور اقتصادخواندهها بیبهره است و تیم اقتصادی کابینه دوازدهم در خوشبینانهترین حالت صرفا وضع موجود را حفظ خواهد کرد. تنها اقتصادخواندهها میتوانند در اقتصاد، اصلاحات ساختاری ایجاد کنند. بهنظر نگارنده تیم اقتصادی کابینه چنین ظرفیتی ندارد.
نکته مهم دیگر اینکه در موضوعات اقتصادی ترکیب اعضا در مجموع اهمیت بیشتری نسبت به تکتک اشخاص دارد. هرچند که برخی وزرای پیشنهادی، شایستهاند، اما ترکیب اقتصادی مناسب نیست. در دنیا رئیسکل بانک مرکزی یا وزیر اقتصاد از میان اقتصاددانان یا لااقل اقتصادخواندههای بزرگ کشور انتخاب میشوند و بخشی از انتظارات تحقق مییابد، اما در شرایط کنونی اقتصاددانان و اقتصادخواندهها به حاشیه رفتهاند و در چنین شرایطی تحقق پیدانکردن وعدههای دولت طبیعی است.