جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مملو از رویدادها و حوادث عبرتآموز و شگفتانگیزی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و به ویژه نظامی و مدیریت است که هر یک از آنها میتواند موضوعی مهم برای مطالعه و پژوهش باشد و از تحلیل آنها تجربیاتی را به دست آورد. عملیات خیبر در حوزهی نظامی یکی از عملیاتهای شگفت انگیز است. عملیاتی بدیع که پس از گذشت سه سال و چهار ماه از شروع جنگ و پس از انجام سیزده عملیات گسترده و محدود از سوی ایران طراحی و به اجرا درآمد.
بدیهی است که بدیع بودن یک تحرک نظامی را باید در تدبیر خلاق و اقدامات متفکرانه فرماندهان و روحیه سترگ و شجاع رزمندگانش جستجو کرد که به عنوان نمونه میتوان به اقدامات تیمهای شناسایی و تلاشهای عملیاتی آنها برای کسب اطلاعات از وضعیت زمین، منطقه نبرد و دشمن در منطقه عملیاتی هورالعظیم اشاره کرد.
نیروهایی که بیباکانانه به مناطق پرخطر میرفتند تا از نحوه آرایش یگانهای دشمن و تدابیر تاکتیکی فرماندهان آنها، اطلاعات لازم و ضروری را جمعآوری کنند. در این نوشتار سعی شده نمایی از اقدامات عملیاتی تیمهای اطلاعاتی خودی ارائه شود که با تلاش فراوان و حتی با نثار جانشان اطلاعات مفیدی را از دشمن از قبیل استحکامات و موانع، نگرش فرماندهان عراقی به حضور رزمندگان در منطقه عملیاتی، تاکتیک نبرد پدافندی عراق، اقدامات تاکتیکی و مراتب هوشیاری عراق در آستانه عملیات و نقاط قوت و ضعف عراق، کسب کردهاند.
نتایج تحلیل دستاوردهای نه چندان رضایت مندانه نظامی در عملیاتهای رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر۱ دو بحث اساسی ضرورت تغییر در تاکتیکهای عملیاتی و انتخاب منطقهی جدید را فراروی فرماندهان در صحنه جنگ قرار داد تا به واسطهی آنها واحدهای نظامی خودی با ارزیابی تواناییهایشان و نیز برطرف کردن ضعفهایش، بر قوای متجاوز عراقی غلبه کنند.چرا که ارتش دشمن پس از شکست سنگین در عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد، توانسته بود با کمکهای تجهیزاتی و مالی کشورهای غربی و عربی منطقه به بازسازی و توسعه سازمان رزم و ایجاد تغییرات اساسی در جبهههای مهم و استراتژیک و نیز ایجاد استحکامات اساسی در مواضع پدافندی مبادرت ورزد و انجام هر عملیات در جبهههای جنوب را بسیار سخت جلوه داده و یا با پذیرش ریسک بالا از سوی رزمندگان همراه سازد.
