از منظر سیاست منطقه ای امریکا سفر ترامپ به عربستان از ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی قابل ارزیابی است.
اهداف سفر در حوزه نظامی
- هدف اصلی ایجاد ناتوی عربی در منطقه غرب آسیا است. مهمترین هدف این طرح، مدیریت رفتار ایران در منطقه است. به دلیل آنکه کشورهای منطقه ارتش منطقهای مؤثری جهت اقدام نیابتی ندارند برای پوشش این نقطهضعف میبایست نوعی همافزایی میان کشورهای منطقه ایجاد و نیروی رزمی با فرماندهی واحد ایجاد گردد. نمونه این امر در حمله عربستان با مشارکت کشورهایی نظیر امارات و سودان و ... به یمن قابلمشاهده است.
- تشکیل ناتوی عربی در سفر نتانیاهو به آمریکا مورد بحث قرار گرفت و قرار است اسرائیل نیز در این طرح مشارکت داشته باشد. هدف اصلی این طرح مهار اقدامات منطقهای ایران و مقابله با تروریسم است.
- آمریکا به دنبال محرومسازی از مزایای ژئوپلیتیک و محاصره ایران است. آمریکا در تلاش است به بهانه شکست داعش کشورهای منطقه را در ناتوی عربی وارد نماید. ارتش عربی شکلگرفته کارکردهای مختلفی بعد از نابودی داعش خواهد داشت. این ارتش میتواند جایگزین تصمیمگیریهای طولانی بوروکراتیک سران کشورها شده و با سرعت عمل بالا اقدام به اتخاذ تصمیم و عمل نماید.
- ارتش عربی در گام اول در جنگ با داعش آزمون میگردد تا تجربه کافی برای اقدامات دیگر را به دست آورد و درنهایت مهار ایران هدف اصلی تشکیل آن است.
- عربستان لزوماً کانون اقدامات آمریکا نیست بلکه شورای همکاری خلیجفارس هدف اصلی است.
- قرارگاه فرماندهی اصلی در عربستان خواهد بود و امارات نیروی هوایی ارتش را بر عهده خواهد گرفت.
- یکی از اهداف آمریکا حفاظت از مسیرهای آبی و هوایی استراتژیک منطقه باهدف سلب ابتکار ژئوپلیتیک ایران است.
- این اقدامات با همکاری کامل رژیم صهیونیستی انجام میگردد.
- هدف ایجاد انسجام میان نیروهای متحد است در جهت مقابله با تروریسم (دراصل، بازوهای منطقه ای ایران) است.
- با این اقدام شورای همکاری خلیجفارس تقویت و به حوزههای جغرافیایی دیگر نظیر ترکیه و شمال آفریقا پیوند میخورد.
- هدف آمریکا امنیتی سازی ایران این بار در منطقه است.
- یکی دیگر از اهداف، ایجاد نیروی چندوجهی نظامی و ایجاد ساختاری مشابه «ماده 5» ناتو به منظور دفاع دسته جمعی است.
- هدف بعدی ایجاد موازنه قوای منطقهای به سود عربستان است.
- اتحاد کشورها منطقه در راستای منافع آمریکا از اهداف کلان این طرح است.
- پیام آمریکا مبنی بر آمادگی برای همکاری با ایران در سوریه فریب است و باهدف کاهش حساسیت ایران در مورد اقدامات آتی آنها صورت می گیرد.
اهداف سفر در بعد سیاسی
- این سفر به عنوان اولین سفر خارجی ترامپ ارزش نمادین دارد.
- هدف اصلی افزایش فشار بر ایران است. این مسئله با استفاده از ظرفیتهای برجامی صورت خواهد گرفت. این ظرفیتها در دوره اوباما به دلایلی استفاده نشد. اجرای این ظرفیتها نیازمند ساختار منسجم منطقهای و همکاری فرا منطقهای و جمعی کشورهای مختلف عربی است. ترامپ درصدد است از فرصت سفر برای انجام هماهنگیهای لازم استفاده کند.
