پدرام سلطانی درباره نقاط ضعف تیم اقتصادی دولت گفت: از جمله مواردی که میتواند به عنوان نقاط ضعف قلمداد شود این است که سابقه طولانی مدیریتی در هر فردی منجمله وزرای کنونی معمولا یک باور قوی و غیرقابل تغییر در روش فرد به وجود میآورد. برای سالیان متمادی یک وزیر با روشی خاص کار کرده و خو گرفته و آن روشی را روشی مناسب برای خود تشخیص داده است، طوری که تغییر آن تفکر و روش کار برای او بسیار دشوار خواهد بود. همین موضوع سبب شد تا مدیران بعد از عبور از فاز تثبیت و ورود به مرحله تحول در دولت آقای روحانی عموما توفیق لازم را نداشته باشند. در واقع این افراد مدیران تحول نبودهاند، بلکه مدیران تثبیت شرایط و برگرداندن آن به وضع سابق بودند و نمیتوانستند شرایط تثبیت شده را به سمت جلو حرکت داده و با شرایط و اقتضائات فعلی تناسب دهند.
براساس تجربه میگویم که مشورتپذیری وزیران آقای روحانی پایین بود. حداقل ما در بخش خصوصی شاهد این بودیم که بسیاری از خواستهها، نظرات، پیشنهادات یا انتظارات ما (هر چند در فاز اول یعنی تثبیت به دلیل وجود همگرایی، همکاری خیلی خوبی دیده میشد)، در فاز دوم که فاز تحول بود به علت نبود همگرایی لازم برآورده نشد. ضمن اینکه اختلاف روش و سلیقه قابل توجهی میان وزیران وجود داشت و این ویژگی باعث شده بود که خود وزرا نیز نتوانند با یکدیگر تیمی واحد را تشکیل دهند. این در حالی است که حضور در یک تیم انعطاف، پذیرش نظر و اثر سایر اعضای تیم را میطلبد.
وی خاطر نشان کرد: یکی دیگر از موضوعاتی که شاید کم و بیش برای هر فردی که در این سطح سنی و مدیریتی قرار دارد میتواند کاستی تلقی شود، فاصله گرفتن از اطلاعات دانش روز است. افرادی که برای سالیان متمادی در مسند کارهای اجرایی قرار دارند، فرصت کمتری برای مطالعه، دنبال کردن روند امور و تحولات روز دنیا و همچنین ارتقای دانش مربوط به حوزه خود دارند و این موضوع در برخی مواقع باعث میشود که آنها روشهای قدیمی را برگزینند و در نتیجه، در مدیریت تحول کاستی ایجاد شود.
سلطانی اضافه کرد: زمانی که قرار است به سمت نرخ رشد اقتصادی بالا، جهش اقتصادی و سرمایهگذاری کارآفرینانه و مخاطرهپذیر که از مقتضیات مدیریت تحول محسوب میشوند حرکت شود، دیگر مدیریت تثبیتی پاسخگو نیست و نمیتواند این موارد را به مرحله اجرا درآورد. فهم این مسئله که برای ایجاد رونق در اقتصاد چه اقداماتی لازم است و چطور میتوان از محل رونق ایجاد شده، بیکاری را کنترل کرد، نیازمند مدیریت تحول است. در مدیریت تحول اولین کاری که باید انجام شود این است که ساختار منجمد، فرسوده و قدیمی وزارتخانهها دچار تغییر اساسی و اصولی شود. نظام بروکراتیک وزارتخانههای ما رسوب پیدا کرده است و به همین دلیل به رغم اینکه درگذشته شاهد بودیم دولت در راستای مقرراتزدایی، حذف و سادهسازی مجوزها در کشور آغاز به کارکرد، اما در این زمینه توفیق لازم را به دست نیاورد علت این موضوع مقاومتی است که در بدنه وزارتخانهها وجود داشت و از سوی عموم وزرا پسندیده و قابل پذیرش بود و با آن مخالفتی نداشتند. در نهایت ساز و کار چابک در وزارتخانهها فراهم نشد تا منجر به یک محیط مناسب برای کارآفرینی و سرمایهگذاری باشد.
وی همچنین گفته است: من در کوتاهمدت چشمانداز و فضای کشور را چالشی میبینم و امیدوار هستم آقای روحانی با انتخاب یک دولت متناسب که اعضای آن به صورت تیمی و همراه با هم کار کنند، حتی با گرایشهای فکری مختلف، بتواند اوضاع را به سمتی دیگر سوق دهد. وزرای انتخابی باید بتوانند در قالب یک تیم همفکری و کار کنند. خودرأیی قطعا چاره کار ما نیست، من این خودرأیی را در برخی از وزرای دولت یازدهم سراغ داشتم؛ این موضوع آسیبی است که در سطح مدیریت ارشد وجود دارد. آنها باید جسور باشند، برخی از مدیران دولت یازدهم جسارت تغییر نداشتند؛ حتی ضرورت تغییر را میدانستند اما جسارت تصمیمگیری نداشتند مدیران دولت دوازدهم نیازمند تصمیمات جسورانه هستند.