از این رو برای گریز از بنبست فوق، دو گزینهای که در بالا اشاره شد میتوانست، ابتکار عملی دوباره برای ایران در پی داشته باشد. لذا پس از بررسیهای چند جبهه مهم در سراسر مناطق مرزی و نیز شناساییهای لازم، سرانجام در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲ عملیات خیبر با رمز «یا رسولالله(ص)» با همکاری نه لشکر و شش تیپ پیاده به اضافه سه تیپ زرهی از یگانهای عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پنج لشکر از ارتشجمهوریاسلامی در دو منطقه مستقل هورالهویزه و زید با هدف تصرف بصره انجام شد.[۱]
منطقهای که بخشی عظیمی از زمین صحنهی نبردش کاملاً با سایر جبهههای دیگر متفاوت بود، بدیهی است که سوالات بیشماری را به ذهن متبادر کند. از جمله؛ چه عواملی سبب انتخاب منطقه هورالهویزه برای انجام عملیات شد؟ چرا زمین این منطقه متفاوت است و چه ویژگیهایی دارد؟ وضعیت دشمن در این منطقه چگونه بود؟ برای کسب اطلاعات از وضع دشمن، چه تدابیر و اقداماتی انجام شد؟ برجستهترین جلوههای تاکتیکی که قوای عراقی برای حفظ این منطقه انجام داده بودند چه بود؟ جمعبندی شناساییهای انجام شده حکایت از چه وضعیتی داشت؟ آنچه پیش روی شماست بخش سوم بررسی این عملیات است به قلم مهدی خداوردی:
****
عراق و تمهیدات تاکتیکی دیگر: جنگ آب، تظاهر به تک و…
جنگ آب: عراق با تجربه و شناختی که از آب در منطقه جنوب به دست آورد با ساختن دژ و حفر کانالهای هدایتی آب در جلو و یا نزدیکی مواضع خود در محور زید و حتی بخشهایی از خشکی در جزیره جنوبی مجنون توانست هر وقت به تنگنا میرسد از این سلاح (جنگ آب) برای بیرون آمدن از تنگنا و به دست آوردن موقعیتی دیگر به راحتی استفاده کند و رزمندگان را به حال انفعال در آورد.(۱۳) لذا اجرای جنگ آب از طرف دشمن، وضعیت خطوط پدافندی رزمندگان را پی در پی دستخوش تغییر و یا در معرض آسیبپذیری قرار میداد. به عنوان نمونه و براساس یکی از گزارشهای واحد یک طرح و عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، “بعد از اقدام دشمن مبنی بر هدایت آب در هور، ضلع شرقی جزیره جنوبی مجنون مانند ضلع غربی- منهای ۳ نقطه کوچک در جنوب سیل بند شمال شرقی که به زودی زیر آب خواهد رفت- برای رزمندگان غیر قابل استفاده شده است. لذا خط پدافندی خودی در حال حاضر (پس از گذشت دو ماه از عملیات) متکی به سیلبند غربی، میانی و شرقی میباشد و به علت آسیبپذیری سیلبندها، گشتیهای قایقی دشمن گاه تا مواضع خودی نزدیک میشوند و حتی در صورت مناسب بودن وضع جوی، هلیکوپترهایشان به طور مداوم خطوط پدافندی و سیلبندها را مورد هجوم قرار میدهند. همچنین مانع شدن آب از تحرکات خودی، باعث تقویت روحی نیروهای در خط دشمن گردیده است و به فعالیتهای کمین و گشتی رزمیهایشان افزودهاند و با اجرای حملات پیدرپی موفق به ایراد ضرباتی به نیروهای خودی شدهاند.”[۱۳]
تظاهر به تک: علاوه بر جنگ آب، برخی مواقع فرماندهان عراقی با نیروهای اندک خود تظاهر به تک میکردند تا روحیه آفندی را در نیروهایشان محفوظ نگه دارند. در یک نمونه، فرماندهی قرارگاه کربلا (در محور جنوبی- زید) به یگان تحت امر خود (لشکر ۷ ولیعصر(عج)) در خصوص فعالیت دشمن چنین هشدار میدهد: «به اطلاع میرساند که با بررسیهای انجام شده و قرائن و شواهد موجود پیشبینی میشود که دشمن بعثی ظرف روزهای آینده به احتمال ۹۰% به منطقه استحفاظی شما تک نماید، زیرا قوائن و شواهد نظیر افزایش استعداد دشمن، افزایش شناساییها، افزایش گشتی رزمی جهت درگیری و در نهایت فرسوده کردن نیروها در خط، پرواز شناساییها با هواپیما و هوانیروز در محدوده شما، حکایت از پیش زمینه آمادگیهای دشمن است و محور عمده تک یکی در سمت آبگرفتگی و دیگری محدوده شمال زید متصور است. اهدافی را که دشمن در این اقدام مد نظر دارد. ۱٫ دور کردن شما از منطقه عمومی بصره. ۲٫ بالا بردن روحیه نیروها و ۳٫ ترمیم خط پدافندیاش میباشد».[۱۴](۱۴)
به نظر میرسد انگیزههای فرماندهان عراقی از اجرای چنین ژست تاکتیکی دستیابی به اهداف زیر بود.
