ناظر بر آنچه دیروز در معدن زمستان یورت و چند روز پیش در متن مراسم سخنرانی حسن روحانی در روز کارگر رخ داد و از جمهور گرفته تا رئیسجمهور، همه هم دیدند و شنیدند، سخن بسیار است اما بیاییم بررسی کنیم متاثر از چه چیزهایی، کارگران همیشه صبور ما اینچنین بیتاب شدهاند؟! قطع به یقین، جماعت کارگر، هیچ روزی بیمشکل نبوده لیکن در این 4 سال، حادث شدن 2 اتفاق به موازات هم، کاسه صبر کارگران ما را لبریز کرده است! نخست، ازدیاد مشکلات و اضافه شدن هرروزه مشکلی بر مشکلات قبلی، تا آنجا که به یکباره باید شاهد تعطیلی این همه کارخانه نام و نشاندار و نیز بیکاری این همه کارگر پرتلاش و بیادعا باشیم! دوم، بدترین نوع مواجهه دولت اعتدال با قشر کارگر و اساسا همه اقشار به حیث اقتصادی ضعیف جامعه! میبینی کارگر، بیکار است و کارخانه، ورشکسته؛ رکود و عدم تولید و اشتغال هم بدل به مهمترین معضل اقتصاد کشور شده، آنوقت آقای روحانی، چشم در چشم همین کارگر میدوزد و میگوید «ما شرمنده مردم نیستیم»! در مقوله تخلف یا فساد، در دولت ایشان، رسما رکورد زده میشود، آن وقت آقای روحانی به جای حداقلی از برخورد شایسته، موضوع را به یک «معوقه بانکی» ساده فرومیکاهند! در قضیه مدیران نجومیبگیر، دولت به جای عمل به وعده خود مبنی بر مواجهه بدون خط قرمز با فساد، از این جماعت 4 درصدی همیشه متوقع همیشه متوهم همیشه زیادهخواه، با عنوان «ذخیره و امانتدار» یاد میکند! و از معرفی فقط و فقط یک مدیر با حقوق کلان به دستگاه قضا، خودداری میکند! در کرمانشاه مردم با شعار «بیکاری، بیکاری، بیکاری» سخن خود و به عبارت بهتر درد خود را به گوش شخص آقای روحانی میرسانند اما ایشان، به جای یک کلمه همدردی با مردم، مدعی میشود با شعار، مشکلات حل نمیشود! و طرفه حکایت اینجاست که «با شعار، مشکلات حل نمیشود» حرف جمهور با رئیسجمهور است اما رئیسجمهور، حرف جمهور را به خودشان برمیگرداند! این همه را بگذارید کنار وزرایی که اشرافیترین زندگیها را دارند! اشرافیترین رفتارها! اشرافیترین گفتارها! اشرافیترین خانهها! اشرافیترین ماشینها! و یاللعجب! که اخیراً متوجه نوع خاصی از اشرافیت خانواده وزرا هم شدیم به نام «بیکاری اشرافی»! آری! در این نوع بامزه از بیکاری، دختر مظلوم آقای وزیر آموزش و پرورش، وقتی بیکار میشود، اقدام به واردات پوشاک میکند! و آقای جهانگیری هم در لباس معاون اول همین دولت و همین آقای روحانی، یک جوری میگویند کل اجناس وارداتی دختر وزیر، 200 میلیون بیشتر نبوده، که تو گویی 200 میلیون، برای مدیران دولت اعتدال، پول حساب نمیشود! نباید هم بشود! وقتی آقایان و دوروبریها حدود همین رقم، هر ماه به عنوان حقوق و مزایا دریافت میکنند، نباید هم 200 میلیون را پول حساب کنند! خب! نتیجه این همه که برشمردم، چه میشود الا لبریز شدن صبر کارگر؟! بله البته! قبلا هم کارگران عزیز ما بیمشکل نبودهاند اما اینجا بحث بر سر دولتی است که با وجود ازدیاد مشکلات جامعه کارگری نسبت به همه گذشتهها، جوری رفتار و گفتار میکند کانه کارگر، رعیت است و دولتمرد، ارباب! و «ما شرمنده مردم نیستیم» دقیقا محصول همین نگاه ارباب ـ رعیتی است! قدر مسلم و به دور از هر گونه خطکشی سیاسی، آنچه چند روز پیش در روز کارگر رخ داد و آنچه دیروز در معدن زمستان یورت، برای ما هم بسی تلخ و مرارتبار بود. اما جناب آقای روحانی! باور بفرمایید حوادث مدنظر، نتیجه رفتار و گفتار حضرتعالی و سایر شرکا در دولت اعتدال است! آری! زیادی که موضع از بالا به پایین داشته باشی، همین میشود که حتی کاسه صبر کارگر همیشه صبور را هم، عاقبت لبریز کنی!
آقای روحانی! با وجود این همه بیتدبیری و این همه نگاه از بالا به پایین به اقشار ضعیف جامعه، خواهش میکنیم مردم ما را این همه از جنگ نترسانید! «جنگ» همین نوع عجیب و غریب از دولتمردی شماست! وقتی 4 سال تمام، با ابتداییترین خواستههای این مردم، جنگ میکنید و با بدترین نوع ادبیات، جواب درددلهای ایشان را میدهید، همین میشود دیگر! والله با وجود حافظان حریم امنیت کشور، خبری از سایه شوم جنگ بر سر این کشور نیست اما قبول بفرمایید سایه شوم بیتدبیری بیش از این صلاح نیست بر سر این کشور، سیاههای از سیمان بکشد! اصلا صلاح نیست! دارید خودتان وضع را میبینید دیگر!