پنج شنبه هفته گذشته کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با اکثریت قاطع آرا (18 به 3) طرح تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرد. این طرح از سوی 14 سناتور از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه تدوین و ارائه شده، با عنوان «قانون مبارزه با فعالیتهای ثبات زدای ایران در سال 2017 » و موسوم به S722 از 12 بخش تشکیل شده است و رئیس جمهور آمریکا را موظف به شناسایی دایره وسیعی از فعالیتهای ایران در حوزه فعالیتهای منطقهای، تسلیحاتی و حقوق بشری و اعمال تحریمهای جدی و موثر بر افراد و نهادهای دخیل در این حوزهها میکند.
مقطع زمانی کلیدخوردن تحریمهای تازه مهم و قابل تامل است، چرا که کمتر از یک هفته پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و سفر دونالد ترامپ به غرب آسیا صورت گرفت. 15 فروردین سال جاری سناتور باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا (از دستاندرکاران اصلی این طرح تحریمی) گفت بررسی و تصویب این طرح را به پس از انتخابات ایران موکول خواهند کرد. نگرانی از عواقب تاثیر تحریمهای جدید بر نتیجه انتخابات، علتی بود که کورکر برای این تصمیم اعلام کرد.
واقعیت آن است که آمریکاییها در دوره ترامپ در حال برداشتن نقابی هستند که دولت باراک اوباما مزورانه بر صورت سیاستهای خصمانه این کشور علیه ایران زده بود. تاخیر دو ماهه در حرکت به سوی تحریمهای تازه نیز علتی نداشت جز حمایت از جریانی در ایران که همچنان با خوش خیالی تصور میکند با کوتاه آمدن در فلان مسئله و دادن فلان امتیاز میتوان شر تحریم و خصومت آمریکاییها را از بین برد و یا حداقل کم کرد.
چند روز قبل کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا درباره توافق هستهای ایران و تاثیر آن بر منطقه غرب آسیا، نشستی را با حضور برخی مسئولان و کارشناسان برجسته برگزار کرد. سخنان ایراد شده در این نشست به روشنی نشاندهنده افقی است که آمریکاییها درباره ایران در خیال خود میبینند و میپرورانند.
ری تکیه (تحلیلگر و دیپلمات ایرانی-آمریکایی) عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا در زمینه مطالعات خاورمیانه در این نشست به یکی از ریشههای خصومت با ایران اشاره کرده و میگوید؛ «اکنون مهم است که بپذیریم اسرائیل در حقیقت قربانی اصلی تروریسم ایران است.خصومت ایران با اسرائیل یکی از بخشهای همیشگی و پیچیده فرآیند صلح خاورمیانه بوده است.ریشه خصومت ایران در قبال اسرائیل به آیتالله خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی میرسد و از دید وی تاسیس اسرائیل گناهی فراموش ناشدنی بود.دشمنی ایران با اسرائیل حتی از دشمنی آن با آمریکا نیز فراتر است زیرا ایران برای اسرائیل حق حیات نیز قائل نیست.مهار ایران به عنوان کشوری که برای منافع آمریکا خطرناک است به یک راهبرد فراگیر نیاز دارد.»
ری تکیه در ادامه تاکید میکند باید از همه ضعفهای ایران استفاده کرد و 4 محور اصلی این راهبرد را اینگونه برمی شمرد؛ «تضعیف اقتصاد»، «حمایت از جریان معاند داخلی»، «بالابردن هزینه نفوذ منطقهای» و «در دستور کار قرار دادن مسائل حقوق بشری». وی تاکید میکند این راهبردی بلندمدت است و در نهایت خواهد توانست شرایط مورد نظر آمریکا را به ایران تحمیل کند.
دو سخنران دیگر این نشست نیز در اظهارات خود رسماً به موضوع براندازی جمهوری اسلامی پرداختند. ایلان برمن نایب رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، کارشناس امنیت منطقهای در غرب آسیا و دارای سابقه همکاری با سیا و وزارت دفاع آمریکا در سخنان خود مدعی شد آمریکا همیشه برای مردم ایران قهرمان بوده و مذاکرات و توافق هستهای دولت اوباما با جمهوری اسلامی ایران به این جایگاه خدشه وارد کرده و وقت بازسازی آن نزد ایرانیهاست. اما نکته جالبتر راهی است که این تحلیلگر متوهم آمریکایی پیش پای سیاستمداران این کشور میگذارد. در حالی که کمتر از یک هفته قبل از این نشست، بیش از 73 درصد مردم ایران در انتخاباتی کم نظیر پای صندوقهای رای حاضر شده و اعتماد خود به نظام و انقلاب را ثابت کردند، ایلان برمن راه ترمیم جایگاه دوباره آمریکا در افکار این مردم را اعلام آشکار و رسمی حمایت واشنگتن از براندازی در ایران معرفی میکند و تاکید دارد که وقت آن نیز همین حالاست! تدپو رئیس کمیته فرعی کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان در امور تروریسم، منع تکثیر و تجارت نیز در این نشست تاکید میکند ما (آمریکاییها) باید هرکاری میتوانیم انجام دهیم تا مردم ایران بدانند از براندازی در این کشور حمایت میکنیم!