– برانگیختن روحیه تهاجمی در نیروها از طریق اجرای اقدامات هجومی و تأکید بر شکست نیروهای ایرانی و تحمیل خسارتهای فراوان.
– تلاش مستمر جهت اراده رزم در بین نیروها و ایجاد اختلال در تمرکز سازمان نیروهای پدافندی.[۱۵]
– تأکید بر تأثیر بازدیدهای میدانی و مداوم فرماندهان و موثر بودن آن در مناطق آسیبپذیر خطوط پدافندی رزمندگان.
– تأکید دائم بر ضرورت بهرهگیری از مواضع پدافندی، سنگرها و عدم غفلت از تحرکات رزمندگان.
– تأکید بر ضعف روحی نیروهای ایرانی و تبلیغ بر میل رزمندگان به پناهندگان یا اسارت.
– ایجاد باور در یگانها مبنی بر کمبود مهمات در جبهه ایران.(۱۵)
اشغال مواضع مهم: از دیگر جنبههای تاکتیکی که نیروی دشمن در فرآیند فعالیتهای خود در محور جنوبی منطقه عملیاتی سود میجست، تلاش برای اشغال مواضعی بود که با استقرار نیرو در آنها، عملاً فعالیت نیروهای اطلاعاتی یگانهای رزمی خودی تحت تأثیر قرار میگرفت و مشکلاتشان برای کسب یا تکمیل اطلاعات با کندی انجام میپذیرفت. همچنین اعزام نیروهای پوششی، گروههای گشتی و کمین در زمین، منطقهی ممنوعه (زمین حائل با مواضع رزمندگان) بود.
البته افزایش سازمان نیروهای کمین و اعزام نیروهای گشتی رزمی میتوانست در برگیرنده منافع ذیل باشد:
– کسب اطلاع از محل دقیق پاسگاههای رزمندگان
– ردیابی سیستم کنترل و هدایت پاسگاهها
– اطلاع از نوع وسایل ترابری رزمندگان
– اطلاع از بازدید و سرکشی فرماندهان به پاسگاهها
– اطلاع از زمان تعویض
– اطلاع از استقرار تجهیزات پدافند هوایی
– اطلاع از سیستم مخابراتی و ارتباطی
– و سرانجام ناامن کردن منطقه[۱۶]
از اقدامات تاکتیکی دیگری که عراقیها در مواضع پدافندی مورد تدبیر قرار داده بودند، شامل موارد زیر بود:
– استفاده از موانع طبیعی و تقویت یا ادغام آنها با مواضع مصنوعی.
– تأمین پشتیبانی متقابل میان مواضع، دستهها و گروهانها.
– تأمین پدافند در کلیه جهات و وجود مواضع احتیاطی و یدکی به منظور تغییر جبهه.
– وجود عمق در کلیه ردهها با ایجاد چند موضع دفاعی.
– بهرهگیری از نیروی احتیاط دائم.
