روحانی بیشک مدیون پشتیبانی و کمکهایی است که آیتالله هاشمیرفسنجانی به وی کرد و سبب شد تا مردم و سایر جریانهای سیاسی به حمایت از شیخ دیپلمات وارد عرصه شوند. اما گویی خاک، این محبتهای آیتالله را بسیار سرد و روحانی آنها را فراموش کرده است. فرضیه دیگر نیز آن است که گویی روحانی مانند برخی، دچار توهم شده که 24 میلیون رای به دلیل محبوبیت شخص اوست. به نظر، این خیال سبب شده که روحانی به خودمحوری برسد و حتی یادی نیز از بزرگان خود نکند. نمود اصلی این نوع تفکر آقای روحانی را در مراسم تنفیذ و تحلیف مشاهده کردیم. روحانی که مدام در برنامههای تبلیغاتیاش ذکر هاشمی میگفت، در این دو مراسم از زمین و زمان تشکر کرد ولی یاد آن مرحوم نیفتاد. البته مگر میشود این شکوه و جلال مراسم تحلیف را دید و یاد معمار آن نیفتاد؟! قانون درباره «آلزایمر خطرناک» میافزاید: این فراموشی زودهنگام آقای رئیسجمهور شاید چندان در میان مشکلات و معضلات کشور جایگاهی نداشته باشد ولی کسی که یک بار فراموش کند، به راحتی به این روند فراموشی ادامه میدهد؛ یک روز وعدههایی که به مردم داده و یک روز قسمی که خورده یا حتی روزی فراموش میکند که چرا مردم به او رای دادند. شیخ دیپلمات باید بداند سیاست داخلی با سیاست خارجی تفاوت دارد و مردم ایران، دیپلماتهای انگلیسی و فرانسوی نیستند که با آنها با دیپلماسی برخورد کرد بلکه با این ملت که به او اعتماد کردند باید صادق بود.
استعمال این ادبیات در حالی است که روزنامه قانون اسفند 92 ضمن مصاحبه با ابراهیم اصغرزاده، از قول وی مدعی شد دولت روحانی، رحم اجارهای اصلاحطلبان است!
پس از وی نیز عبداله ناصری ضمن تأیید این گفته اظهار داشت: اگر دولت جنین اصلاحات را خوب نگه دارد، مجددا آن را اجاره میکنیم.