در روزهای اخیر، جمع کوچک اما پرسروصدایی از اصلاح طلبان موثر در فتنه 88، با نگرانی شدید از وضعیت آینده سیاسی خود زمزمه هایی راه انداخته اند که باید فکری کرد و بالاخره به این نتیجه رسیده اند که این نیاز حیاتی خود را بسته بندی کرده و در قالب مضحک آشتی ملی! در معرض فروش بگذارند غافل از آنکه مردم انقلابی و نظام اسلامی نسبت به این کالای مبتذل از استغنای کامل برخوردارند؛ اما این سوال اساسی از این حضرات اصلاح طلب همچنان باقیست که زمان اصلاح اصلاح طلبان و روز آشتی آنها با جمهوریت نظام کی فراخواهد رسید؟
در فتنه 88 آنچه بیش از همه چیز مورد هجوم فتنه گران واقع شد، مشارکت 85 درصدی و بی نظیر مردم بود؛ ادعای دروغین تقلب زهری بود که شیرینی حضور 40 میلیونی مردم در پای صندوق های رای را به کام مردم و نظام اسلامی تلخ نمود. پس گام نخست برای بازگشت این جمع محدود از اصلاح طلبان به نظام ـ چه اینکه بخش زیادی از آنها هم اینک در مناصب حاکمیتی حضور دارند ـ آن است که با عذرخواهی علنی و صادقانه از مردم، آشتی با ملت را آغاز کنند و البته بعد از آن زمان حسابرسی خسارات مادی و معنوی خواهد بود.
جالب آن است که اصلاح طلبان، شعار اصلاح سر میدهند، اما حاضر نیستند اصلاح را از خود آغاز کنند، در حالیکه نزد خود به کجراهه رفتن خویش واقفند. هم آن روزها که ادعای تقلب کردند و می دانستند دروغ می گویند به مردم حقیقت را نگفتند؛ هم در سال 90 که در یک روستای دورافتاده پای صندوق رای رفتند حاضر نشدند بلند بگویند قبلا خطا کرده اند؛ هم در سال 92 که نامزد مورد حمایتشان با هفت درصد رای رئیس جمهور شد، حاضر به اعتراف علنی نسبت به سلامت همیشگی نظام انتخاباتی کشور نشدند و بالاخره در انتخابات سال 94 که فهرست انتخاباتی هم بستند، حاضر نشدند چند بار تکرار کنند که خطا کرده و پشیمانند.
اکنون چگونه می توان به صداقت ایشان در ادعای اخیرشان شک نکرد؟ آیا کسی که واقعا می داند خطا کرده، به هواشناسی شرایط می نشیند تا از کرده ی خود اظهار پشیمانی کند؟ و آیا پذیرفته است که مجرم و ظالم برای اذعان به ظلم خود شرط تعیین کند؟ حال که اینگونه است باید به این ادعا شک نمود و آن را تنها یک حربه تاکتیکی برای گشودن یک مسیر راهبردی پیش پای فتنه گران دانست