– احداث دیدگاههای متعدد و فعالیت مستمر دیدهبانها در شبانهروز.(۱۶)
اقدامات خودی برای فریب عراق و عکسالعمل فرماندهان عراقی
الف: انجام عملیاتهای فریب علیه دشمن
از آنجا که یکی از تاکتیکهای معمول برای غافلگیر نگاه داشتن دشمن انجام عملیات فرعی با هدف فریب است، لذا این مساله مورد تدبیر فرماندهان خودی قرار گرفت. اما باید دید این تاکتیک چقدر و به چه میزان بر غافلگیری یا هوشیاری دشمن اثر گذاشت؟
همزمان با برخی اقدامات شناسایی و فرآیند آمادهسازی در منطقه عمومی عملیات خیبر، عملیاتهایی در محورها و جبهههای مختلف، نظیر ارتفاعات شرقی سد دربندیخان (تحریر القدس)، محور چنگوله در جبهه میانی (منطقه علملیاتی والفجر۵)، محور چیلات (منطقه عملیاتی والفجر۶) و جبهه چزابه در جنوب انجام شد. اما با توجه به حجم اعزامهای متعدد از سوی ایران و تبلیغاتهای گسترده دربارهی عملیات سرنوشتساز، از دیدگاه نظامیان مجرب کاملاً هویدا بود که نمیتوان این عملیاتها را عملیات بزرگ و به قولی اثر بخش و سرنوشت ساز تلقی کرد؛ چراکه این عملیاتها عمدتاً در منطقه جغرافیایی محدود و کوچک انجام شده بود. فرماندهان عراقی با درک این موضوع و نیز اخباری که – احتمالاً از اسراء- به دست آورده بودند، این عملیاتها به ویژه حمله ایران در منطقهی چزابه – را بدل حمله اصلی تلقی کردند، به طوری که راوی قرارگاه در گزارش خود نوشته است.
«دشمن میدانسته که فلش اصلی از طلائیه و حوالی آن است. بدین خاطر از سرگرم شدن نیروهای سپاه چهارم خود و یا آوردن نیرو از منطقه سپاه سوم – که یکی از اهداف عملیاتهای فرعی بود-، خودداری ورزید. بنابراین هدف اصلی انجام عملیاتهای فرعی که فریب دشمن بود به طور کامل میسر نشد، بلکه شاید عاملی شد تا دشمن با تمرکز بیشتر و حواس جمعتر به منطقه طلائیه و به ویژه شرق بصره توجه کند و فعالیت رزمندگان را در منطقه شرق بصره مورد رصد قرار دهد.»(۱۷)
ب: عکسالعمل فرماندهان عراقی
به میزان استمرار فعالیتهای اطلاعاتی، شناسایی و نیز عملیاتهای فرعی که طی دوره نزدیک به یک سال انجام شد، به تدریج مراتب هوشیاری عراقیها بیشتر گردید، که این مهم از تغییرات حاصل در زمین و انجام برخی تاکتیکها محسوس و قابل مشاهده بود که برای آگاهی از میزان هوشیاری قوای عراقی به چند نمونه اشاره میشود.
در سند به دست آمده از دشمن، فرماندهی لشکر۱۹ پیاده در نامهای به کلی سری (در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۶۲) سفارش ویژهای به یگان تحت امر خود (گردان۵ تیپ ۵ گارد مرزی) در منطقه مجنون دارد. از جمله جلوگیری از رخنه دشمن (ایران) در منطقه هور الهویزه، حفاظت از چاههای نفت جنوب و مراقبت از سیلبند خاکی موازی هورالهویزه. این مراقبت با احداث ۴۸ دیدگاه ۵-۶ نفره، ۶ دیدگاه آهنی و اعزام گروههای گشتی در طول سدهای خاکی و با استفاده از دوربینهای معمولی و شخص دید در شب انجام پذیرد. همچنین از ارتباطات بیسیمی به جزء مواقع ضروری استفاده نشود و… نسبت به ذخیرهسازی جیره جنگی و مهمات خط دوم اقدام شود.(۱۸)
همچنین نامه سری و فوری فرماندهی سپاه سوم عراق به فرماندهی گردان ۱۰۹ ضدهوایی سبک که چند ساعت قبل از عملیات صادر شد شاهدی برای میزان حداکثری هوشیاری دشمن است: در شرح نامه طبقهبندی «سری- فوری»، سپاه سوم که به این یگان ابلاغ گردید چنین آمده است: «دلایل تعرض دشمن (ایران) در حوزه استحفاظی این سپاه نشان میدهد که دو جبهه لشکر ۵ لشکر۸ سمت اصلی حملات [ایران] قرار دارند و احتمالاً منطقه لشکر۱۱ به ویژه در جناح چپ تیپ ۴۵ یکی از اهداف تعرض دشمن است که درخواست میشود اقدامات لازم به منظور انهدام نیروی دشمن در لحظه حمله اتخاذ گردد. تمام کلیه واحدها موظفند در بالاترین درجه هوشیاری و آمادگی برای سرکوب حملات هوایی و زمینی دشمن باشند».(۱۹)
به هر میزان که یگانهای خودی در منطقه بیشتر حضور پیدا کرده و فعالیتشان بیشتر میشد، به همان اندازه حساسیت دشمن بیشتر شده، لذا محتوای بسیاری از گزارشهای تیمها و واحدهای اطلاعاتی، ضمن بیان تواناییهایی از دشمن، حکایت از اخبار هشدار دهنده داشت که نمونههایی از آن اشاره میشود.