- مسئله دیگر تلاش ترامپ برای همسوسازی کشورهای منطقه در راستای تحقق صلح اعراب و رژیم صهیونیستی است. این مسئله با توجه به علاقهمندی دولت ترامپ در این راستا قطعاً موردبررسی قرار میگیرد.
- از سوی دیگر انتقال مسالمتآمیز قدرت و مسئله جانشینی ملک سلمان در آینده نیز دغدغه آمریکا است. انتقال آرام قدرت به نسل بعدی شاهزادگان نظیر محمد بن سلمان میتواند در این سفر بررسی شود. هدف آمریکا ثبات بخشی به قدرت آل سعود و کمک به این کشور در بحرانهای منطقهای است چرا که عربستان در مهندسی منطقهای خود ناموفق بوده است. لذا هویت بخشی به حکومت آل سعود و تقویت حاکمیت برای حل مشکلات درونی این خاندان در این سفر تعقیب میشود.
- آمریکا به دنبال دولت سازی به شکل گذشته در منطقه نیست. آمریکا مایل نیست به نیابت از جامعه جهانی اقدام کند. امریکا به دنبال اهداف ساختاری بلندمدت در منطقه نیست.
- مهار ایران بخش جدی سیاست خاورمیانهای ترامپ است.
- دیدار با سران پنجاه کشور اسلامی بهجز ایران و سوریه معنادار است.
- ایران تهدید دائمی برای آمریکاست در این راستا نگاه سنتی جمهوریخواهان در حال انجام است.
اهداف سفر در حوزه اقتصاد
- فروش تسلیحاتی گسترده بالغبر صد میلیارد دلار باهدف رونق اقتصادی داخلی آمریکا
- جذب سرمایهگذاری خارجی بویژه از اعراب در راستای ملیگرایی اقتصادی
اهداف سفر در حوزه فرهنگی
- افتتاح مرکز مبارزه با ترویج تروریسم با هدف انجام اقدامات فرهنگی و ریشه ای برای مبارزه با تروریسم در منطقه
چه باید کرد؟
- باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا رفتار تهاجمی عربستان ناشی از ترس از اقدامات ایران است یا ناشی از ارزیابی جدید نسبت به ضعف ایران و رسیدن زمان اقدام. عربستان به پشتیبانی آمریکا و اسرائیل جسارت پیداکرده است؟ به نظر می رسد سعودی ترکیبی از هر دو موضوع را مدنظر دارد و ایران باید جنبه قدرت منطقه ای خود را تقویت کند.
- به نظر می رسد امریکا روی شکل گرفتن موج سازش منطقه ای پس از پیروزی روحانی در داخل ایران حساب کرده است. از هم اکنون باید جلوی شکل گرفتن چنین موجی را بویژه از سوی امثال مصطفی تاج زاده گرفت. ضمن اینکه باید آرام آرام ادبیات در محیط داخلی درباره خطر عربستان را تشدید کرد.
- ایران باید هزینه اقدامات عربستان در منطقه را به شکل هوشمند افزایش دهد. عربستان باید در یکی دو مورد شکست های سنگین دریافت کند.
- تقویت جبهه یمن می تواند موثرترین پاسخ به سعودی باشد.
- در تقویت توانمندی نظامی و موشکی نباید ذره ای تردید وجود داشته باشد. این تنها عاملی است که وحشت از تندروی در مقابل ایران را در عربستان ایجاد می کند.
- ایران باید تلاش کند برخی از کشورهای منطقه بویژه عراق و قطر را به محزو ضد سعودی خود وارد کند.
- افشاگری رسانه ای درباره توطئه های عربستان علیه دیگر کشورهای منطقه و تقویت دیپلماسی عمومی ایران در جهان عرب اهمیت دارد.
- یکی از ریشه های جدی اقدامات سعودی شکست در سوریه بویژه در نبرد حلب است. تثبیت وضعیت در سوریه می تواند برگ چانه زنی مهمی در اختیار ایران قرار بدهد
- باید مراقب بود که عملیات گفت وگو و مذاکره مخفی با سعودی در دست دولت روحانی قرار نگیرد.