رضا سراج از فعالان سیاسی کشور گفت: یک تصویر کلی از مناظرههای دوم از جانب دولت به مردم داده شد و آن اینکه دولت ایده مرکزی برای حل مشکل مردم ندارد، چون در سال 92 ایده مرکزی آقای روحانی تعامل با آمریکا از طریق مذاکره و توافق بود و بعد از آمدن سرمایهگذار خارجی، ایجاد اشتغال و رونق تولید ملی بود.
این فعال سیاسی ادامه داد: در مناظره دوم که اتفاقاً مناظره سیاست خارجه هم بود، آقای روحانی حرف جدیدی برای گفتن نداشت. ما الان تعامل بانکی نمیتوانیم داشته باشیم و این ایده را هم نتوانست بازتولید کند و به مردم بگوید که چه کار میخواهد بکند. برای بازتولید ایده اصلیاش، ایده جدیدی را هم ارائه نکرد.
رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور در مناظره دوم انشاءهای تکراری و پرغلط، پرخاشگرانه و توأم با توهین و تحریک را قرائت کردند. فکر میکنم مردم هم دیگر وقت خودشان را صرف این کارهای نمایشی نخواهند کرد. این تصویر کلی است از دولت در مناظره دوم که به دست آمد.
وی در تشریح مناظره دوم بیان کرد: در قسمت اول مناظره دوم، دولت دستش خالی بود و به خاطر خالی بودن دستش سعی کرد که فرار رو به جلو بکند. این فرار رو به جلو را در حوزههایی مانند قومیتها و در واقع مناسبات بینالمللی انجام دادند و دروغ بزرگی را به نام جنگ و خطر جنگ را مطرح کردند.
این کارشناس سیاسی در مورد عدالت بین اقوام خاطر نشان کرد: به نوعی این یک تزویر و فریبکاری است که وقتی دولت دستش خالی است و موفقیتی ندارد، بخواهد با فضاسازی دروغین و غیرواقعی عوامفریبی بکند، بنابراین بردن مردم به سمت دین و رقیبهراسی و تحریک قومیتها که مساوی تخریب انسجام ملی است از دیگر اقداماتی بود که در این مناظره توسط آقای روحانی ظهور و بروز پیدا کرد.
سراج در مورد جهانگیری و عملکرد او در مناظره دوم گفت:جهانگیری در مناظره اول بهتر از روحانی ظاهر شد و بارقه های امید در اصلاحطلبان ایجاد کرد که اصلاحطلبان به هویت خودشان برگردند و این سرمایه اجتماعیشان را به دیگران عاریت ندهند.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که تیم دولت بعد از مناظره اول از این موضوع نگران شد و در واقع جهانگیری را به نقش بردند که این نقش علاوه بر تحقیر اصلاحطلبان به نوعی ممانعت از پدیده شدن آقای جهانگیری شد. در مناظره دوم به جهانگیری نقش انشاءخوانی دادند و دیکتهای را برای او نوشتند که او به صورت انشاء از آن دیکته بخواند که آقای جهانگیری این نقش را متناسب با آنچه پیشبینی کردند نتوانست انجام دهد و به نوعی اینجا اصلاحطلبان بازی آقای روحانی را خوردند.
این فعال سیاسی در مورد سیاه نمایی دولت روحانی عنوان کرد: بنده معتقدم که دولت کنونی با شرایط پیش آمده تلاش می کند ذهن ها را به سمت دولت قبل سوق دهد و خب طبیعی است که گذشتههراسی میکنند و این در راستای همان بیم دادنشان است، اما این برای همه مردم معتبر نیست. لذا من معتقدم این تاکتیک جنگ روانی به سمت خودشان و به ضرر خودشان تمام خواهد شد و مردم متوجه میشوند که دولت دستش خالی است که دارد دائم به سمت گذشته فرار میکند، فرار به گذشته یک سال دو سال، نه اینکه چهار سال این حرف زده شود، این دیگر قابل قبول نیست.
سراج درباره پیشنهاد مناظره بین دولت قبل و دولت کنونی گفت: من معتقدم خوب است که مدیران دولت گذشته با مدیران دولت مستقر در حوزه نفت، حوزه صنعت و تجارت و معدن، حوزه اقتصاد، حوزه بانک مرکزی، حوزه کار، کشاورزی، آموزش و پرورش، آموزشی عالی و بهداشت مناظره کنند.
این کارشناس سیاسی در رابطه با اعلام اموال مسولین در قانون اظهار داشت: در واقع شفافیت اموال مسئولین در جمهوری اسلامی یک پشتوانه قانون اساسی دارد و همه مسئولین، به ویژه مقامات دولتیباید اموال خودشان را به قوه قضاییه اعلام کنند.
سراج در مورد اعلام اموال دولت کنونی بیان کرد: متأسفانه در رابطه با دولت مستقر باید عرض کنم که این شفافیت صورت نگرفته و اموال را به قوه قضاییه اعلام نکردهاند.
وی در رابطه با مزایای اعلام اموال مسولین گفت: این شفافیت برای مردم چند حسن دارد یکی اینکه مردم از چگونگی زندگی مسئولین شان مطلع شوند. دوم اینکه آیا این زندگی در تراز مردم است یا نه. آنها میتواند اعتمادسازی کنند و مردم متوجه میشوند که مسئولین شان هم خیلی در طبقات بالاتر از خودشان زندگی نمیکند.
این کارشناس سیاسی درباره کاخ نشینی مسولین گفت: اگر تراز زندگی مسولین بالاتر از مردم است باید بیایند اصلاح کنند و بدانند که مردم در سختی هستند. مسولین نباید در ناز و نعمت و رفاه و کاخنشینی باشند. وقتی کارگر معدن در مقابل رئیس جمهور با صراحت اعلام میکند که من 10 هزار تومان ندارم دخترم را ببرم برای معالجه، آن وقت در این شرایط زندگی در یک کاخ 45 میلیارد تومانی نمیتواند زندگی در تراز مردم باشد. لذا این اقدام، اقدام بسیار پسندیدهای است و میتواند یک حرکت بسیار مثبت در مناظره سوم باشد.
سراج در مورد اعلام نزدیکان مسولین عنوان داشت: معتقدم به جای اینکه در مناظرهها بخواهند همدیگر را نقد کنند بیایند شفافسازی کنند، بگویند که این اموال من است، این اموال پسرم، این اموال دخترم و این اموال برادرم است. تأکید میکنم این اموال برادرم است و فرزندانمان کجا دارند درس میخوانند. این میتواند در تصمیمات درست مردم مؤثر باشد.
وی در آخر خاطر نشان کرد: 10 میلیون جمعیت کشورمان تحت نهادهای حمایتی هستند، 10 میلیون نفر هم دارند با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند. بالاخره این 20 میلیون نفر باید انتخاب کنند و تصمیم بگیرند که با کدام گزینهها و چه سطحی از زندگی کشور باید ادامه مسیر دهند. من فکر میکنم این کار بسیار خوبی است.