۱٫ تاریخ ۱۴ دی ۱۳۶۲: دشمن میتواند در منطقه شمال زید تا حسینیه با نیرویی معادل یک تیپ زرهی و یک تیپ مکانیزه و یک تیپ پیاده که از آتش پشتیبانی ۸ گردان توپخانه و گلولههای شیمیایی برخوردار است به منظور بر هم زدن آرایش خودی و تصرف مواضع رزمندگان، تک کند. همین وضعیت برای منطقه غرب کوشک تا طلائیه جدید متصور و متحمل است.(۲۰)
۲٫ بنابر اخبار واصله از یگانهای اطلاعاتی منطقه زید – شلمچه، در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۶۲ دشمن سه مورد شناسایی هوایی و عکسبرداری داشته که دو پرواز آن در ارتفاع ۴۵ هزار پا و دیگری در ۵۶ هزار پا بوده که آخری هویت مشخصی نداشته.
۳٫ در ۳ روز اخیر حدود ۱۰ فرکانس به شبکههای دشمن در منطقه مقابل زید در عمق ۱۰ کیلومتری غرب اضافه شده است.
۴٫ مکالمات خودی در منطقه بسیار فعال شده، ارتباطهای راه دور (۱۱۴) بسیار زیاد است. اکثر موارد کنترل شبکه بوده از محتوی این شبکهها دشمن خوب میتواند بفهمد که منطقه چقدر تقویت شده است.
۵٫ اطلاعات به دست آمده از شهر بصره حاکی از سنگربندی اکثر ساختمانهای بلند و چیدن گونی در جلوی مغازهها، تاسیسات دولتی و تهیه سنگرهای پدافندی در ابتدای خیابانهای ورودی به شهر و فرعیهاست، همچنین در داخل شهر جان پناههای بتونی و زیرزمینی بسیاری ساخته شده است. اکثر قریب به اتفاق مردم از شهر خارج شده و شهر تقریباً خالیست و نیروهای نظامی و انتظامی مستقر شدند.(۲۱)
۶٫ فرمانده گردان ۵ تیپ ۵ گارد مرزی در نامهای به واحدهای تحت امرش ضمن اعلام نفوذ رزمندگان به مناطق تحت استحفاظ یگانهای عراقی مستقر در هور، بر هوشیاری نیروها تأکید دارد. در این نامه اشاره شده که در تاریخ ۲۱/۱۰/۱۹۸۳ (۲۹مهر ۱۳۶۲) گروههای شناسایی دشمن توانستند به داخل هورالهویزه نفوذ کنند و احتمال کمین آنها به پشت نیروهای خود متصور است. همچنین گروههای مزبور توانستند اطلاعاتی در مورد مواضع و جادههای تدارکاتی خود کسب کنند. لذا لازم است نیروهایی را به منظور مراقبت و شناسایی منطقه اعزام کنید تا گروههای مزبور را که از قایق استفاده میکنند، تعقیب کرده تا از نزدیک شدن به مناطق استقرار یگانهای خودی، جلوگیری شود.(۲۲)
استمرار و افزایش فعالیتهای شناسایی تیم اطلاعاتی که بعضاً منجر به درگیری و یا به اسارت در آمدن نیروهای عراقی میشد، بیش از پیش بر نگرانی فرماندهان عراقی میافزود، تا حدی که در ۱۱ آذر ۱۳۶۲ فرماندهی لشکر۱۹ پیاده در نامهای سری-فوری خطاب به فرمانده گردان ۵تیپ۵گارد مرزی پس از ارائهی مستنداتی از نفوذ تیمهای شناسایی رزمندگان در شمال برکه العظیم در هورالعظیم هشدار میدهد که «هدف دشمن (ایران) از این فعالیتها عبور دادن افراد نفوذی جهت عملیات اطلاعاتی و یا خرابکاری و یا هر دو است و سعی میکند به ارتباط خود با افراد حزبالدعوه مزدور و افراد غیر قانونی موجود در منطقه هور به منظور فعال کردن عمل سیاسی خصمانه ادامه دهد. لذا با احداث سریعتر دیدگاهها و تشدید فعالیت دیدهبانی بر مراقبت دشمن بیشتر از فعالیتش اقدام شود.(۲۳)
۷٫ این هشدارهای پیدرپی، بر روند هوشیاری نیروهای پدافندی عراق آثار و نتایجی داشت به طوریکه یگانهای مستقر در خط دشمن بر فعالیت خود و افزایش ضریب آگاهی از روند تحرکات رزمندگان افزودند. در این راستا در تاریخ ۱ بهمن ۱۳۶۲ واحد اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا اعلام میکند که نیروهای عراقی چندین بار تا نزدیکی مواضع رزمندگان حضور پیدا کردهاند و حتی یک بار داخل سنگر استراقسمع ما شدند. قصد آنها به اسارت در آوردن نیرو میباشد. همچنین در اقدامی دیگر، سیمخاردار منطقه ممنوعه را جمعآوری کردند که میتواند برای جلو کشیدن مواضعاش و یا ایجاد معبر برای اعزام کمینهای متحرک (گشتی) آنان باشد. حربهای که دشمن اخیراً از آن استفاده بیشتری میکند.(۲۴)
براساس سند دیگری که از قوای متجاوز عراق به دست آمده بیانگر ضریب هوشیاری دشمن به روند تحرکات رزمندگان میباشد. در نامهای که از سوی فرماندهی گردان ۵ تیپ گارد مرزی به فرماندهان گروهانهای تحتامرش ابلاغ شده بود چنین قید شده.[۱۷]
۱٫ [توجه شود که] «عملیات شناسایی دشمن(ایران) در جلوی منطقه لشکر۱۹ به منظور به دست آوردن اطلاعاتی از نحوه گسترش نیروهای هشدار دهنده و چگونگی موانع و سپس احداث خاکریز جدیدی در جلوی منطقه با هدف تنگ کردن فاصله در حال افزایش روزافزون است.
۲٫ دشمن روش تنگ کردن منطقه ممنوعه را به طور تدریجی دنبال میکند. از این رو گرفتن اسیر زنده جهت کسب اطلاعات از مقاصد دشمن در منطقه ممنوعه تأکید میشود.
۳٫ مراقبت از منطقه هور توسط یگانهای خودی– که در جناح چپ منطقه حوزه استحفاظی(لشکر ۱۹پیاده) هستند، مورد تأکید است.(۲۵)
۸٫ دوازده روز قبل از عملیات به استناد اعلام واحد اطلاعات ستاد مشترک ارتش، فرمانده کل نیروهای بعثی عراق به کلیه نیروها آماده باش ۱۰۰درصد داده و تأکید کرده بود که با استعداد کامل برای دفاع و جلوگیری از حملات نیروهای ایرانی آماده باشند.(۲۶)
۹٫ ۲۴ ساعت قبل از عملیات براساس نامه سری سپاه سوم «مرخصی نیروها به طور کامل متوقف و تمامی افراد که به مرخصی رفتهاند فوراً باید به واحدهای خود بازگردند».(۲۷)
۱۰٫ خبرگزاری رویتر از قول سرلشکر ماهر عبدالرشید (فرمانده سپاه سوم عراق) گزارش کرد که ایران مشغول نقل و انتقال نیرو جهت حمله به عراق در بخش جنوبی جبههی جنگ خلیجفارس است و هدف احتمالی این حمله بند استراتژیک (بصره) است. آنها سه لشکر از پاسداران انقلاب را برای حمایت از نیروهای ارتش منظم در این حمله به حرکت در آوردهاند.