رسانهها، نشستها و برنامههای مکتوب و آشکار تحلیلگران و مقامات آمریکایی مملو از این مواضع و اظهارات است. مواضعی که نشان میدهد قصه دشمنی آمریکا با ایران سری دراز دارد. اما حال که آمریکاییها اینچنین شمشیر را برای ایران از رو بستهاند، در مقابل چه باید کرد؟
نخست آنکه واکنشها به کلید خوردن تحریمهای جدید باید یکپارچه و جدی باشد. آمریکاییها باید بدانند در این ماجرا با ملت، دولت و نظامی یکپارچه مواجه هستند. اینجا دیگر رقابت انتخاباتی نیست که برای جلب چند رای، حرفهایی زد که به مذاق عدهای خوش بیاید یا حرفهایی نزد که بوی تنش بدهد. رسانههایی که از عینک جناحی و سیاست داخلی به این ماجرا نگاه میکنند، با سانسور و عدم اطلاع رسانی دراین مورد در واقع به مردم خیانت کرده و منافع ملی را به مسلخ بده بستانهای خود با کانونهای قدرت و ثروت میبرند. شنیده شدن یک صدای واحد و قوی در مقابل خصومت تازه آمریکاییها، اولین گام برخورد با ماجراست.
نکته دوم عمل به مرّ قانون است. حتی تعداد قابل توجهی از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی نیز معترفند که در صورت وضع تحریمهای جدید، چیزی از برجام باقی نخواهد ماند. تا جایی که جان کری وزیر امورخارجه پیشین آمریکا نیز درباره عواقب این کار برای سرنوشت برجام هشدار داد. در چنین وضعیتی عمل به شروطی که براساس آنها برجام اجرایی شد، راهکاری منطقی و مورد انتظار است. در این زمینه سه سند مکتوب و روشن وجود دارد؛ 1- نامه 9 بندی مقام معظم رهبری به رئیس جمهور 2- مصوبه 9 بندی مجلس با عنوان «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام» 3- شروط 10گانه ذیل مصوّبه جلسه ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی. این 28 شرط و بند برای ثبت در تاریخ تدوین و ابلاغ نشدهاند و اگر در چنین مواردی مورد رجوع و ملاک عمل قرار نگیرند، پس دیگر قرار است چه زمانی به کار آیند؟!
چند روز مانده به انتخابات 29 اردیبهشت اندیشکده آمریکایی خاورمیانه درباره انتخابات ریاست جمهوری ایران نشستی را برگزار کرد. علیرضا نادر تحلیلگر اندیشکده رند در بخشی از سخنان خود در این نشست به نکته جالبی اعتراف میکند که گویای آینده رویاها و برنامههای آمریکاست. وی میگوید: « فکر نمیکنم که آمریکا بتواند اوضاع را در داخل ایران بهتر کند زیرا اگر به تاریخ نگاه کنید تلاشهای آمریکا برای هرگونه مهندسی اجتماعی یا مداخله در ایران عمدتا به شکست انجامیده است. در خصوص تغییر نظام نیز باید بگویم که پایداری این نظام برای من واقعا شگفتیآور بوده است.سقوط این رژیم بارها پیش بینی شده است اما چنین اتفاقی نیفتاده است. من امیدوارم که نظام ایران تغییر کند.پدرم همیشه به من میگفت من زنده نخواهم ماند که این تغییر را ببینم اما امیدوارم تو این تغییر را شاهد باشی. امیدوارم اما مطمئن نیستم که این تغییر در زمان من اتفاق بیفتد.»
حال که دشمن اینچنین از آرزوی خام خود برای براندازی میگوید، به قول سعدی؛ هنگام درشتی ملاطفت مذموم است و گویند دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند.
سخن به لطف و کرم با درشت خوی مگوی
که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک