دولتهای ناکارآمد که نه علاقهای به حل مشکلات مردم دارند و نه توان آن را معمولا به حاشیهسازی رو میآورند. حاشیهسازی یعنی پرت کردن حواس مردم و نیروهای منتقد و مشغول کردن آنها به چیزهایی که خیلی مهم نیستند، فرعیاند و اولویت ندارند. حاشیهها معمولا یک وجه مشترک با هم دارند و آن اینکه ارتباطی با مسائل اصلی که مردم با آنها دست به گریبانند ندارد.
حاشیهها ساخته میشود تا کسی از دولت نپرسد چرا به وظایف ذاتی خود عمل نمیکنید، چرا به وعدههایی که رئیسجمهور داده عمل نمیکنید. چرا اسناد بالادستی نظام مورد بیمهری است. چرا اقتصاد مقاومتی در حد حرف مانده است. چرا ازدواج و اشتغال جوانان برای دولت اولویت ندارد. چرا علاوه بر بیمهری به مسکن مهر هیچ طرحی برای خانهدار شدن مردم ارائه نمیشود. چرا به جای این همه عکس یادگاری با «روح برجام» به دیپلماسی فعال منطقهای و جهانی رونمیآوریم و فرصتها را یکی پس از دیگری از دست میدهیم و صدها چرای دیگر.
فکر میکنم اگر آقای روحانی به جای انتشار پیامهای توئیتری که معلوم نیست توسط چه کسی دیکته و مدیریت میشود و در 2 سطر جز ابهام و کنایه و تفرقه به مخاطب پیامی منتقل نمیکند، به وظایف اصلی دولت و پاسخ به چراهای فوق بپردازد. قطعا در پایان چهار سال شرمنده مردم نخواهد شد. آقای روحانی اگر براساس درخواست خود که پایان دادن به رقابتهای انتخاباتی بود عمل میکرد، امروز وضعیت بهتری داشتیم. ظاهرا ایشان همچنان در همان فضا سیر میکند. ما علاقهمندیم رئیسجمهور درچارچوب اختیارات خود در قانون اساسی دوره چهار سال خدمت خود را با کارنامهای قابل دفاع پشت سر بگذارد؛ اما متاسفانه شاهد دو قطبیسازی و عبور رئیسجمهور از مرزهای قانونی مصرح در قانون اساسی هستیم.