به گفته ماهرعبدالرشید، ایران نام عملیات خود را «تحریرالقدس» یا لبیک یا خمینی نهاده است.(۲۸)
۱۱٫ اما مهمترین و رسمیترین وجه از هوشیاری عراق از اقدام و تحرکات خودی، چند ساعت قبل از عملیات رزمندگان منعکس شد، که در عین اهمیت آن، بیانگر «غافلگیری» در تشخیص زمان عملیات نیز محسوب میشد. در این باره تلویزیون بغداد با قرائت اطلاعیه نظامی بدون آن که نامی از منطقه عملیات ببرد، از آمادگی ایران برای انجام عملیات پرده برداشت و تهران را تهدید به مقابله به مثل و حملات شدید به شهرها و روستاها کرد.
۱۲٫ در این اطلاعیه چنین آمده که: «تمام اطلاعات به دست آمده نشان میدهد که رژیم ایران آماده حملهی وسیعی به منظور گذشتن از مرزهای ما… میباشد و این تجاوز بسیار نزدیک است و مقامات ایرانی آن را تأیید مینمایند…. آنان بدانند که ما در مقابل این حمله ایستادگی و آن را نابود خواهیم کرد و آنان بدانند این بار فقط به دفاع از خود اکتفا نمیکنیم و… اگر لازم باشد فعالیتهای نظامی علیه اهدافی در عمق خاک ایران خواهیم کرد و بدون توجه به نوع هدف شامل تجمعات نظامی در شهرها و روستاها را جزء اهداف نظامی به شمار میآوریم و علیه آنها اقدام لازم انجام خواهیم داد.(۲۹)
اقدامات هوشمندانه
همانطور که اشاره شد، با گذشت زمان و هر اندازه که به زمان عملیات نزدیکتر میشد، علاوه بر برانگیخته شدن حساسیتهای عراق، تیمهای شناسایی شاهد تغییرات جدیتری از دشمن از جمله اهتمام به آموزش نیروها، انجام مانورهای آموزشی، تقویت نیرو در منطقه میشدند.
در این چهارچوب چند نمونه از گزارشهایی که در این زمینه برای فرماندهان ارسال شد، ارائه میشود.
– یک دوره آموزشی در تاریخ ۴ آبان ۱۳۶۲ برای ۳۰۰ نفر از افراد ارتش خلقی.(۳۰)
– تشکیل یک گردان چهار گروهانی – با استفاده از نیروی به اصطلاح تحریر خوزستان- به نام “وطنالعربی» در پادگان دیوانیه و آموزش دوره جمعآوری اخبار و شناسایی مناطق.(۳۱)
– دشمن در منطقه، ۲پایگاه آموزش دارد که رزمندگان در آن آموزشهایی نظیر باز کردن معابر، ثبت تیر و آموزشهای مواد شیمیایی را طی میکنند.(۳۲)
– دشمن در مدت زمان ۴ تا ۱۹ دی ۱۳۶۲، ۲۰ مانور آموزشی در منطقه شرق بصره برگزار کرده است.(۳۳)
– انجام مانورهای آموزشی هلیبُرن، با این هدف که نیروها را توجیه کند، قادرند بدون تلفات به منطقه عملیاتی برسند.(۳۴)
– انجام مانورهای روشهای مقابله با نیروهای مهاجم و نحوهی دور زدن آنان.(۳۵)
تواناییهای عراق
با عنایت به آنچه ذکر شد در یک جمعبندی کلی میتوان به تواناییهای دشمن به شرح ذیل اشاره کرد.
– قدرت جابهجایی سریع و تقویت جزایر و نیروهای گشتی در هور.
– فعال کردن سایتهای هوایی و دیدهبانی در محور طلائیه کوشک.
– بهرهمندی از دستگاههای سیستم هشداردهنده رازیت.
– بهرهمندی از امکانات خوب مهندسی رزمی و قدرت مناسب در ساخت سنگر و پناهگاه.
– توان به کارگیری سریع و منظم از هوانیروز و نیروی هوایی.
– سرعت در ایجاد موانع در خط و عمق برای جلوگیری از سرعت و پیشروی رزمندگان.
– سرعت در جایگزین کردن نیروهای تازه نفس در منطقه زید.
– تلاش چشمگیر و منظم برای تقویت روحی رزم بین نیرو.
همچنین به گزارش رکن ۳ قرارگاه عملیاتی نجف:
۱٫ دشمن با استفاده از تجهیزات فنی و الکترونیکی و نیز پستهای شنود قادر به دریافت پیامهای کشف، رمز و کشف کلید رمز بوده و از این طریق میتواند بهره زیادی برای کسب اطلاعات رزمندگان ببرد.
۲٫ ارتش عراق از عوامل جاسوس و برخی عوامل بومی [تحت عنوان] ارتش آزادیبخش خوزستان در سراسر منطقه عملیاتی بهرهگیری میکند.
۳٫ دشمن با نصب برجها، دکلها و ایجاد تپههای دیدهبانی در مناطق مناسب قادر است حرکات و جابهجاییهای رزمندگان را کنترل نماید.
۴٫ دشمن با ایجاد ارتباط با عوامل خود فروخته و جا مانده در مناطق اشغالی که بعضاً آموزشهای نظامی و خرابکاری را طی کردهاند تلاش دارد تا همراه با عوامل نفوذی خود، اقدام به انهدام تأسیسات منطقه خوزستان نماید.(۳۶)
از جمله تواناییهای دیگر دشمن، بهرهبرداری مؤثر از واحدهای توپخانه بود، به طوری که در وارد نمودن بیشترین خسارت و مختل ساختن توازن و توانایی پدافندی رزمندگان و تأمین پشتیبانی لازم از یگانهای پاتک کننده عراقی سهم بسزایی داشت. به عبارتی عراقیها نیز متقابلاً در پی شناساییهای انجام داده، به نحوی ضعفهای تاکتیکی رزمندگان را که میتوانست عامل آسیبپذیر باشد، تشخیص داده بودند. از جمله موضوع مهم مشکل مرتبط با تدارک نیروها به دلیل طولانی بودن راههای مواصلاتی و ضعف در پوشش آتش توپخانه.[۱۸]
ضعفهای عراق
با وجود بیان تواناییهای عراق، اما در یگانهای رزمی آنان ضعفهای محسوسی به چشم میخورد.
در حوزه نیروی انسانی: به علت مداومت جنگ روحیه جنگجویی تا حدی کاهش یافته بود. میل به اسارت، پناهندگی و فرار بین سربازان وجود داشت. همچنین نیروها پس از مصرف بیهوده مهمات، سعی میکردند به بهانهی دریافت مهمات منطقه عملیاتی را ترک کنند.(۳۷)
در حوزه عملیاتی:
– در مقابل عملیات شبانه و تکهای دورهای آسیبپذیر هستند.
– پس از شکسته شدن خط پدافندی سازمان یگانهای دشمن از هم پاشیده میشوند.
– عمدتاً در تشخیص زمان و مکان غافلگیر میشوند.
– توجه نکردن به سکوت رادیویی تا قبل از عملیات
– استفاده زیاد شبکه ARS و فرستندههای راه دور در قرارگاهها و محلهای دیگر.